دهم: ولایت کوفه
سعد بن ابی وقاص نخستین فرماندار شهر کوفه است. و او به دستور عمرساین شهر را پایهگذاری کرد. سعد قبل از تأسیس شهر کوفه، مسئولیت آن ناحیه را به عهده داشت. او به بهترین وجه از عهدهی مسئولیت خود بر آمد و دست به فتوحاتی در ناحیهی بلاد فارس زد [۱۲۹۷]. همچنین به توسعه و عمران اراضی کشاورزی پرداخت و برای آبرسانی به بعضی از مناطق، نهرهایی حفر نمود. علاوه بر اینها در مناطق تحت پوشش حکومت خویش پس از مشورت با عمرسکارگزاران و نمایندگانی برای خود تعیین میکرد و به ساماندهی امور مناطق تحت فرمان خود میپرداخت. بر همین اساس خردمندان اهل کوفه از سعد به نیکی یاد کردهاند؛ چنان که باری عمر بن خطاب نظر یکی از معتمدین کوفه را در مورد سعد پرسید. او گفت: سعد مردی متواضع، عادل و شیرصفت است. همچنین عمرساز جریر بن عبدالله دربارهی سعد پرسید. جریر گفت: او را درحالی گذاشتهام که توانمندترین و مهربانترینشان بود. برخوردش با رعیت به برخورد مادری مهربان با فرزندانش میماند. مردی قوی و توانا در جنگ و محبوبترین فرد قریش در آن ناحیه است [۱۲۹۸].
البته علی رغم این همه محبوبیت سعد، عدهای از عوام الناس از دست وی به خلیفه شکایت کردند که سرانجام به برکناری وی از کار انجامید و ما در اینباره بعدا توضیح خواهیم داد.
پس از برکناری سعد، عمر بن خطاب زمام امور کوفه را به دست شورایی متشکل از عمار بن یاسر، ابن مسعود و عثمان بن حنیف سپرد. با این تفصیل که مسئولیت برگزاری نماز جماعت و امور لشکر داری و جنگها به عهدهی عمار، مسئولیت بیت المال و آموزش مردم به عهده ابن مسعود و مسئولیت اندازهگیری زمینها به عهده عثمان بن حنیف بود که هرکدام از این سه نفر به خوبی از عهدهی مسئولیتی که به دوش آنها گذاشته شده بود بر آمدند. به هر حال ریاست این شورا با عمار بود و او به نحو احسن به عنوان فرماندار کوفه ایفای وظیفه مینمود و دست به فتوحاتی در بلاد فارس زد و همواره گوش به فرمان عمر بن خطاب بود و حسب شرایط جنگی حاکم بر منطقه به رسیدگی امور منطقه میپرداخت. عمار با همکاری ابن مسعود تا یک سال و نه ماه انجام وظیفه کرد و در کنار قضایای مالی به آموزش قرآن و درسهای دینی خود را مشغول کرده بود [۱۲۹۹]، تا اینکه در اثر شکایتهای عدهای از اهل کوفه، از کار برکنار شد و چون عمرساو را برکنار کرد از او پرسید: آیا از اینکه تو را برکنار کردم ناراحت شدی؟ عمار در پاسخ گفت: نه از اینکه روی کار آمدم خوشحال شدم و نه از اینکه برکنار گردیدم ناراحت شدم [۱۳۰۰].
همچنین منابع تاریخی ذکر کردهاند که او قبل از اینکه برکنار شود، استعفای خود را تقدیم عمرسکرد ولی ایشان نپذیرفت [۱۳۰۱]. پس از برکناری عمار، جبیر بن مطعم فرماندار کوفه تعیین شد ولی قبل از اینکه عازم کوفه بشود، عمرساو را از کار برکنار کرد چرا که قرار بود کسی از انتصاب وی مطلع نشود ولی قبل از اینکه او عازم کوفه بشود این خبر در میان مردم پیچید و این امر باعث ناراحتی خلیفه و برکناری جبیر گردید. آنگاه عمرسمغیره بن شعبه را فرماندار کوفه تعیین کرد و او تا وفات خلیفه برسمت خود باقی ماند [۱۳۰۲].
[۱۲۹۷] فتوح البلدان ص۱۳۹، تاریخ الیعقوبی (۲/۱۵۱). [۱۲۹۸] الولایة علی البلدان (۱/۱۲۳). [۱۲۹۹] الطبقات (۳/۱۵۷). [۱۳۰۰] الفتوح ابن أعثم (۲/۸۲). [۱۳۰۱] نهایة الأرب (۱۹/۳۶۸). [۱۳۰۲] تاریخ خلیفة ص۱۵۵، تاریخ الطبری (۵/۲۳۹).