نخست: مراقبت از والیان
عمرسبه این اکتفا نمیکرد که کارگزاران خوبی انتخاب کرده است بلکه نهایت کوشش را در مراقبت و پی گیری احوال آنان به خرج میداد تا از عملکرد آنان مطمئن بشود که مبادا به انحراف کشیده شوند. و همواره میگفت: اینکه هر روز فرمانداری را تعویض بکنم، بهتر است از اینکه ظالمی را ساعتی بر مردم بگمارم [۱۴۱۴]. همچنین میگفت: اگر کارگزار دولت من بر کسی ستم روا دارد و من از آن اطلاع یابم و عکس العملی نشان ندهم، پس گویا خودم بر او ستم کردهام [۱۴۱۵]. همچنین روزی در میان جمعی گفت: آیا به نظر شما اگر من فردی را عادل تشخیص دادم و استخدام نمودم به مسئولیت خود پایان دادهام؟ آنها گفتند: بلی. گفت: خیر! بلکه باید مواظب عملکرد او نیز باشم [۱۴۱۶].
ایشان گرچه امیران خود را در ادارهی امور منطقه تحت فرمانشان آزاد گذاشته بود. ولی دورا دور سخت مراقب رفتار و عملکرد آنان بود تا جایی که مأموران مخفیای برای این منظور استخدام نموده بود که آنها کاری جز کنترل رفتار امیران لشکر و کارگزاران دولت نداشتند و بدین صورت عمرفاروقسبر امیران خود چه آنان که در مشرق میزیستند و چه آنان که در مغرب، اشراف کامل داشت [۱۴۱۷]. شیوهی عمرسدر بازخواست و مراقبت از والیان به شرح زیر بود:
[۱۴۱۴] النظم الإسلامیة، صبحی الصالح ص۸۹، الإدارة الإسلامیة ۲۱۵. [۱۴۱۵] مناقب أمیر المؤمنین لابن الجوزی ص۵۶، الإدارة الإسلامیة ۲۱۵. [۱۴۱۶] الإدارة الإسلامیة فی عهد عمربن الخطاب ص۲۱۵. [۱۴۱۷] التاج فی أخلاق الملوک ص۱۶۸.