کنیهی عایشه ل
حضرت عایشه فرزند نداشت، اما در تمام زندگی ایشان چنین واقعهای یافته نمیشود که از او ثابت شود که از تقدیر گله داشته باشد، در بین شریفان عرب دستور بود که علاوه بر اسم به نام فرزندان خود برای خود کنیت میگذاشتند، اسم افراد معزز گفته نمیشد و با کنیه خطاب میشدند. حضرت عایشه لیک دفعه به آنحضرت صگفت: تمام زنان نبی اکرم صبه اسم فرزندهای سابق خود دارای کنیه میباشند، اما من کنیه خود را با نام چه کسی بگذارم؟ رسول اکرم صفرمود: «کنیه خود را به اسم خواهر زادهات عبدالله بگذار» [۳۹۲].
ابن الاعرابی با توجه به این کنیه دچار مشکل گشته و روایت کرده است که حضرت عایشه لبچهای به دنیا آورد که پیامبر صاو را عبدالله نامید [۳۹۳]. به همین خاطر عایشه به امعبدالله، کنیه گرفت. اما این روایت قابل قبول نمیباشد و از نظر سند بسیار ضعیف است. روایات صحیح تصریح داشتهاند که حضرت عایشه لبیفرزند بودند [۳۹۴].
منظور از این عبدالله، عبدالله بن زبیر میباشد که خواهرزاده حضرت عایشه لو پسر اسماء بنت ابیبکر است. بعد از هجرت اولین فرزندی بود که برای مسلمانان بدنیا آمد، یهودیان میگفتند: زنان مسلمین که به اینجا آمدهاند دیگر پسری به دنیا نمیآورند، لذا وقتی عبدالله بدنیا آمد، مسلمانان خیلی خوشحال شدند و اللهاکبر را سر دادند. آنحضرت صاو را در آغوش گرفت و خرمایی را آورد و بعد از اینکه در دهان خود گذاشت و جوید، آنرا با دستهای خود به کام عبدالله مالید، لذا میتوان گفت که بصاق پیامبر صنخستین چیزی بوده که وارد درون عبدالله گشت. [۳۹۵]حضرت عایشه ل گویا او را فرزند خود قرار داده بود و از ته دل او را دوست میداشت، عبدالله نیز با او بیشتر از مادر محبت میکرد. علاوه بر عبدالله چندین یتیم در دامان حضرت عایشه لپرورش یافتند. عبدالرحمن بن قاسم از پدرش روایت کرده که گوید: عایشه لمن و یکی دیگر از برادرانم را سرپرستی میکرد و زکات دارایی ما را پرداخت مینمود [۳۹۶]. و داستان پرورش دختری انصاری و ازدواج او در احادیث ذکر شده است. میگوید: وقتی آن دختر انصاری را پرورش نمودم و او را به همسری کسی درآوردم، پیامبر صدر روز عروسی او بر من وارد شد، اما هیچگونه وسایل سرگرمیای را مشاهده ننمود، لذا فرمود: ای عایشه! فلان قبیلهی انصاری آن و این را دوست دارند، [پس چرا چیزی را آماده نکردهاید؟] [۳۹۷].
اینک لیست دانشمندانی که از مدرسهی امالمؤمنین فارغ التحصیل شدند، در دامن او پرورش یافتهاند و از دانش او بهره بردهاند، و خداوند ﻷآنان را حافظ اسلام و ناقل آن به نسلهای آینده قرار داد: مسروق بن اجدع، عمره بنت عایشه بنت طلحه، عمره بنت عبدالرحمن انصاریه، اسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکر صدیق، عروه بن زبیر، قاسم بن محمد و برادرش و عبدالله بن یزید [۳۹۸]و دختران محمد بن ابی بکر را نیز او پرورش داده و عروسی آنان را نیزخود ترتیب داد [۳۹۹].
[۳۹۲] سنن ابوداود، باب: فی المرأة تکنی ش ۴۹۷۰. [۳۹۳] شرح الزرقانی علی المواهب ۳/۲۶۹. [۳۹۴] امام احمد از حضرت عایشه (ل) روایت کرده که او خطاب به پیامبر صگفت: تمام زنان نبی اکرم صبه اسم فرزندهای سابق خود دارای کنیه میباشند، اما من کنیه خود را با نام چه کسی بگذارم؟ رسول اکرم صفرمود: «کنیه خود را به اسم خواهر زادهات عبدالله بگذار». از اینرو تا روزی وفات یافت به ام عبدالله کنیه گرفت و هرگز فرزندی از او به دنیا نیامد. (۶/۱۵۶ ش ۲۵۲۲۲). [۳۹۵] المستدرک- حاکم ۳/۶۳۲ ش ۶۳۳۰. [۳۹۶] موطأ- امام مالک ۱/۲۵۱ ش ۵۸۹. [۳۹۷] مسند امام احمد ۶/۲۶۹ ش ۲۶۳۵۶، صحیح ابن حبان ۱۳/۱۸۵ ش ۵۸۷۵، موارد الظمآن- هیثمی ۱/۴۹۴ ش ۲۰۱۶ و الاوسط- طبرانی ۵/ ۳۵۲ ش ۵۵۲۷. [۳۹۸] موطأ- امام مالک – باب زکاة اموال الیتامی ۱/۲۵۱ و مسند امام احمد ۶/۳۲ ش ۲۴۰۸۴. [۳۹۹] موطأ- امام مالک- باب ما لا زکاة فیه من الحلی ۱/۲۵۱ ش ۵۸۶.