قیافه و لباس
حضرت عایشه لاز آن دخترانی بود که رشد جسمانی او خیلی تند پیش میرفت، در سن نه الی ده سالگی کاملاً چاق شده بود [۴۰۰]. اما در دوران دختر بچگی او لاغر و نحیف بود [۴۰۱]. سپس بعد از چند سالی تا حدودی چاق شد، خلاصهی آنچه به طور پژوهشی از توصیف او فهمیده میشود اینکه رنگش سفید و مایل به قرمز بود [۴۰۲]، او نورانی، خوشرو و زیبا بود [۴۰۳]. ایشان در نهایت زهد و قناعت بسر میبردند، به همین خاطر فقط یک دست لباس داشتند، آنرا میشست و میپوشید [۴۰۴]. یک پیراهن گرانقیمت داشت که تقریباً قیمت آن پنج درهم بود، این پیراهن در آن زمان چنان گران قیمت بود که گاهی برای عروس به عاریه گرفته میشد. [۴۰۵]همچنان که گاهی لباسهایش را به زعفران رنگ میکرد و میپوشید [۴۰۶].
گاهگاهی جود را به زیورآلات آراسته مینمود، گردن بندی از مهرههای مخصوص سیاه و سفید ساخت یمن در گردنش بود. [۴۰۷]و انگشتری از طلا نیز در دستش بود [۴۰۸].
[۴۰۰] زیرا در سن نه سالگی به نکاح پیامبر صدر آمد. [۴۰۱] به داستان افک در صحیح بخاری و مسلم و سنن ابوداود در باب قبلی مراجعه شود. (صحیح بخاری ش ۴۱۴۱، صحیح مسلم- کتاب التوبة ش۲۷۷۰ و سنن ابی داود – کتاب الجهاد ش ۲۵۷۸). [۴۰۲] مسند امام احمد ۶/۱۳۸ ش ۲۵۱۲۰. [۴۰۳] سخن ام رومان خطاب به عایشه بر این شمایل ایشان دلالت مینماید، آنجا که به او گفت: ای دخترم! این امر را بر خودت آسان بگیر. زیرا زنی زیبا که در خانهی مردی باشد و هووهایی داشته باشد و آن مرد هم او را دوست داشته باشد، هووها علیه او سخنان زیادی میگویند (صحیح بخاری ش ۴۱۴۱) و همچنی سخن عمر سخطاب به حفصه که فرمود: اینکه زیبایی عایشه باعث علاقهی پیامبر صبه او شده، شما را دچار غرور ننماید. (صحیح بخاری ش ۵۱۹۱). [۴۰۴] صحیح بخاری- کتاب الحیض ش ۳۱۲ و سنن ابی داود- کتاب الطهارة ش ۳۵۸. [۴۰۵] عایشه میگوید: در زمان رسول الله صمن چنین جامهای داشتم که برای آراستن عروسهای مدینه، مردم آن را از من به عاریت میبردند. (صحیح بخاری- کتاب الهبة- باب الاستعارة للعروس ش ۲۶۲۸). [۴۰۶] صحیح بخاری- باب ما یلبس المحرم من الثیاب [۴۰۷] داستان تیمم و واقعهی افک ص ... [۴۰۸] صحیح بخاری- کتاب اللباس.