زهد حضرت عایشه
از منهیات کوچک هم پرهیز میکرد، مجاهد از مولای عایشه روایت کرده که گوید: اگر گاهی عایشه در راه میبود و صدای زنگ را از جلو میشنید، توقف میکرد که صدای آن به گوشش نرسد و در صورتی که صدا از عقب به گوش میرسید، عجله میکرد تا صدای زنگ را نشنود [۴۵۵].
در خانه او مستأجری بود که شطرنج بازی میکرد، عایشه به صراحت به او هشدار داد که اگر از کارش دست بر ندارد او را از خانه بیرون خواهد کرد [۴۵۶].
یکبار ماری از خانه عایشه بیرون آمد که آن را زد و کشت. کسی گفت: شما اشتباه کردی ممکن است که این مار جن مسلمانی باشد. فرمود: اگر این مسلمان میبود به حجرههای امهات المؤمنین نمیآمد. آن شخص گفت: وقتی او آمده شما در حال حجاب بودید. این را که شنید، متأثر شد و به فدیه آن یک غلام را آزاد کرد [۴۵۷].
[۴۵۵] مسند امام احمد ۶/۱۵۲ ش۲۵۲۲۹ [۴۵۶] الادب المفرد- بخاری ۱/۴۳۵ ش۱۲۷۴، السنن الکبری- بیهقی۱۰/۲۱۶، شعب الایمان۵/۲۳۹و التمهید- ابن عبدالبر ۱۳/۱۷۸. [۴۵۷] مجمع الزوائد- هیثمی ۱/۴۸۵ ش۴۱۹، تفسیر قرطبی ۱/۳۱۷، التمهید- ابن عبدالبر ۱۱/۱۱۸و الحلیة- ابونعیم اصفهانی ۲/۴۹.