خویشتنداری کردن از قبول هدایا
کمتر هدایای دیگران را قبول میکرد و اگر میپذیرفت در نزدیکترین وقت امکان، عوض آنرا پراخت مینمود، در فتوحات عراق یک جعبه مروارید بدست آمده بود که همراه اموال غنیمت آن نیز به بارگاه خلافت فرستاده شد. قیمت و تقسیم مرواریدها برای همه مشکل بود. حضرت عمر سبه مردم گفت: اگر شما اجازه دهید من آن را برای ام المؤمنین عایشه میفرستم، چون پیامبر صاو را دوست میداشت. همه به خوشی اجازه دادند. جعبه مروارید برای حضرت عایشه فرستاده شد، وقتی آنرا باز کرد و دید، فرمود: بعد از آنحضرت صابن خطاب ساحسانات بزرگی را در حق من کرده است. خدایا مرا برای گرفتن عطایای او در سال آینده زنده نگه ندار [۴۱۸].
عایشه دختر طلحه میگوید: از اطراف مملکت برایش هدیه و تحفه فرستاده میشد، با توجه به جایگاهی که نزد عایشه داشتم، سالمندان مرا نماینده خود میکردند و جوانان نیز از شهرها برای من نامه مینوشتند و هدایا میفرستادند، پس به عایشه میگفتم: ای عمه! این نامه و هدیهی فلان است که رسیده. عایشه میگفت: دخترم! به نامهی آنان جواب بده و در برابر هدیهی آنان پاداشی بفرست و اگر چیزی برای پاداش در دست نداشتید، بگو تا چیزی بهت بدهم [۴۱۹].
باری عبدالله بن عامر مقداری لباس و کمی پول نقد را به خدمتش فرستاد، عایشهلبه مأمور گفت: فرزندم! من چیزی را از هیچ کس قبول نمیکنم، اما وقتی آن مأمور پشت کرد، گفت: آنرا بیاورید، زیرا سخنی از رسول خدا صبه یادم آمد که فرمود:
«یا عائشة من اعطاك عطاء بغیر مسألة فاقبلیه، فانما هو رزق عرضه الله لك» [۴۲۰]. «ای عایشه! اگر کسی چیزی را بدون مقابل به شما بخشید، آنرا قبول کن، چون آن رزقی است که خداوند بر شما عرضه داشته است».
[۴۱۸] المستدرک- حاکم ۴/۹ ش ۶۷۲۵ و فضائل الصحابة- امام احمد ش ۱۶۴۲. [۴۱۹] الادب المفرد- بخاری ۱/۳۸۲ ش ۱۱۱۸ و علامه شمس الحق العظیم آبادی نیز آن را در عون المعبود شرح سنن ابی داود ۱۰/۲۶۸ به نقل از بخاری آورده است. [۴۲۰] مسند امام احمد۶/۷۷ ش۲۴۵۲۴ و۶/۲۵۹ ش۲۶۲۷۶، مجمع الزوائد- هیثمی۳/۱۰۰، السنن الکبری- بیهقی ۶/۱۸۴ ش۱۸۲۳.