اهمیت به حجاب
حجاب را خیلی رعایت میکرد و به آن اهمیت میداد، بعد از نزول آیه حجاب، حجاب موکدّاً فرض شده بود [۴۶۴]. و هرگاه یکی از دانشآموزان مخصوص میخواست، بر او وارد شود، به یکی از خویشانش اعم ازخواهر یا خواهرزادههایش دستور میداد که به او شیر بدهند، اینرا به استناد حدیثی از پیامبر صانجام میداد [۴۶۵]؛ و به این صورت خاله یا مادربزرگ رضاعی آنها شمرده میشد. و از آنها حجاب نمیکرد [۴۶۶]و اگر نه همیشه در میان او و طلاب پرده بود [۴۶۷]. یکبار در هنگام حج چند زن عرض کردند: ای ام المؤمنین! برویم تا حجر اسود را بوسه دهیم. فرمود: شما میتوانید بروید، من نمیتوانم به میان ازدحام مردان بیایم [۴۶۸].
هرگاه موقع طواف میشد وقتی کعبه از مردان خالی میشد به طواف میرفت. [۴۶۹]از یک روایت چنین معلوم میشود که در حالت طواف هم بر چهرهاش نقاب میزد. غلامی را مکاتب کرده بود، عایشه به او گفت: هر وقت از پول فدیهات این مبلغ ادا شود، دیگر نمیتوانم جلوی تو بیایم [۴۷۰].
اسحاق تابعی فردی نابینا بود، اما وقتی به خدمت حضرت عایشه میرسید، حضرت عایشه از او حجاب میکرد، او گفت: حجاب کردن از من لازم نیست، من که تو را نمیبینم! عایشه فرمود: تو مرا نمیبینی اما من تو را میبینم [۴۷۱].
حجاب از مردهها در شریعت لازم قرار داده نشده است اما نهایت احتیاط را ببینید که او بعد از دفن شدن حضرت عمر بدون حجاب وارد حجره خود نمیشد.
میگوید: من بدون حجاب وارد غرفهای میشدم که پیامبر صو پدرم در آن دفن شده بودند و میگفتم: اینها شوهرم و پدرم هستند، اما بعد از اینکه عمر سدر آن دفن شد، به خدا سوگند جز با حجابی کامل وارد آن غرفه نمیشدم، زیرا از عمر سحیا میکردم [۴۷۲].
[۴۶۴] صحیح بخاری- داستان افک. [۴۶۵] صحیح امام مسلم- کتاب الرضاع ش۱۴۵۳، سنن ابیداود- کتاب النکاح ش۲۰۶۱ و مسند امام احمد ۶/۲۷۶. [۴۶۶] این مسئله مخصوص حضرت عایشه میباشد و بقیه امهات المؤمنین چنین عمل نمیکردند. [۴۶۷] صحیح بخاری- کتاب الحج ش ۱۶۱۸. [۴۶۸] همان. [۴۶۹] همان و همچنین مسند امام احمد ۶/۱۱۷ ش ۲۴۹۰۵. [۴۷۰] مسند امام احمد بن حنبل ۶/۸۵ ش۲۴۵۹۲، مجمع الزوائد- هیثمی ۵/۲۷۵. [۴۷۱] الطبقات الکبری- ابن سعد ۸/۶۹. [۴۷۲] مستدرک- حاکم ۴/۸ ش ۶۷۲۱.