پرهیز از تعریف و تمجید
دوست نداشت هرگز از خود تعریف کند، همچنانکه نمیپسندید کسی در حضورش از او تعریف کند، در بستر مرگ بود که حضرت ابن عباس ساجازهی ورود خواست، حضرت عایشه به او اجازه نداد. خواهر زادههایش گفتند: او یکی از بهترین فرزندانت میباشد، پس بگذارید که وارد شود. عایشه گفت: مرا از تعریفات و تمجیدات او دور سازید، [زیرا میترسید که مبادا او بیاید و از اعمال و کردارش تعریف کند]، اما آنان چنان اصرار نمودند که به او اجازه داد. پس وقتی حضرت ابن عباس سوارد شد، به ثناگویی او پرداخت. عایشه فرمودند: ابن عباس! مرا از این تعریفات به دور سازید، من دوست داشتم که من معدوم محض و نیست و نابود میبودم [۴۲۱].
[۴۲۱] قسمت نخست آن در صحیح بخاری- کتاب المناقب ش ۳۷۷۱ و همچنین در کتاب تفسیر القرآن آمده است. اما روایت به طور کامل در المستدرک- حاکم ۴/۹ ش ۶۷۲۶ و مسند امام احمد ۱/۲۲۰ ش ۱۹۰۵ آمده است.