زندگانی مادر مومنان بانو عایشه رضی الله عنها

فهرست کتاب

دوم: نزول حكم تیمم

دوم: نزول حكم تیمم

در سفری دیگر عایشه لهمراه آنحضرت صبود، و همان گردن‌بند غزوه‌ی بنی‌مصطلق در گردنش بود، وقتی قافله برگشت و به جایی به‌ نام ذات الجیش رسید، گردن بند شکست و افتاد، با توجه‌ به‌ واقعه گذشته او متنبه شده بود، لذا فوراً آنحضرتصرا اطلاع داد و پیامبر صبه‌ همین خاطر لشکر را متوقف گردانید.

عایشه‌ در بازگویی داستان به‌ صورت کامل چنین می‌گوید:

در یکی از سفرها، همراه نبی اکرم صبودیم. هنگامی که به ذات الجیش یا به بیداء رسیدیم، گلوبندم افتاد و گم شد. رسول الله صبرای پیدا کردن آن، توقف کرد. مردم نیز توقف کردند. آنجا نه آبی بود و نه کاروان، آب همراه داشت. عده‏ای نزد ابوبکر سآمدند و گفتند: نمی‌بینی که عایشه چه کار کرده است؟ موجب شده که رسول الله صو کاروان توقف کنند در حالی‌که نه آب همراه دارند و نه در محل توقف آنان، آب وجود دارد. عایشه لمی‌گوید: در حالی که رسول اکرم صخوابیده و سر مبارکش را بر زانویم گذاشته بود، پدرم؛ ابوبکر؛ نزد من آمد و مرا سرزنش نمود و در حالی که با دست‏ به پهلویم می‌زد، آنچه خدا می‌خواست نثار من کرد و گفت: رسول خداصو مردم را در جایی که آبی وجود ندارد و کاروان هم آبی همراه ندارد، متوقف نمودی.

اما چون سر (مبارک) رسول الله صروی زانویم قرار داشت، نمی‌توانستم حرکت کنم. سرانجام، زمانی رسول خداصبرخاست که صبح شده بود و در محل توقف ما، آبی وجود نداشت. در نتیجه، خداوند آیه‌ی تیمم را نازل فرمود و مردم تیمم کردند [۲۸۴].

از جمله‌ خصوصیات و امتیازات تمام احکام اسلامی این است که همیشه مناسب با نیاز انسانی و مصالح بشری نازل شده‌اند، در اسلام وضو برای نماز فرض است، اما مسلمانان در دهها مورد با مشکلاتی مواجه‌ شده‌اند که‌ در آنجا آبی یافت نشده‌ است، و این محل نیز از جمله‌ جاهایی بود که‌ مسلمانان با نبود آب مواجه‌ می‌شدند، لذا خداوندطبق نیاز شدید مسلمانان و به‌ عنوان عرضه‌ی رحمت و شفقت بر آنان حکم تیمم را نازل فرمود، تا مسلمانان بزرگ‌ترین شعایر اسلام و مهمترین فرایض آن‌را که‌ نماز است، برپا دارند، چنانچه در این وقت این آیه قرآن مجید نازل شد:

﴿وَإِن كُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنكُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَيَمَّمُواْ صَعِيدٗا طَيِّبٗا فَٱمۡسَحُواْ بِوُجُوهِكُمۡ وَأَيۡدِيكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا[النساء: ۴۳] «و اگر مریض یا مسافر بودید و یا این که از پیشاب برگشتید، و یا این که با زنان نزدیکی کردید و (در همه این احوال) آبی نیافتید، با خاک پاک تیمّم کنید و (برای این منظور، با خاک) چهره و دست‌هایتان را مسح کنید. بیگمان خداوند عفوکننده و آمرزنده است».

در این هنگام گروه پرجنب وجوش مجاهدین که از این مشکل ناراحت بودند با مشاهده‌ی این ابر رحمت، از فرط خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند.

فرزندان اسلام دستانشان را به‌ طرف خالق آسمان‌ها و زمین بلند کرده‌ و برای مادرشان دعای خیر می‌کردند. اینجا بود که اسید بن حضیر سگفت: ای آل ابوبکر! نزول این آیه، نخستین برکت شما نیست [۲۸۵]. (بلکه قبلا نیز مردم به وسیله‌ی شما به چنین خیر و برکاتی نایل آمده‌اند).

صدیق اکبر سکه تا الان برای تأدیب لخت جگرش بی‌تاب بود، مفتخرانه دخترش را خطاب قرار داد و فرمود: پدرجان! من نمی‌دانستم تو این قدر با برکت هستی که خدا بوسیله‌ی تو چه آسانی بزرگی را به‌ مسلمان می‌بخشید [۲۸۶]. بعد از صدور فرمان حرکت و بلند شدن شتر، دیدن که‌ گردن‌بند زیر شتر افتاده است.

[۲۸۴] صحیح بخاری- کتاب التیمم ش۳۳۴ و صحیح مسلم- کتاب الحیض- باب التیمم ش ۳۶۷. [۲۸۵] صحیح بخاری- کتاب التیمم ش۳۳۴ و صحیح مسلم- کتاب التیمم ش ۳۶۷. [۲۸۶] مسند امام احمد ۶/۲۷۲ ش۲۶۳۸۴، السنن الکبری- بیهقی ۱/۲۰۸ ش۹۴۷، سنن ابن ماجه‌- باب التیمم ش ۵۶۵.