زندگانی مادر مومنان بانو عایشه رضی الله عنها

فهرست کتاب

فصل چهارم داستان افک و قانون تیمم

فصل چهارم داستان افک و قانون تیمم

مسلمانان وقتی به مدینه آمدند، مشکلاتی پیش روی داشتند که با مکه کاملاً فرق می‌کرد. در مدینه گروهی منافق به وجود آمده بود که همیشه مشغول توطئه، دسیسه‌ و فریب‌کاری علیه اسلام و مسلمانان بودند.

بدون شک مهم‌ترین و سرمایه‌ی اصلی انسان، آبرویش می‌باشد؛ لذا هتک حرمت و آبروریزی و پایمال نمودن شخصیت مردم، جز از جانب دشمنِ خیره‌سر، حقیر و بی‌مایه‌ سر نمی‌زند، گفتنی است همچنان‌که‌ در مدینه‌ دوستانی مخلص، با وفا و با محبت نصیب اسلام شده بود، دشمنانی نفاق پرور، عداوت پیشه و غدار نیز به وجود آمده بود که‌ خیانت به‌ مسلمانان و دسیسه‌سازی علیه‌ آنان با استفاده‌ از هر راهی که‌ ممکن باشد، از جمله‌ اهتمامات ویژه‌ی آنان بود، باید گفت که‌ شایعه‌پراکنی و تشهیر وقایع دروغ و انتشار خبرهای آبروریزانه و هتک حرمت مسلمانان از قوی‌ترین اسلحه‌های آنها به‌ شمار می‌رفت، همچنان‌که‌ در راستای اسباب و انگیزه‌های جنگی داخلی و جو و فرصتی مناسب قدم‌فرسایی می‌نمودند.

و اگر خدای ناخواسته توفیق الهی شامل حال مسلمانان نمی‌شد و عنایت الهی، پیامبر اسلام صرا در خود نمی‌گرفت، حتما کوشش‌ها و توطئه‌ها بدکارانه‌ی آنها به‌ پیروزی می‌پیوست و در میان جامعه‌ی اسلامی آشوب و فتنه‌ را شعله‌ور می‌ساختند، آنان کار خود را تنها از طریق تفرقه انداختن بین اصحاب شروع نمی‌کردند، بلکه با فراهم‌سازی اسباب و انگیزه‌های پیکار، خون‌ریزی و نبردی داخلی کار خود را پیگیری می‌نمودند.

آری، از جمله‌ قبیح‌ترین و زشت‌ترین نمونه‌ی تلاش‌هایی که‌ آن کینه‌توزان علیه‌ مسلمانان بدان قیام کردند، واقعه‌ی افک یعنی تهمت زدن به عایشه بود، و با توجه‌ به‌ این‌که‌ حضرت ابوبکر و حضرت عمر شاز بزرگترین دشمنان این کینه‌توزانِ منافق به‌ حساب می‌آمدند، بنابراین برای بد نام کردن شاهزادگان بارگاه خلافت و حرم نبوت یعنی حضرت عایشه و حضرت حفصه، بیشترین حصه کوششها و توطئه‌های ناکام آنها در این زمینه صرف شد.