زندگانی مادر مومنان بانو عایشه رضی الله عنها

فهرست کتاب

نابودسازی برخی شبهات

نابودسازی برخی شبهات

بعضی از مفسرین در تفسیر آیه ذیل دچار اشتباه شده‌اند، آنجا که‌ خداوندفرمود:

﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَاۖ وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ[التحریم: ۴] «اگر به سوی خدا برگردید و توبه کنید (خداوند برگشت و توبه شما را می‌پذیرد) چرا که دلهایتان (از حفظ سرّ که پیغمبر دوست می‌داشت) منحرف گشته است. و اگر بر ضدّ او همدست شوید (و برای آزارش بکوشید، باکی نیست) خدا یاور او است، و علاوه از خدا، جبرئیل، و مؤمنان خوب و شایسته، و فرشتگان پشتیبان او هستند».

طبق فکر آنها ترجمه آیه این‌طور می‌باشد: اگر شما دو تا به طرف خداوند رجوع کنید (این نهایت ضروری می‌باشد) چونکه دلهای شما کج شده‌اند و از راه راست منحرف گشته‌اند، اما این معنی به‌ سه‌ دلیل مردود است:

۱- زیرا این جمله شرطیه می‌باشد و طبق محاوره عربی جزای آن محذوف است و ما کلمه‌ی «فلأباس (مشکلی نیست)» را به‌ عنوان جزای محذوف آن، قرار داده‌ایم؛ و طبق قول مفسرین عمل ننموده‌ایم که‌ کلمه‌ی «فهو واجب(آن لازم می‌باشد)» را به‌ عنوان جزای محذوف آن، قرار داده‌اند. کسانی که به قواعد عربی آگاهی دارند این را می‌پذیرند که بعد از «إن» وقتی که جزا محذوف می‌شود و بعد از آن علت جزا با «فقد» بیان کرده می‌شود، همیشه الفاظ «فلأباس(مشکلی نیست)»، «لا ضیر(ضرری ندارد)»، «لاحرج (حرجی نیست)»، «فهوهین(این که آسان است)» و غیره به عنوان جزا، مراد خواهند بود. در اشعار عرب و در خود قرآن مجید مثال‌های زیادی از این نوع موجود می‌باشند [۲۹۱].

۲- ترجمه‌ی کلمه‌ی «صغت» به «زاغت(کج شدن)» نیز صحیح نمی‌باشد، زیرا حضرت عایشه لو دیگر امهات المؤمنین از این بالاتر هستند که دل کج و گمراه شوند.

لازم به‌ ذکر است که‌ در محاوره‌ اردویی برای آن دو مفهوم به‌ کار برده‌ می‌شود:

۱- انحراف از چیزی.

۲- مایل شدن به طرف چیزی.

اما در محاوره‌ عربی برای این دو مفهوم سه نوع لفظ به کار برده شده:

نخست: فقط بر مفهوم اول دلالت می‌نماید، مانند: انحرف، زاغ، حاد (که‌ هر سه‌ به‌ معنی «منحرف شد» آمده‌اند).

نوع دوم: الفاظی که مفهوم دوم را بیان می‌کنند، مانند: زاغ، تاب، التفت، توجه (که‌ همه‌ به‌ معنی «مایل شدن به طرف چیزی» می‌باشند.

نوع سوم: که هر دو را شامل می‌شود، مانند: مال، شغل، عدل، رجع

کلمه‌ی «صغی» به معنی دوم مستعمل است، اما بعضی از مفسرین این را بمعنی سوم گرفته‌اند و بیشتر مفسرین آن‌را به معنی اول گرفته‌اند و این اشتباه ادبی بزرگتری می‌باشد که‌ در محاوره عرب و کاربرد لغات یک دلیل و برهانی برای استناد این یافت نمی‌شود [۲۹۲]. در قرآن مجید در جایی دیگر نیز این لفظ استعمال شده‌:

﴿وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَيۡهِ أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ[الأنعام: ۱۱۳]

«و تا دل‌های کسانی که به آخرت عقیده ندارند بدان (مزخرفات) گرایش یابد».

ببینید که در اینجا کجی و بد دلی معنی آیه نمی‌باشد.

۳- و اینکه در آیه﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَا[التحریم: ۴] بیان نشده که دل حضرت عایشه و حفصهببه طرف چه‌ چیزی کج شده‌ است، بعضی از مفسرین نوشته‌اند دل آنها -نعوذ بالله- برای اذیت و آزار آنحضرت صکج شد، در حالی که قاعده این است که هر کجا لفظی حذف شده باشد همیشه پیرامون آن - قبل یا بعد- ذکر می‌شود یا با توجه‌ به‌ قرینه فهمیده می‌شود. لازم به‌ ذکر است که‌ قبل از این، لفظ توبه ذکر شده است؛ بنابراین گفته‌ می‌شود که‌ توبه‌ همان لفظ محذوف و مقدر می‌باشد. و اگر محذوفات آیه را ذکر کنیم عبارت آن این‌طور می‌شود:

- ان تتوبا الی الله (فهوهین) فقد صغت قلو بکما (الی التوبه الی الله)

«اگر شما دو تا به طرف خدا رجوع کنید (پس برای شما این آسان است) چونکه دل شما (برای رجوع به طرف خدا) مایل می‌باشد».

[۲۹۱] از جمله‌ی آن مثال‌ها موارد ذیل می‌باشد: خداوند فرمود: ﴿فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدۡ كُذِّبَ رُسُلٞ[آل عمران: ۱۸۴]. ﴿إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدۡ نَصَرَهُ ٱللَّهُ[التوبة: ۴۰] ﴿وَإِن يَعُودُواْ فَقَدۡ مَضَتۡ سُنَّتُ ٱلۡأَوَّلِينَ[الأنفال: ۳۸]. ﴿فَإِن يَكۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَكَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّيۡسُواْ بِهَا بِكَٰفِرِينَ[الأنعام: ۸۹]. [۲۹۲] لسان العرب ۱۴/۴۶۱ و مختار الصحاح ۱/۱۵۳.