ششم: لغت و ادبیات
سید سلیمان ندوی مسلط بر زبانهای اردی، عربی و فارسی بود، او زبان انگلیسی را فرا گرفت و همچنین زبان عبری و اندکی ترکی و فرنسی را نیز یاد گرفت تا از طریق یادگیری این لهجهها بتواند از تألیفات بیگانگان آگاهی کامل داشته باشد.
استاد عبدالماجد دریابادی میگوید: «مردم باور دارند که سید ندوی عالمی فرزانه و محقق بینظیری است که جهان تسلیم پیشوایی او در زمینهی نوشتن تاریخ و سیره و زندگانی پیامبر صاست، اما شناخت مردم بر جایگاه او در زمینههای ادب، شعر و نقد بسیار محدود است و کمتر کسی هستند که بتوانند شخصیت او را در جایگاه یک ادیب و شاعر تصور کنند» [۵]. اینک علامه ندوی سر گذشت ارتباط خود با زبان عربی را برایمان بازگو مینماید: «زبان عربی را در خدمت اساتید بزرگوار: علامه فاروق جریاکوتی و علامه سیدعبدالحی حسنی از پیروان سبک متأخرین یاد گرفتم و کتاب «دلائل الإعجاز» جرجانی را پیش علامه شبلی قرائت نمودم، بدین شیوه با سبک قدیم نیز آشنایی پیدا کردم، سپس با تمام شوق و رغبت با وجود پیچیدگیای که در زبان عربی بود به نوشتن و تکلم بدان زبان رو آوردم و کتابهای «دیوان الحماسة» و «نقد الشعر»، این ذوق را هر چه بیشتر در وجود من شعلهور ساختند، سپس به سرودن اشعار روی آوردم» [۶].
سید ندوی در وحدت بخشیدن به جامعه مسلمانان، نقش چشمگیری را به زبان عربی بخشیده است؛ ایشان به مناسبت افتتاح مجله «الضیاء» گفتند: «اسلام از مزایایی برخوردار است که قابل شمارش نیستند و گوهرهایی دارند که نیازمند جلوهنگری نیستند، یکی از این مزایا آنکه اسلام دین اتحاد و یک پارچگی بین ملتها و طائفهها و دین برادری، برابری و تناصح است. بارزترین وسیله جهت تحقق این اهداف، آن است که برای مؤمنان به قرآن و کسانی که تسلیم قانون خداوند ﻷگشتهاند، علی رغم اختلاف زبان، نژاد، رنگ، جنسیت و... لهجه خاصی قرار داده که لهجه قرآن است و قرآن بدان لهجه نازل شده و با همین لهجه میتوان از معانی درونی تعبیر کرد و یکدیگر را مخاطب قرار داد و با یکدیگر الفت گرفت؛ این لهجه در تمام احوال و اوضاع و زمانها زبان تمامی مسلمانان به شمار میرود و با گذشت قرنها و نسلها از اعتبار نمیافتد» [۷].
سید ندوی در موضوعات مختلفی به سرودن اشعار روی آورده و شعر زیبایی به زبان عربی دارد که بر وجود یک احساس نازک، خیالی پاک و دوستدار فضائل دلالت دارد که در شعرش با قوت و نیکویی زیادی تجلی کرده است، با وجود اینکه به نظم در آوردن اشعار عربی با چنین تعبیراتی زیبا و قشنگ برای کسی که در جو زبان عربی کار ننموده، کار سادهای نیست [۸].
ایشان در شعر نازک و زیبایش به توصیف خورشید هنگام غروب میپردازد:
کأنـما الشفق الـممتد في الافـــق
خــمر مـعـتقة شجت لـمــغتبق
خمر یعتقـها في اعـلی همالــیة
شجـت بماء غـمام هامـر غـدق
کف الطبیعة تسقی الناس أکؤسها
ویـل لـمـن هـذه الـصهباء لم یذق
[۵] مجلهی «المعارف» شمارهی مخصوص به سید سلیمان ندوی ص ۲۳۰ [۶] الکتب التی لها منة علی العلماء ص۱۸. [۷] مجلة الضیاء- شمارهی ماه محرم سال ۱۳۵۱هـ ۴-۳. [۸] ملحق الرائد للأدب الاسلامی ص ۳۳-۳۲.