پرهیز از غیبت و بدگویی
او هیچ وقت بدگوئی کسی را نمیکرد، هزاران روایت از او میباشد، اما در این دفتر حتی یک کلمه بدگوئی یا توهین به کسی یافته نمیشود. هوو را بد گفتن از خصوصیت زنان میباشد، اما چنانچه قبلا بیان داشتیم، او با چه گشادهرویی و پیشانی بازی خوبیهای هووهایش را بیان و فضایل و مناقب آنها را ذکر میکرد. حضرت حسان که در واقعه افک عایشه را سخت اذیت کرده بود، در مجلس عایشه شرکت مینمود و با خوشحالی تمام او را جای میداد، یکمرتبه حضرت حسان آمد و قصیدهی ذیل را برایشان خواند:
حصانٌ رزانٌ ما تُزَنُّ بریبةٍ
وتُصبِح غرثَی من لحوم الغوافل
«عفیفه و پاکدامن و با وقار است و به هیچ تهمتی متهم نمیشود، و از خوردن گوشت بیگناهان اجتناب و پرهیز میکند».
حضرت عایشه وقتی این شعر را شنید، گفت: این درست است، اما تو اینطور نیستی. [۴۱۵](به این مسأله اشاره کرد که او در قضیه تهمت شریک بوده است).
عروه میگوید: نزد عایشه به بدگویی حسان پرداختم. اما دیدم که او به شدت مرا از آن بازداشت و گفت: او را بد نگوئید که او از طرف رسول الله صشاعران مشرک را جواب میداد [۴۱۶]. یک دفعه ذکر شخصی به میان آمد، حضرت عایشه لاز او بدگویی نمود. مردم گفتند: ای ام المومنین! او مرده است. این را شنیده، فوراً برای آن شخص دعای مغفرت کرد. همه پرسیدند که همین حالا تو او را خوب نمیگفتی و الان برایش دعای مغفرت میکنید! سبب این کار چیست؟ فرمود: رسول اکرم صفرمودند: «لا تذکروا موتاکم الا بالخیر». [۴۱۷]«مردهگان را جز به نیکی یاد نکنید».
[۴۱۵] صحیح بخاری- کتاب المغازی ش ۴۱۴۶ و صحیح مسلم – کتاب فضائل الصحابة ش۲۴۸۸. [۴۱۶] صحیح بخاری- کتاب المناقب ش ۳۵۳۱. [۴۱۷] مسند طیالسی ۱/۲۰۹ ش ۱۴۹۴.