زندگی مذهبی
خانه حضرت عایشه لخلوتگاه پیامبر صبود، زیرا در آنجا ثروتی بزرگ و اموالی هنگفت وجود نداشت و همچنین خالی از اسباب رفاهیت و زندگانی بهرهمند و پر از عیش بود و عایشه لنیز به آن توجهی نداشت.
اسلام جامع دین و دنیا میباشد، در بحثهای گذشته منظرههای زندهایی که به نظر میآمد تماشاگه فطرت انسانی بود، ارائه شد.
اکنون به زندگانی روزمرهی آنحضرت صمیپردازیم و در پرتو حقایق ذیل جلوههایی واقعی از آن را به نمایش میگذاریم:
حضرت عایشه لمیفرماید که آنحضرت معمولاً وقتی به خانه میآمد با صدای بلند این کلمات را میگفت:
«لو كان لابن آدم وادیان من مال لا بتغی وادیاً ثالثاً ولا یملاء فاه الا التراب وما جعلنا الـمال الا لاقام الصلوة وایتاء الزكوة ویتوب الله علی من تاب». «اگر فرزند آدم دو درهی پر از مال و ثروت داشته باشد، به دنبال سومی خواهد رفت. و فقط خاک است که شکم او را پر میکند، این در حالی است که خداوند ﻷمیفرماید: مال و ثروت را برای بر پا داشتن یاد خدا (نماز) و کمک به مستمندان (دادن زکات) قرار دادهایم و هر کس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد» [۱۹۵].
هدف از تکرار روزانه این الفاظ این بود که به اهل بیت یادآوری نماید که مال دنیا رفتنی است و خالی از ثبات و پایداری میباشد و همچنین میخواست از جایگاه و اهمیت مال و ثروت در دل اهل بیت بکاهد و آنرا بیارزش جلوه دهد.
آنحضرت صبعد از خواندن نماز عشاء به خانه تشریف میآورد، مسواک میکرد و فوراً میخوابید و بعد در نیمههای شب بیدار میشد و و نماز تجهد را میخواند، وقتی آخر شب میشد عایشه را بلند میکرد؛ او نیز بلند میشد و در نماز با آنحضرت صشریک میشد و وتر میخواند. [۱۹۶] سپیده دم آنحضرت صسنت صبح را میخواند و به پهلوی راست دراز میکشید [۱۹۷]و با عایشه حرف میزد [۱۹۸]. بعد برای ادای نماز صبح از خانه بیرون میآمد.
گاهی تمام شب او و رسول الله صمشغول نماز میشدند. عایشه لمیگوید: چه بسا همهی شب را با پیامبر صزنده نگه میداشتیم، آنحضرت صسوره بقره و آل عمران و نساء را میخواند، هر جا آیهای میآمد که از خدا باید ترسید، از خدا پناه میخواست و هرجا از رحمت و بشارت خبر میداد، آرزوی آن را میکرد، گفتنی است که این منظره روحانی تمام شب برپا بود [۱۹۹].
در اوقات غیر معمولی مثلا در حالت کسوف (ماه گرفتگی) و غیره وقتی آنحضرتصبه نماز میایستاد او هم به نماز میایستاد و هنگامی که آنحضرت صدر مسجد، نماز جماعت را میخواند او در حجرهاش میایستاد و به آنحضرت اقتدا میکرد [۲۰۰].
علاوه بر نمازهای پنجگانه و تهجد آنحضرت را دیده بود که نماز چاشت میخواند، لذا او نیز میخواند. اکثراً روزه میگرفت، گاهی او و رسول الله صهر دو با هم روزه میگرفتند، در دهه آخر رمضان آنحضرت صدر مسجد به اعتکاف مینشست، گاهی عایشه نیز در این فرض شریک میشد و در صحن مسجد خیمهای نصب میکرد، کمی بعد از خواندن نماز صبح، آنحضرت به آنجا میآمدند [۲۰۱].
سال یازدهم هجری با هم به حج رفتند، عایشه نیت حج و عمره هر دو را کرده بود اما به علت عذر زنانه (عادت ماهانه) از طواف معذور بود، ایشان چنان ناراحت شد که به گریه افتاد، آنحضرت صاز بیرون تشریف آورد و علت گریه او را جویا شد و دلداری داده و مسأله را توضیح داد و فرمود: موهای سرت را بگشا و شانه بزن و حج را ادامه بده و عمره را ترک کن. پس از پایان حج پیامبر صعایشه را با برادرش عبدالرحمن به تنعیم فرستاد تا از آنجا برای عمره احرام ببندد و عمره را انجام دهد، پیامبر صبه او گفت: آنجا محل عمرهی شما است و باید از آنجا احرام ببندید [۲۰۲].
[۱۹۵] مسند امام احمد ۶/۵۵ ش۲۴۳۲۱ و همچنین در صحیح بخاری، مسلم و اصحاب سنن گزارش شده است، ترمذی ش ۲۳۳۷ و دارمی ش۲۷۷۸ نیز آنرا گزارش دادهاند. [۱۹۶] مسند امام احمد ۶/۵۵ ش۲۴۳۲۰ و ۶/۱۵۲ ش ۲۵۲۲۵، صحیح مسلم- باب صلاة اللیل ش ۷۴۴. [۱۹۷] صحیح امام مسلم- باب صلاة اللیل ش ۷۳۶، صحیح بخاری- باب الضجعة علی السق الایمن بعد رکعتی الفجر ش۶۲۶. [۱۹۸] صحیح بخاری- باب من تحدث بعد الرکعتین و لم یضطجع ش۱۱۶۱ و سنن ابوداود- کتاب الصلاة ش۱۲۶۲. [۱۹۹] مسند امام احمد ۶/۹۲ ش۲۴۶۵۳ و مجمع الزوائد- هیثمی ۲/۲۸۲. [۲۰۰] صحیح بخاری- کتاب الجمعة ش ۱۰۵۱، صحیح مسلم- کتاب الکسوف ش ۹۰۵،۹۰۶،۹۱۰. [۲۰۱] صحیح بخاری- کتاب الاعتکاف ش۲۰۳۳. [۲۰۲] صحیح بخاری- کتاب الحج به شمارههای ۱۵۵۶، ۱۶۳۸، ۱۶۵۰، ۱۷۸۶، صحیح مسلم- کتاب الحج ش۱۲۱۱.