آگاهیسازی از روایاتی ضعیف
در مسند ابن حنبل از همان شخص که او بیان کرده بود که یکشب حضرت ام سلمه لبه خانه عایشه آمد و کار به برخورد زبانی سختی کشید، روایت با قسمتی اضافی گزارش شده که متن آن بدین صورت است:
بعد از این، حضرت ام سلمه لبلند شد و به خانه فاطمه لرفت، وقتی پیش او رفت به او گفت که عایشه به تو بد و بیراه گفته است. فاطمه نیز به مشوره حضرت علی سخود را به خدمت آنحضرت صرسانید و شکایت کرد. آنحضرت صفرمود: سوگند به پروردگار کعبه، او مورد محبت پدرت است. لذا فاطمه نزد علی سبرگشت و سخن پیامبر صرا برای او بازگو نمود. حضرت علی سگفت: آیا (برای ناراحتی) همان کافی نبود که عایشه جلوتر هر چه خواسته بود در مورد ما گفته بود؟ تا اینکه فاطمه نزد شما آمد و شما نیز به او گفتید: سوگند به پروردگار کعبه، او مورد محبت پدرت است [۲۶۵].
ظاهر این حدیث در منقبت عایشه و ثناگویی از او بحث میراند، اما با دقت نظر خواهی فهمید که راوی بر آن بوده تا تصویری زشت و ناهموار را از ازواج مطهرات ترسیم نماید، و منبع این هجوِ ملیح، علی بن زید تیمی است که علما او را ضعیف قلمداد نمودهاند و او شیعه هم هست [۲۶۶].
یحیی در مسندش از عمر بن علی بن عمر بن علی بن حسین روایت کرده که گفته: خانهی فاطمه در محل زیارتگاه خروجی پیامبر صبود و از اطاق عایشه به خانه فاطمه یک پنجره باز میشد، لذا هرگاه پیامبر صبرای خروج بلند میشد، از طریق آن پنجره از احوال دخترش اطلاع مییافت، روزی اطلاع یافت که فاطمه به علی میگفت: فرزندانم بیمار هستند و میخواهم به بازار بروید و چیزی را جهت روشنایی آماده سازید، علی به بازار رفت و چیزی را برای روشنسازی آورد؛ عایشه در نیمهی شب از آن پنجره بدانها نگاه کرد و چراغ را نزد آنان مشاهده نمود و جرو بحثی میان آنان واقع شد، از اینرو صبح آن روز فاطمه از پیامبر صخواست تا آن پنجره را ببندند، پیامبر صنیز دستور بستن آن را صادر نمود [۲۶۷].
ابن عبدالحمید و عیسی بن عبدالله این دو نفر را که راوی هستند علاوه بر اینکه از اعتبار ساقط شده و ضعیف هستند، شیعه هم میباشند. گیریم که نزد اهل فن (حدیث) شیعه بودن سبب ضعف نباشد، اما ظاهر است که شهادت آنها در مورد عایشه هیچ وقت مورد قبول نخواهد بود.
[۲۶۵] مسند امام احمد بن حنبل ۷/۱۳۰ ش۲۵۰۳۰ [۲۶۶] تهذیب التهذیب ۷/۸۳-۲۸۴ ش ۵۴۵. [۲۶۷] وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی ۱/۴۶۶- نور الدین علی سمهودی متوفای ۹۱۱ ﻫ با تحقیقی محمد محیی اکدین عبدالحمید، انتشارات: دار احیاء التراث العربی- بیروت- لبنان.