عبادت الهی
بیشتر اوقات به عبادت الهی مشغول میشد و بر نماز سنت و نوافل مواظب مینمود و همیشه خود را به ذکر و تسبیح مشغول میکرد، نماز چاشت میخواند و میفرمود: نمازی را خواندم که در عهد پیامبر صآنرا میخواندم، اگر پدرم از قبر بیرون بیاید و مرا از خواندن این نماز منع کند، من باز دست بر نخواهم داشت [۴۴۴].
شبها همراه آنحضرت صبیدار میشد و نماز میخواند، میگوید: چه بسا شب تا صبح را به همراه پیامبر بیدار میماندم، پیامبر صدر طی آن شب سورههای بقره، آل عمران و نساء را تلاوت مینمود، هر آیهای که حاوی ترس میبود، از آن به خداوند ﻷپناه میجست و با تلاوت آیات مژده دهنده، با خوشحالی آنرا از خداوند ﻷطلب مینمود [۴۴۵].
بعد از وفات آنحضرت صچنان پایبند نماز تهجد بود که اگر اتفاقاً خواب میرفت و به موقع نمیتوانست بیدار بشود، صبح زود از خواب بیدار میشد و قبل از نماز صبح نماز تهجد را ادا میکرد، باری در این هنگام برادر زادهاش قاسم پرسید که عمه جان این چه نمازی است؟ فرمود: من شب نتوانستم نماز بخوانم و الان نمیتوانم آنرا ترک کنم [۴۴۶].
در رمضان اهتمام خاصی به تراویح میداد، غلامی بنام ذکوان داشت که امامت را به عهده میگرفت و جلویش قرآن را میگذاشت و میخواند [۴۴۷]و حضرت عایشه به او اقتدا میکرد. بیشتر ایام روزه میگرفت و در بعضی روایات آمده که همیشه در حال روزه بود. [۴۴۸]باری عبدالرحمن در روز عرفه بر او وارد شد که روزه گرفته بود، گرمی و تابش آفتاب چنان شدید بود که از شدت گرما بر سر و بدن خود آب میپاشید، عبدالرحمن گفت: در این گرما روزه لازم نیست، افطار کنید. فرمود: وقتی که من از زبان آنحضرت صاین را شنیدهام که روزه گرفتن در روز عرفه گناهان تمام سال را معاف میکند چگونه من روزهام را بشکنم؟ [۴۴۹].
بسیار پای بند ادای حج بود، خیلی کم سالی میگذشت که در آن سال او حج نکرده باشد. میگوید: خدمت پیامبر صعرض کردم: ای رسول خدا! جهاد را بهترین عمل میدانیم. پس چرا به جهاد نرویم؟ رسول الله صفرمود:
«لا، لَكُنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ حَجٌّ مَبْرُورٌ». «خیر، بزرگترین جهاد برای شما، حج مقبول است».
عایشه میگوید: با شنیدن این سخن از زبان پیامبر صدیگر حج را ترک نکردم [۴۵۰]. حضرت عمر سدر دوران اخیر زندگی خود، حضرت عثمان و حضرت عبدالرحمن بن عوف را همراه ازواج مطهرات به سفر حج روانه کرد [۴۵۱].
در حج مکانهای اقامت مقرر بود، ابتدا به خاطر تبعیت از آنحضرت صدر آخرین سرحد میدان عرفه در نمره اقامت میکرد، اما بعد از اینکه مردم به آنجا هجوم آوردند، کمی آن طرفتر رفته و در اراک خیمه زد، گاهی در دامن کوه ثبیر اقامت میکرد [۴۵۲].
تا وقتی که آن جا قیام میفرمود او و کسانی که همراهش بودند تکبیر میخواندند. ابتدا کارش بر این منوال بود که بعد از حج در ماه ذی الحجه عمره ادا میکرد، اما بعداً آنرا ترک نمود و قبل از ماه محرم به جحفه رفته و قیام میکرد و با دیدن هلال محرم نیت عمره مینمود [۴۵۳].
روز عرفه روزه میگرفت غروب که مردم از عرفه حرکت میکردند، افطار میکرد [۴۵۴].
[۴۴۴] مسند امام احمد ۶/۱۳۸ ش ۲۵۱۱۲. [۴۴۵] مسند امام احمد۶/۹۲ ش ۲۴۶۵۴. [۴۴۶] سنن دارقطنی ۱/۲۴۶. [۴۴۷] صحیح بخاری- باب «امامة العبد والـمولی وکابت عائشة یومها عبدها ذکوان من الـمصحف». [۴۴۸] الطبقات الکبری- ابن سعد ۶/۶۸. [۴۴۹] مسند امام احمد۶/۱۲۸ ش ۲۵۰۱۴، مجمع الزوائد- هیثمی ۳/۱۸۹، الترغیب والترهیب- منذری ۲/۶۸ ش۱۵۱۸. [۴۵۰] صحیح بخاری- باب حج النساء ش ۱۸۶۰ [۴۵۱] همان ش ۱۸۶۰ [۴۵۲] صحیح بخاری- باب طواف النساء به نقل از عطاء س. [۴۵۳] موطأ- امام مالک- باب قطع التلبیة ش ۷۵۰. [۴۵۴] موطأ- امام مالک ۱/۸۳۶ و المصنف- ابن ابیشیبة ۳/۱۹۷ ش ۱۳۳۹۹.