قزوینی: نهی پیامبر ج از حزن، ابوبکر را آرام نکرد
از خود آیه غار نیز نقض سخن فخررازى ثابت مىشود؛ چرا که رسول خدا چندین بار ابوبکر را از حزن و اندوه نهى کرد؛ اما او با بىاعتنائى به فرمان پیامبر خدا، به کرّات مرتکب آن شد.
طبق قواعد زبان عربی، استفاده از فعل مضارع به جاى فعل ماضی، دلالت بر تکرار و دوام آن فعل مىکند؛ یعنى آن کار چندین بار تکرار و مدام انجام مىشده است.
علامه شوکانى در ذیل آیه ﴿۞سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَ ٱلنَّاسِ...﴾[البقرة: ۱۴۲] مىگوید:
«سیقول» به معناى «قال» است. از فعل مضارع به جاى ماضى استفاده کرده است تا دلالت بر دوام و استمرار آن نماید.»
در آیه غار نیز خداوند از فعل مضارع ﴿يَقُولُ﴾در جمله ﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ لَا تَحۡزَنۡ﴾به جاى فعل ماضى «قال» استفاده است کرده است. و این بدان معنا است که پیامبر خدا جهمواره به ابوبکر مىگفته که «نترس، خداوند با ماست» و این گفته را مدام تکرار مىکرده است؛ اما حزن و اندوه جناب خلیفه را پایانى نبود و او با بىاعتمادى و عدم اطمینان به تسلاّى پى در پى رسول خدا، بر حزن و اندوه خود مىافزود؛ تا جائى که از ترس گرفتار شدن به دست مشرکان قریش، اشکهاى خلیفه سیلآسا برگونههایش جارى مىشد.
علامه رشید رضا، تفسیر پرداز معاصر سنى در ذیل آیه غار مىنویسد:
وَقَدْ عَبَّرَ عَنِ الْمَاضِي بِصِيغَةِ الِاسْتِقْبَالِ (يَقُولُ) لِلدَّلَالَةِ عَلَى التَّكْرَارِ الْمُسْتَفَادِ مِنْ بَعْضِ الرِّوَايَاتِ.
خداوند از فعل ماضى (قال) با صیغه مضارع (یقول) استفاده کرده است، تا دلالت بر تکرار (حزن و اندوه ابوبکر) نماید که از بعضى از روایات استفاده مىشود.
جواب:
جواب این ادعا را مفصلاً در صفحات آتی خواهیم گفت؛ اما نکته ای که قابل توجه است، آن است که قزوینی خودش با دست خودش خاک بر سر خودش ریخته است! چگونه؟؟
زمانی که قزوینی میگوید: «یقول» در این آیه نشان از استمرار دارد باید قبول کند که، مصاحبت حضرت ابوبکر نیز مستمر بوده است و نه تنها مصاحبت بلکه لازم است که «معیت» نیز مستمر باشد و ابوبکر صدیق همیشه صاحب رسول خدا باشد و در بهشت نیز همنشین آنان باشند و همینطور لازم است که همیشه مورد تائید خداوند باشند! آیا شیعه این را میپذیرد؟؟؟ مجبور است، نمیتواند که نپذیرید.
چنانکه علامه برقعی/نیز میفرمایند:
«چون معیت و همراهی تأییدی است، و جمله ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ﴾اسمیه است، و جمله اسمیه بر دوام و استمرار دلالت میکند، پس ابوبکر صدیق تا ابد مورد تأیید خداوند متعال میباشد.»
حال ادامۀ سخنان وی را بخوانیم:
«از برخى روایات نیز استفاده مىشود که حزن و اندوه چنان بر ابوبکر چیره مىشده که اشکهاى او را از گونههایش همانند سیلآب سرازیر مىکرده است.
ما به برخى از روایات اهل سنت که موارد حزن و اندوه او را ثابت مىکند، نقل مىکنیم: