دو یار غار

فهرست کتاب

و در کتب ما:

و در کتب ما:

بخاری: «وَاسْتَأْجَرَ رَسُولُ اللَّهِ جوَأَبُو بَكْرٍ رَجُلًا مِنْ بَنِي الدِّيلِ وَهُوَ مِنْ بَنِي عَبْدِ بْنِ عَدِيٍّ هَادِيَا خِرِّيتًا وَالْخِرِّيتُ الْمَاهِرُ بِالْهِدَايَةِ قَدْ غَمَسَ حِلْفًا فِي آلِ الْعَاصِ بْنِ وَائِلٍ السَّهْمِيِّ وَهُوَ عَلَى دِينِ كُفَّارِ قُرَيْشٍ فَأَمِنَاهُ فَدَفَعَا إِلَيْهِ رَاحِلَتَيْهِمَا وَوَاعَدَاهُ غَارَ ثَوْرٍ بَعْدَ ثَلَاثِ لَيَالٍ بِرَاحِلَتَيْهِمَا صُبْحَ ثَلَاثٍ» [۸۲].

یعنی: «رسول خدا جو ابوبکر -س- مردی از قبیله بنی دیل را که از تیرة بنی عبد بن عدی و راهنمایی ماهر بود، اجیر کردند. او هم پیمان آل عاص بن وائل سهمی و بر دین کفار قریش بود. آنان او را امین دانستند و شترانشان را به او سپردند و با او وعده گذاشتند که بعد از سه شب، یعنی صبح روز سوم، شترانشان را به غار ثور بیاورد.»

متنی شبیه به این در کتب متفاوتی ذکر شده که به منظور پرهیز از زیاده گویی، صرفاً مصادر را ذکر می‌کنیم.

تفسیر القرطبی [۸۳]، الدر المنثور للسیوطی [۸۴]، تفسیر البغوی [۸۵]، تفسیر الخازن [۸۶]السنن الکبرى للبیهقی [۸٧]، الشریعة للآجری [۸۸]، الوفا لابن الجوزى [۸٩]عیون الاثر لابن سید الناس [٩۰]البدایة والنهایة لابن کثیر [٩۱]تاریخ دمشق لابن عساکر [٩۲]إمتاع الأسماع للمقریزی [٩۳]المحلی لابن حزم [٩۴]و.....

ماحصل تمام این اقوال این می‌شود که: «نبی اکرم جو حضرت صدیقسسه شبانه روز در غار بودند و بنا بر قرار قبلی که با «ابن اریقط» گذاشته بودند، بعد از سه روز در محل حاضر شد و به اتفاق، به سمت مدینه راهی شدند.»

با این حساب این ایراد او نیز جواب داده شد.

[۸۲] صحیح بخاری ج۳ ص۱۴۱٧ ح ۳۶٩۲ _ بیروت. [۸۳] الجامع لأحکام القرآن ج۸ ص۱۴۵، قرطبی _ریاض. [۸۴] الدر المنثور، سیوطی ج۴ ص۲۰۴_بیروت. [۸۵] معالم التنزیل ج۴ ص۵۱، محیی السنة، بغوی. [۸۶] لباب التأویل فی معانی التنزیل ج۳ ص٩٧،خازن _بیروت. [۸٧] السنن الکبرى ج۶ ص۱٩۵ رقم ۱۱۶۴۳، امام بیهقی؛ دار الکتب العلمية_بیروت. [۸۸] الشريعة للآجری ج۴ ص ۱۸۱۶ رقم۱۲٧۸. [۸٩] الوفا بتعریف فضائل المصطفى لابن الجوزى ج۱ ص۱۸۸ (و همینطور در المنتظم و صفة الصفوة ابن جوزی). [٩۰] عیون الاثر لابن سید الناس ج۱ ص۲۱۳. [٩۱] البداية والنهاية لابن کثیر ج۳ ص۱۸۴ _بیروت (و همینطور در السیرة النبویه ابن کثیر). [٩۲] تاریخ مدینه دمشق لابن عساکر ج۳۰ ص٧۸ _ بیروت. [٩۳] إمتاع الأسماع ج۸ ص۳۱٩، مقریزی _ بیروت. [٩۴] المحلی ج۸ ص۱۸۳، ابن حزم الأندلسی.