نگاهی گذرا به شبهات شیعیان:
علامه آلوسی در تفسیرش در مورد این آیه و شبهات شیعه حول آن، چنین مینویسد:
«ولعمري إنه أشبه شيء بهذيان المحموم أو عربدة السكران ولولا أن الله سبحانه حكى في كتابه الجليل عن إخوانهم اليهود والنصارى ما هو مثل ذلك ورده رحمة بضعفاء المؤمنين ما كنا نفتح في رده فما أو نجري في ميدان تزييفه قلما....» [۱۲].
یعنی: «به جان خودم سوگند که این «شبهات» به هذیان یک بیمار یا به عربدههای یک مست شبیه تر است واگر خدای سبحان در کتاب جلیلش از برادران شیعیان یعنی یهود و نصارا شبهاتی اینچنینی را نقل و نقد ننموده بود ما هم این بحث را باز نمیکردیم و در این میدان قلم خود را هدر نمیدادیم....».
محتوای ادلۀ شیعیان به ضعیفی تار عنکبوت است ولی به علت ظاهر فریبندهاش، عوام را گرفتار خود میکند و این چیزی است که خواص شیعه از آن آگاهند و از آن بهره میبرند وگرنه خدای را صد هزار مرتبه شکر که هیچ سنی مذهبی بعد از خواندن چنین گزافههای کودکانه ای لحظه ای تردید نمیکند که نویسندۀ این سطور بیخبر از تاریخ صحیح و همچنین بیخبر از آیات قرآن است! والبته باعث شرم و بیآبرویی جماعت متفکرین است که چنین استدلالها و ایرادهای بچه گانه و گاهاً سوفیسم مآبانهای را نوعی استدلال علمی قلمداد کرده و بخواهند به آن بها دهند! به همین خاطر یکی از دوستان آگاه خطاب به این جانب چنین گفت: «جواب دادن به این شبهات به این میماند که برای شخصی دلیل و برهان بیاوری که شیر سفید است و سیاه نیست!!» البته حق دارند، ولی باید در نظر داشت که برای رسوا شدن بیش از پیش این قوم پر کار ما هم باید پرکار باشیم و حداقل هر از چند گاهی مروری بر درسهای گذشته داشته باشیم تا بدانند که ما مانند مقلدینشان در خواب خرگوشی فرو نرفتهایم!
[۱۲] روح المعانی ج۵ صص ۲٩۱ - ۲٩۲، أبو الثناء شهاب الدین آلوسی - بیروت.