قزوینی: همنشینی با اهل بیت علیهم السلام، افتخاری برای جبرائیل
فخر رازی: «بدان که خارج شدگان از دین، هرگاه که دورهم جمع مىشوند، مىگویند: «خدایا به حق پنجتنى که جبرئیل نفر ششم در میان آنها بود» منظور آنها این است که رسول خدا جعلی، فاطمه، حسین و حسین علیهم السلام را در زیر عبا در روز مباهله جمع کرد و جبرئیل آمد و خود را نفر ششم در میان آنها قرار داد. من این مطلب را به پدرم گفتم که آنها این چنین مىگویند، پدرم گفت: شما چیز بهترى نسبت به آنها دارید و آن این گفته رسول خدا است که «چه گمان مىکنى در باره دو نفرى که نفر سوم آنها خدا است؟» بدیهى و روشن است که این قصه، برتر و کاملتر از آن (قصه کساء) است.»
اولاً: این که کدامیک از شیعیان، چنین مطلبى را گفته باشد، براى ما مشخص نیست و چه بهتر بود که فخررازى گوینده آن را مشخص مىکرد تا خواننده با مراجعه به اصل سخن او، با استدلالش آشنا شده و بهتر قضاوت مىکرد. همچنین بهتر بود که دلائل پدرش را براى کاملتر و برتر بودن فضیلت ابوبکر بیان مىکرد تا دیگران با آشنا شدن با آنها، سخن پدر فخررازى را تصدیق مىکردند. فخررازى حتى در نقل داستان نیز رعایت امانت دارى را نکرده است؛ زیرا شیعه و سنى زمان «داستان کساء» را در زمان نزول آیه تطهیر مىدانند نه در زمان مباهله؛
ثانیاً: همنشینى با جبرئیل، امین وحى و ملک مقرب درگاه الهی، فضیلتى است بس ارزشمند؛ اما شیعیان، این مطلب را فضیلتى براى اهل بیت علیهم السلام نمىدانند؛ بلکه این جبرئیل است که همنشینى با آنها را براى خود افتخارى بىبدیل دانسته و از پیامبر خدا اجازه مىگیرد که او نیز تنها کسى باشد که در زیر کساء همراه با پاکترین مخلوقات خدا نشسته است؛
ثالثاً: آیا فخررازى مىتواند ادعا کند که خداوند در غار به همراه پیامبر و ابوبکر بوده؛ اما در زیر کساء به همراه پیامبر و اهل بیتش نبوده است؟
مگر خداوند نفرموده است که: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّٱلَّذِينَ هُم مُّحۡسِنُونَ ١٢٨﴾[النحل: ۱۲۸].
خداوند با کسانى است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانى که نیکوکارند.
اگر خداوند در هردو مکان و با هردو گروه بوده، چه دلیلى وجود دارد که فضیلت بودن در غار را برتر از فضیلت بودن در زیر کساء بدانیم؟ در قضیه کساء، علاوه بر خدا و رسول او، جبرئیل نیز بوده است؛ پس داستان کساء قطعا افضل و اکمل از داستان غار است؛
همچنین طبق بعضی روایات اهل سنت میکائیل نیز بوده است:
از ام سلمه نقل شده است که آیه ﴿أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ...﴾در خانه من و در باره هفت نفر نازل شد، جبرئیل، میکائل، رسول خدا جعلی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام.
رابعاً: آنچه در آیه تطهیر براى اهل بیت علیهم السلام فضیلت محسوب مىشود، اراده تکوینى خداوند بر طهارت آن بزرگواران از تمام پلیدىهاى باطنى و ظاهرى است که این مقام آنها را نه تنها از جبرئیل و دیگر ملائک؛ بلکه از تمام خلائق، متمایز مىسازد.
جواب:
روایت پایانی قابل توجه است که قزوینی نقل کرده و میگوید که جبرئیل و میکائیل نیز زیر عبا بودند و آیۀ تطهیر در مورد آنان نیز هست!! و این بسیار مضحک است چرا که ملائکه ذاتاً معصوم هستند و شیعه معتقد است که آیۀ تطهیر و ارادۀ خدا در این آیه بر معصوم گشتن آل عبا قرار گرفته است، حال چه عجیب است که ملائکهای که ذاتاً معصوم هستند نیز زیر این عبا میآیند تا آنان نیز معصوم شوند!!! آنها که معصوم بودند دیگر چه نیازی به زیر عبا رفتن است؟ خواستند معصومتر شوند؟؟ بفهمید!!! نیست بالاتر از سیاهی رنگ.. و عصمت ملائکه نیز مطلق است و نیست بالاتر ازعصمت آنان عصمتی! و این خود به وضوح دلالت بر دروغ بودن ادعای آخوند شیعی دارد.
از سویی، شیعیان گمان کردهاند که آن عبا، خیمه بوده است که این همه آدم و ۲ تن از فرشتگان نیز زیرش جا میشدند؟؟؟ حماقت تا به چه حد؟ اگر به اینها رو دهید یک گردان را به راحتی زیر این عبا جا خواهند داد، بعید نیست که لشکر ۳۱۳ نفری امام زمانشان را نیز در آن زیر، زور چپان کنند!
در روایات شیعی آمده است که جبرئیل تا به آن حد بزرگ است که در سرزمین منا اصلاً جا نمیشود! و جثهاش شرق و غرب زمین را فرا خواهد گرفت و طولش از زمین تا به آسمان میرسد [٩۴۲]، پس چگونه زیر یک عبا جا شده است؟ اگر بگوئید به شکل دیگری در آمده است، میگویم: ام سلمه چگونه او را شناخت؟؟ ﴿فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ حَدِيثٗا ٧٨﴾[النساء: ٧۸] «این مردمان را چه شده است که سخن نمیفهمند؟»واقعاً شما را چه شده که این همه.... شدید؟
از لحاظ سند نیز این روایت مخدوش است چرا که در آن، ۳ راوی رافضی [٩۴۳]وجود دارد که یکی از آنان نیز متهم به وضع حدیث است و ایضاً یکی دیگر از راویان این روایت، مجهول الحال است [٩۴۴]که خود بر ضعف روایت میافزاید.
[٩۴۲] روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج۲۰، ص: ۱۶۶ [٩۴۳] مخول بن إبراهیم النهدی (رافضی و متهم به غلو است) و عبد الجبار بن العباس الشبامی (رافضی و متهم به وضع) و عمار الدهنی نیز شیعه است اما متهم نیست. [٩۴۴] عمرة بنت أفعى الکوفیة، مجهول است.