نجاح: اسماء بنت ابی بکر در زمان هجرت در حبشه به سر میبرد!
نجاح در جای جای کتابش میگوید که: «اسماء با شوهر خود زبیر در حبشه بسر مىبرد»
در جایی مینویسد: «این روایت ساختگى تصریح مىکند بر آنکه در هنگام آمدن رسول خدا جبه خانه أبوبکر، أسماء دختر أبوبکر نیز در خانه بوده است، لکن حقیقت تصریح مىکند که أسماء دختر أبوبکر، به همراه شوهرش زبیر، در حبشه بسر مىبرد»
او این دروغ خودش را به جلد سوم صفحۀ ۲۳ از کتاب «الثقات» ابن حبان حواله میدهد.
ما به کتاب مذکور مراجعه کردیم و حال هر آنچه در آن صفحه هست، نقل میکنیم:
«وَمِمَّنْ روى عَن رَسُول اللَّهِ جمن النِّسَاء من ابْتَدَأَ اسْمهَا على الْألف
٧۶- أَسمَاء بنت سَلامَة التميمة امْرَأَة عَيَّاش بْن أبي ربيعَة المَخْزُومِي من مهاجرات الْحَبَشَة
٧٧- أَسمَاء بنت أبي بكر الصّديق وَهِي الَّتِي يُقَال لَهَا ذَات النطاقين حَيْثُ زودت النَّبِيَّ جوأباها حَيْثُ أَرَادَا الْغَار فَلم تَجِد مَا توكى بِهِ الجراب فَقطعت نطاقها وَقد قيل ذوابتها وأوكت بهَا الجراب فسميت ذَات النطاقين وَهِي وَالِدَة عبداللَّه بْن الزبير مَاتَت بعد أَن قتل ابْنهَا
٧۸- أَسمَاء بنت يزِيد بْن السكن بْن قيس بْن زعوراء لَهَا صُحْبَة.» [۲٩۵]
یعنی: «و کسانی از زنان که روایت کردهاند از رسول خدا جکه ابتدای اسمشان با الف است.
٧۶- اسماء دختر سلامة اتمیمة همسر عیاش بن ابی ربیعة مخزومی که از کسانی است که به حبشه هجرت کرد.
٧٧- اسماء بنت ابی بکر صدیق و او کسی است که به او «ذات النطاقین» میگویند به این خاطر که زمانی که پیامبر اکرم جو پدرش (ابوبکر) خواستند به سوی غار بروند، چیزی نداشتن که با آن توشۀ خود را ببندند پس اسماء کمربند خود را نصف کرد و بعضی گفتهاند..... و او مادر عبدالله بن زبیر بود و بعد از شهادت فرزندش از دنیا رفت (انتهای تذکره)
٧۸- اسماء بنت یزید...»
حال ای کذاب، ای منافق، ای کسی که روی دجال را هم سفید کردهای، در کجای این نقل سخنی از سفر اسماء به حبشه وجود دارد؟؟ در کل این کتاب سخنی از سفر اسماء به حبشه نیست بلکه در هیچ کتابی نیست، پس تو ای کذاب چرا دانسته این دروغ را تراشیدهای؟ دلیلت چه بود؟؟ حداقل ۶ بار این دروغ را در کتابت تکرار کردی، دلیلش چه بود؟ ای خوانندۀ گرامی آیا بعد از اینکه دانستی این شخص اینهمه دروغ میگوید و هیچ ترسی از رسوا شدن ندارد باز هم به او و به هم پالگیانش اعتماد میکنی؟؟ آیا اینها دلسوز تو هستند، یا میخواهند بنویسند تا به فروش برسانند و معروف شوند؟
چنین شخصی که به این راحتی دروغ میبندد و هیچ شرمی هم ندارد مطمئن باشید که نه مسلمان است و نه دلش برای شما میسوزد، او فقط دروغ مینویسد تا مشهور شود، او دروغ میگوید تا پول به جیب بزند، کتابهایش همه دروغ اندر دروغ است و عنوان کتابهاش همه و همه باعث میشود که فروش کتابهایش بالا رود و هر چه بیشتر جیبش پر از پول شود، چنین شخصی که از هر کافری برای اسلام خطرناکتر است، اگر مورد توجه شما، برادر یا خواهر خواننده باشد مطمئن باشید که در روز قیامت در صف زیانکاران خواهید بود.
نمیدانم که میدانید یا خیر، ولی او غیر از اینکه یار غار بودن ابوبکر صدیق را تکذیب کرده، در کتابی نیز ادعا کرده پیامبر شهید شده، و وفات نکرده! در کتابی هم میگوید: ابوبکر را هم کشتن، عائشه را ترور کردند و..... تمام سخنانش جدید و کشفیات خودش است و به قول یکی از دوستان و از بزرگان تاریخ نگار؛ اگر میخواهی نوشته هایت خریدار داشته باشد، همیشه «برخلاف جهت» مطلب بنویس، زمانی که همه میگویند: انوشیروان عادل بود تو کتابی بنویس با عنوان «انوشیروان اظلم الظالمین»مطمئن باش چنان فروشی خواهد کرد که متعجب خواهی شد و این قضیه مجرب است؛ مثل این است که در یک جماعت سفید پوش یک نفر با پیراهن سیاه وارد شود، همۀ چشمها متوجه شخص مشکی پوش میشود، نجاح و سخنان و کتابهایش هم به مانند همین سیاه پوش است.
او با خود گفته، من که آخرتی ندارم حداقل دنیا را دریابم و چنان نباشم که شاعر میگوید:
اکنون که بدست ما نه آن ماند و نه این
چون کافر درویش نه دنیا و نه دین
امیدوارم که تا به الان متوجه شده باشید که «نجاح» چه دجال بزرگی است، احساس میکنم تا اینجا هر چه دروغهای او را نشان دادهام زیاده بوده و برای شخص با انصاف کافی بوده است اما چون خود را متعهد کردهام که تمام دروغها و نقدهایش را جوابگو باشم به نوشتن ادامه میدهم و من الله توفیق....
[۲٩۵] الثّقات لابن حبان ج۳ ص۲۳ رقم ٧۶ – ٧٧ -٧۸