نجاح: ابوبکر هیچگاه مشرکین را ناراحت نکرده بود و شکنجه نیز نشده بود!
اما اینکه میگوید: «ابوبکر هیچگاه مشرکین را ناراحت نکرده بود و شکنجه نشده بود»
مواردی که ابوبکر صدیق باعث خشم قریش شده آنقدر زیاد است که از عهدۀ این نوشتار خارج است فقط به عنوان نمونه بگویم که ابوبکر صدیق غلامانی که اسلام میآوردند را از صاحبانشان میخرید و آزاد میکرد که از جملۀ آنها بلال حبشی مؤذن مشهور پیامبر بود و او با این کار خود به اسلام خدمت میکرد و باعث خشم مشرکین میشد؛ ابوبکر صدیقسکسی بود که علناً قرآن را تلاوت میکرد و این باعث خشم قریش میشد و در عجبم که انسان چقدر میتواند احمق باشد که نداند، اسلام آوردن یک شخص سرشناس و ثروتمند چقدر میتوانست باعث خشم مشرکین شود و چه چیزی میتوانست از این بیشتر قریش را به خشم آورد!
و اما اینکه میگوید ابوبکر را شکنجه ندادند، همین بس که در روایتی بسیار مشهور آمده است که ابوبکر در دفاع از نبی اکرم جآنقدر کتک خورد که بینیاش در چهرهاش مشخص نبود! [۳۴۵]
اما تمام اینها به کنار؛ حماقت نجاح باری دیگر اینجا آشکار میگردد که نمیداند که همراه شدن با پیامبر اکرم جدر چنین سفر سرنوشت سازی و همکاری و همیاری کردن با وی، چقدر میتواند خشم مشرکین را به دنبال داشته باشد!
تصور کنید، ابوبکر از بزرگترین تجار عرب، در مواضع مختلف با مال خود به اسلام خدمت کرده و اکنون که قریشیان قصد جان نبی رحمت را داشتند ابوبکر با او همکاری میکند که از مکه خارج شود و مشرکین ناکام میمانند، تصور کنید که چقدر میتواند خشم مشرکین بر انگیخته شود و از طرفی ابوبکر یک فرد عادی نبود، غلام یا فرد گمنام و کم اهمیتی نبود که به راحتی از او بگذرند و نخواهند برای اسارت یا کشتن او جایزهای تعیین نکنند.
مثال: سردمداران ایران در حال حاضر به خون موسوی و کروبی تشنهاند؛ شخصی چون رفسنجانی هر چند بعضی اوقات موش میدواند ولی به هر حال هنوز مثل موسوی و کروبی سردمداران حکومت را جان به لب نکرده؛ ولی اگر روزی برسد که حکومت تصمیم بگیرد موسوی و کروبی را بکشد و قبل از عملی کردن تصمیم خود؛ موسوی و کروبی با خبر شوند و فرار کنند و در این گریز، رفسنجانی نیز با آنان همکاری کند و همراه آنان برود؛ سپس دولت تصمیم بگیرد برای دستگیری آنان جایزه تعیین کند، گمان میکنید فقط برای موسوی و کروبی جایزه تعیین میکنند؟ کاری به رفسنجانی نخواهند داشت؟ مسلماً خیر
تا به اینجا هر چه نوشتیم در مورد یار غار بودن حضرت صدیق و تصدیق جزئیات آن سفر بود، از این به بعد به شبهاتی که شیعیان در مورد فضیلت بودن این همراهی مطرح کردهاند، پاسخ خواهیم گفت.
[۳۴۵] و نگا: مجمع الزوائد ج٩ ص ۴٧ رَوَاهُ الْبَزَّارُ، وَفِیهِ مَنْ لَمْ أَعْرِفْهُ. مسند البزار بخش مسند علی بن ابیطالب (رض) ج۳ ص۱۴،رقم ٧۶۱؛المستدرک حاکم و میگوید بر شرط مسلم صحیح است و ذهبی نیز با وی موافق است.