قزوینی: امیرمؤمنان علیه السلام، مرکب خرید و تجهیزات سفر را آماده کرد
حقیقت مطلب آن است که امیرمؤمنان÷تنها کسى بود که از داستان هجرت رسول خدا جباخبر بود و تنها او مىدانست که رسول خدا به کدام طرف رفته و در کجا بسر مىبرد.
بنابراین آن حضرت هر روز به صورت مخفیانه به غار مىآمد و غذاى رسول خدا و همراهش را مىآورد و در روز سوم نیز امیرمؤمنان÷بود که براى آنان مرکب تهیه و آن را به کوه ثور آورد.
جلال الدین سیوطى در الدر المنثور مىنویسد:
«ابن مردویه، أبونعیم در دلائل النبوة از ابن عباس نقل کردهاند:... رسول خدا جو ابوبکر سه روز در غار ماندند، عامر بن فهیره در آن سه روز غذا مىآورد. على÷وسائل سفر را آماده کرد، پس سه شتر از نژاد بحرین خرید و یک راهنما کرایه کرد، سپس در یکى از ساعات شب سوم، على÷شتر و راهنما را آورد، رسول خدا مرکب خود را و ابوبکر مرکب دیگرى را سوار شدند و به طرف مدینه حرکت کردند، و قریشیان به دنبال او راه افتادند.»
آلوسى نیز همین روایت را نقل و به آن استدلال کرده است... و ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق مىنویسد...
در نتیجه خرید مرکب توسط ابوبکر و نیز آوردن غذا توسط فرزندان وى کذب محض است و تنها به منظور انکار فضائل امیرمؤمنان÷ساخته شده است.
جواب:
ما قبلاً در مورد این روایت صحبت کردهایم و جواب کافی را گفتهایم اما در مورد سند روایتی که در تاریخ دمشق و همینطور در اُسد الغابة آمده است باید گفت؛ این روایت از جانب کسانی که متهم به وضع یا مجهول الحال هستند، نقل شده است.
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِی، مشهور به ابن عقده؛ شیعه است و متهم به وضع است.
أَحْمَدُ بْنُ یوسُفَ، مجهول الحال است.
مُعَاوِيَةُبْنُ عبداللَّه بْنِ عُبَیدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی رَافِعٍ، مجهول الحال است.
عبداللَّه بْنِ عُبَیدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی رَافِعٍ، مقبول است؛ منتهی ثابت نیست که از جدّش روایت شنیده باشد و در این روایت او از جدّش روایت میکند؛ و ابن حجر عسقلانی میفرماید: «لم يثبت سماعه من جده» [٩٩۶]
در طریق دیگرش «مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیدِ اللَّهِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی رَافِعٍ» وجود دارد که او نیز شیعی و کذاب و متهم به جعل حدیث است.
قزوینی میگوید: «در نتیجه خرید مرکب توسط ابوبکر و نیز آوردن غذا توسط فرزندان وى کذب محض است و تنها به منظور انکار فضائل امیرمؤمنان÷ساخته شده است.»
این چه حرف بچگانه ایست؟ چرا کسانی از شیعه که معتقدند ابوبکر مرکب را خرید و خانوادۀ وی در این سفر همکاری کردند؛ این روایات را نقل کرده و آن را عین واقع دانستهاند؟؟ و آیا آنان در انکار فضائل حضرت علی نقش داشتهاند؟
و از عجائب است که جاعل این روایتی که مستمسک قزوینی است از قول مشرکین میگوید:
«فَقَالُوا: لَوْ خَرَجَ مُحَمَّدٌ لَخَرَجَ بِعَلِيٍّ مَعَهُ، فَحَبَسَهُمُ» [٩٩٧]یعنی: «پس مشرکین گفتند: اگر محمد خارج شود علی نیز به همراهش خارج میشود؛ پس علی را حبس و زندانی کردند»
حال سؤال اینجاست که مشرکین که علی را زندانی کرده و تحت نظر داشتند، چگونه توانست بدون اینکه مشرکان بفهمند به سوی غار برود؟ و اصلاً چرا چنین ریسکی را پذیرفت؟
کسی نگفته که مشرکین فرزندان ابوبکر را تحت نظر گرفته بودند، پس آنان میتوانستند به آن محل بروند، اما طبق این روایت علی تحت نظر بوده پس نمیتوانست به غار برود؛ از سویی دیگر، عبد الله بن ابی بکر زمانی که به سوی غار میرفت پشت سر او عامر بن فهیره گوسفندان را در همان مسیر حرکت میداد تا رد پاها محو شود؛ اما رد پای حضر علی را که پاک میکرد؟؟
نکتۀ دیگر این است که در همین روایت نیز به حضور «عامر بن فهیره» و نقش وی در این هجرت تصریح شده است و «عامر بن فهیره» غلام آزاد شده و چوپان گوسفندان حضرت ابوبکر صدیق بود و چنانکه شیعه و سنی نوشتهاند «عامر بن فهیره» گوسفندان ابوبکر صدیق را در مسیر غار حرکت میداد تا رد پاها پاک شود؛ چنانکه در گذشته مفصلاً به آن پرداختیم [٩٩۸]؛ حال قزوینی بیچاره با این موضوع چه میکند؟ مگر قزوینی نگفته بود: «تنها او (=سیدنا علی) مىدانست که رسول خدا به کدام طرف رفته و در کجا بسر مىبرد.»
پس چوپان گوسفندان ابوبکر از کجا با خبر شد؟!!
[٩٩۶] تقریب التهذیب ج۱ ص ۳۱۲ رقم ۳۴۵۱؛ دار الرشید_ سوریا [٩٩٧] تاریخ مدينة دمشق، ج ۴۲، ص ۶۸،ابن عساکر؛ دار الفکر _ بیروت [٩٩۸] مثلاً ملا فتح الله کاشانی مینویسد: «و از عروه روایتست که ابوبکر را گوسفندى چند بود نماز شام عامر بن فهیره آن گوسفندان را بر در غار راندى و ایشان از شیر گوسفندان خوردندى» تفسیر منهج الصادقین،ج۴، ص: ۲٧۱