نجاح گمان میکند که عنکبوت به اندازۀ فیل و کبوتر به اندازۀ نهنگ است؟؟
نجاح درجایی میگوید: «در حالى که غار ثور أبداً شاهد حضور أبوبکر و کبوتر و عنکبوت نبود، و غار ثور بسیار کوچک است و تحمّل حضور این همه موجودات را در کنار رسول خدا جندارد.»
زمانی که این جملات را خواندم به خود گفتم شاید مترجم ناشی گری کرده و بد ترجمه نموده به همین سبب به نسخۀ عربیش مراجعه کردم ولی دیدم که خیر! واقعاً نجاح چنین گفته است، بخوانید: «ولم يشهد غار ثور حضور أبي بكر والعنكبوت والحمامة أبداً. وغار ثور الصغير جدّاً لا يتحمّل حضور هذه المخلوقات الكثيرة إلى جنب رسول للهج.»
جواب:
این سبک مغز گمان میکند که عنکبوت به اندازۀ فیل است و کبوتر جثه ای به اندازۀ جثۀ نهنگ دارد که میگوید نمیتوانند با نبی اکرم جاین همه موجود گرد هم آمده باشند؟!!
با خود فکر کرده که عنکبوت دایناسور پیکری و کبوتر سیمرغ گونهای بر در غار بوده که میگوید ممکن نیست با پیامبر در آن غار جمع شده باشند؟؟؟؟ از طرفی عنکبوت و کبوتر غول پیکر!! داخل غار نبودند بلکه بیرون غار بودند.
دقت کردید که این شخص چقدر احمق است؟؟ این شخص، کسی است که شیعیان او را ملقب به «دکتر نجاح» کرده و از او به عنوان متفکر اسلامی و محقق چیره دست یاد میکنند!! خودتان میزان فهم و شعور این شخص را بسنجید و تعمیم دهید بر کل علمای شیعه!!
شاید منظور وی این است که ابوبکر نمیتوانسته در غار همراه پیامبر باشد چون غار کوچک بوده، اگر چنین است میگویم: خواهی نخواهی شخصی همراه او در غار بوده است زیرا قرآن میگوید: ﴿ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ...﴾و این مؤید این مطلب است که دو نفر در غار بودهاند.
اما لازم است که بدانید ماجرای غار و تار تنیدن عنکبوت از بزرگان اصحاب چون، حضرت علی و انس بن مالک و زید بن ارقم و ابن عباس و مغیره بن شعبه و دیگران نقل شده است.
و نزد شیعیان قطعی است، چنانکه مجلسی این روایت را متواتر میداند و مینویسد:
«معجزات متواتره که در وقت رفتن به غار و فرار نمودن از اشرار از آن حضرت به ظهور آمد و از جمله آنها آن بود که: حق تعالى عنکبوت را فرستاد بر در غار خانهاى تنید و یک جفت کبوتر حرم آمدند و بر در غار آشیان کردند، چون قریش نشان پاى آن حضرت را گرفته تا نزدیک غار آمدند و تنیدن عنکبوت و آشیان کبوتر را دیدند گفتند: اگر کسى دیشب به این غار رفته بود خانه عنکبوت خراب مىشد و کبوتر در اینجا قرارنمىگرفت و به این سبب برگشتند.» [۳۲٩]
البته لازم به ذکر است که کسانی از اهل سنت بوده و هستند که در صحت ماجرای «تار تنیدن عنکبوت و تخم گذاشتن کبوتر بر در غار» شک کردهاند، اما ایراد آنان بر سند روایت بوده نه ایراداتی چون ایرادات «نجاح» که عنکبوت را دایناسور فرض کرده و کبوتر را سیمرغ دانسته است!
[۳۲٩] حیاة القلوب مجلسی (فارسی)، ج۳، ص: ۵۵۱-۵۵۲؛ سرور _ قم،ط۶