نجاح: جایزه شتر سرخ مو فقط برای دستگیری یا قتل پیامبر بود!
نجاح طائی که از او بعید نیست، سفیدی شیر و سیاهی شب را انکار کند، ماجرای جایزه گذاشتن برای دستگیری «ابوبکر صدیق» را انکار میکند و مینویسد:
«و چون قریش جایزه اى از طرف حزب خود براى قتل و اسارت رسول خدا جبعد از هجرت وى از مکه قرار داده بود، زهرى بلافاصله در عملى ننگین، جایزه دروغینى براى قتل و اسارت أبوبکر وضع نمود.
در حالى که با استناد به ادلّه صحیح و متواتر، در ابتداى اسلام تمام کفّار قریش فقط اتّفاق بر قتل رسول خدا جداشتند. و أبوبکر را اصلا نمىخواستند بکشند، زیرا وى رابطه بسیار خوبى با قریش داشت، و در هیچ کارى قریش را نگران نمىکرد، و به خشم نمىآورد.
و زمانى که گردنکشان مکه مسلمانان را شکنجه مىدادند، أبوبکر و عمر و عثمان را رها کرده و شکنجه ندادند، بعلاوه أبوبکر کارى بر ضدّ قریش نکرده بود، که مستحق شود جایزه اى از طرف مکه براى قتلش قرار بدهند... او در هیچ قضیه اى قریش را نگران نکرد، و در هیچ برنامه اى آنان را نافرمانى ننمود»
جواب:
ابتدا ببینیم که چه کسانی در انجام این عمل ننگین!! و ساختن جایزۀ دروغین همکاری کردهاند!
۱- محمد تقى لسان الملک سپهر مینویسد: «مع القصه چون این خبر در میان عرب سمر گشت که قریش گفتهاند: هر کس محمّد یا صاحب او ابوبکر را مقتول سازد و اگر نه اسیر کند، دویست (۲۰۰) شتر به دستمزد دهیم، سراقة بن مالک بن جعشم [المدلجى] که مردى از قبیله بنى مدلج بود، اصغاى این سخن کرده و انتهاز فرصت داشت...» [۳۳۶]
۲- حسین بن احمد الحسینى (شاه عبد العظیمى) سخن لسان الملک را تائیداً میآورد و مینویسد: «صاحب ناسخ نقل فرموده: چون قریش پیغمبر را نیافتند، گفتند هر کس پیغمبر و صاحبش را مقتول یا اسیر نماید دویست شتر او را باشد...» [۳۳٧]
۳- محمد کریم العلوی الحسینی الموسوی مینویسد: «جماعت قریش همینکه از پیدا کردن رسول اکرم مایوس شدند بین قبایل اعراب اعلان کردند که هر کس محمد جو ابوبکر را زنده بیاورد و یا بقتل برساند دیه آنها را بآنشخص میدهیم...» [۳۳۸]
۴- سید محمد ابراهیم بروجردی مینویسد: «از آنطرف قریش اعلان کردند هر کس محمد جرا بکشد یا اسیر کند دویست شتر باو جایزه خواهند داد سراقة بن مالک که از قبیله بنى مدلج بود در صدد برآمد تا آنحضرت را بیابد و بقتل رساند از هر طرف بجستجو افتاد.....» [۳۳٩]
سید بروجردی به دویست شتر اشاره میکند ولی نمیگوید که صد شتر برای حضرت نبی اکرم و صد شتر ابوبکر صدیق بوده است و غیر این نمیتواند باشد زیرا وقتی آن دو از مکه خارج شدند، در شهر اعلام کردند که پیامبر با ابوبکر خارج شده است پس جایزه باید برای هر دوی آنها باشد، زین العابدین رهنما مینویسد: «و خبر در مکه افتاد که محمد و ابوبکر هردو بگریختند.» [۳۴۰]و از طرفی جایزه را بر حسب دیۀ قتل که «صد شتر» بود، قرار دادند به این معنی که برای دیۀ قتل پیامبر اکرم تنها ۱۰۰ شتر لازم بود و ۱۰۰ شتر دیگر به یقین مربوط به دیۀ قتل ابوبکر میباشد.
۵- حاج عبدالمجید صادق نوبری مینویسد: «جماعت قریش همین که از پیدا کردن رسول اکرم مأیوس شدند بین قبایل اعراب اعلام کردند که هر کس محمد ج و ابوبکر را زنده بیاورد و یا به قتل برساند دیه آنها را به آن شخص مىدهیم (سراقة بن مالک) رئیس قبیله (بنى مدلیج) بین قوم در مجلس نشسته بود... سراقه مىگوید یقین کردم که همانا محمد و اصحاب او هستند.... همین که رسیدم گفتم یا رسول اللَّه قریش اعلام کرده که هر کس به شما دست پیدا کرده و شما را به قتل برساند و یا زنده گرفته ببرد دیه شما را به او بدهند.» [۳۴۱]
۶- غیاث الدین خواند میر مینویسد: «ابو جهل گفت تا در مکه ندا نمودند که هرکه محمد و یا ابن ابى قحافه را بیاورد یا ما را بسر یکى از ایشان برد صد شتر بدهیم» [۳۴۲]
٧- ملا باقر مجلسی مینویسد: «أَقُولُ وسَاقَ حَدِيثَ الْغَارِ إِلَى أَنْ قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِج حِينَ أَتَى الْغَارَ دَعَا بِشَجَرَةٍ... وكَانَ أَبُو جَهْلٍ قَدْ أَمَرَ مُنَادِياً يُنَادِي بِأَعْلَى مَكَّةَ وأَسْفَلِهَا مَنْ جَاءَ بِمُحَمَّدٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ فَلَهُ مِائَةُ بَعِيرٍ أَوْ جَاءَ بِابْنِ أَبِي قُحَافَةَ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ فَلَهُ مِائَةُ بَعِيرٍ فَلَمَّا رَأَوُا الْحَمَامَتَيْنِ....» [۳۴۳]
عجیب است که حتی مجلسی هم در این عمل ننگین همدست امام زُهری [۳۴۴]است!!!
[۳۳۶] ناسخ التواریخ زندگانى پیامبر،ج۲،ص:۶۱٩ [۳۳٧] تفسیر اثنا عشری، ج۵، ص: ٩۲،حسین بن احمد حسینى؛ انتشارات میقات _ تهران، ۱۳۶۳ ش،ط۱ [۳۳۸] تفسیر کشف الحقایق ج۱ ص۸۰۳ به بعد، محمد کریم العلوی الحسینی الموسوی [۳۳٩] تفسیر جامع، ج۳، ص: ۴۴ ،سید محمد ابراهیم بروجردى [۳۴۰] ترجمه و تفسیر رهنما، ج۲، ص: ٧۱، زین العابدین رهنما؛ ولی متاسفانه این مفسر شیعی نیز به جایزه برای ابوبکر صدیق اشاره نکرده است! [۳۴۱] ترجمه و تفسیر نوبرى ج۱، ص ۱۶۴ -۱۶۵،عبدالمجید صادق نوبری [۳۴۲] تاریخ حبیب السیر (فارسی)، ج۱، ص: ۳۲۵، غیاث الدین بن همام الدین خواند میر (م٩۴۲)؛ خیام _تهران،ط۴ [۳۴۳] بحار الانوار ج۱٩ ص ۴۰ _ تهران (باب ۶ الهجرة ومباديها ومبيت علي عليه السلام على فراش النبي ص وما جرى بعد ذلك إلى دخول المدينة) [۳۴۴] در بحثهای آتی ثابت خواهیم کرد که امام زُهری نزد شیعه معتبر است، تا جایی که بعضی از شیعیان وی را شیعه مذهب دانستهاند!