ابوبکر لیاقت معیت را نداشت زیرا تا آخر عمر با تقوا نماند!
قزوینی: «از دیدگاه قرآن، همراهى و مصاحبت با رسول خدا زمانى فضیلت محسوب که همراه با تقوى و انجام عمل صالح باشد. خداوند در آیه ۲٩ سوره فتح تمجید فراوانى از همراهان رسول خدا مىنماید، آن جا که مىفرماید:
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ...﴾[الفتح: ۲٩].
محمّد جفرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است»
در این آیه شریفه آن دسته از اصحاب پیامبر اکرم را ستوده که داراى ویژگیهاى موجود باشد:
۱- ﴿أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ﴾در برابر کفّار سرسخت و شدید باشند؛
۲- ﴿رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ﴾نسبت به یکدیگر مهربان باشند؛
۳- ﴿تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا﴾پیوسته در حال رکوع و سجده باشند؛
۴- ﴿يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ﴾چشم آنان به فضل خدا و به دنبال رضاى خدا باشند؛
۵- ﴿سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ﴾آثار سجده در سیماى آنان مشاهده شود؛
۶- در پایان همین آیه، عمل صالح را شرط برخوردارى از مغفرت و پاداش عظیم خود بیان مىکند:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩﴾
(ولى) کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمى داده است.
بنابراین صرف همراهى و مصاحبت نمىتواند ارزش و فضیلت باشد.»
جواب:
معنای آیه به وضوح باطل بودن ادعای وی را به اثبات میرساند چرا که این آیه همراهان نبی اکرم جرا میستاید، و سپس صفات آنان را بر میشمارد، که با کفار سر سختند و بین خود مهربانند و.... و به وضوح این آیه گواهی میدهد که همراهان پیامبر بهشتی هستند. و در اینکه ابوبکر صدیق از همراهان و ملازمان نبی اکرم جبوده است، شکی نیست و قید ﴿إِذۡ يَقُولُ لِصَٰحِبِهِۦ﴾به خوبی این مفهوم را میرساند و چنانکه گفتیم آیۀ غار مربوط به سال ٩ هجری است اما سورۀ فتح مربوط به صلح حدیبیه و قبل از تبوک است و میبینیم که مصاحبت ابوبکر صدیق از قرآن تا سال ٩ هجری ثابت و غیر قابل انکار است.
پس آنگاه که فهمیدیم همراهان پیامبر با کفار سر سخت و با مسلمانان مهربان و همیشه در حال رکوع و سجود هستند و فهمیدیم که ابوبکر صدیق نیز از این همراهان بوده است، میفهمیم که ابوبکر از مصادیق اولیۀ این آیه است.
واقعاً تعصب چه بلایی بر سر انسان میآورد که معنای واضح آیه را نمیفهمد!! ابتدای آیه صفات کسانی را میشمارد که آن اشخاص نمیتوانند مؤمن و با تقوا نباشند و نمیتوانند اعمال صالح نداشته باشند! و واضح است، زمانی که خداوند میفرماید: ﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩﴾منظور این نیست که همراهان پیامبر که غالباً در حال رکوع و سجودند و فضل خدا را میجویند، اگر عمل صالح انجام دهند مستحق مغفرت هستند!! چرا که همین رکوع و سجود و جویا شدن فضل خدا، عین عمل صالح و مصداق والای اطاعت و بندگی است و بگویید که بالاتر از این دیگر چه عمل صالحی وجود دارد؟؟ بلکه منظور آن است که ای مردم اگر شما نیز مانند آنان، مؤمن باشید و عمل صالح انجام دهید مستحق مغفرت و اجر عظیم خواهید بود و «مِن» در این آیه به معنای بیان جنس است، همانطور که خداوند میفرماید:
﴿فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ﴾[الحج: ۳۰] که در این آیه نیز «مِن» به این معنی نیست که اجتناب کنید از پلیدیِ بعضی از بت ها» بلکه در این آیه نیز «مِن» به معنای بیان جنس آمده است و معنی این میشود که از پلیدی تمامی بتها دوری کنید.
کاشفی سبزواری مینویسد: «... سُجَّداً سجودکنندگان یعنى در اکثر اوقات مشغولاند بنماز در موضح آورده که این مناقب راجع بهمه صحابه رض است.» [٩۴٩]
و شیخ عبدالجلیل قزوینی رازی در کتابی که، در رد اهل سنت نوشته، مینویسد: «قیاس مىباید کردن تا خود غرامت بر که بیشتر است؟! بر آنکس که بر على و فرزندانش صلوات فرستد چنانکه بر مصطفى، و یا بر آنکس که یزید خمرخواره را أمیر المؤمنین خواند چنانکه یار غار، و أشدّاء على الکفّار [را].» [٩۵۰]
منظور شیخ عبدالجلیل این است که: «کدام کس در ضرر و زیان بیشتر است، ما که بر علی و فرزندانش درود میفرستیم یا آنکه یزید را همانطور امیر المؤمنین میخواند که ابوبکر را که یار غار و اشداء علی الکفار بود، امیر المؤمنین میخواند.»
گذشته از اعترافات علمای شیعه، هر کس یک بار این آیه را بخواند خواهد فهمید که قزوینی چه دل چرکین و پر کینهای دارد!
[٩۴٩] مواهب علیة (فارسی)، ص: ۱۱۵۸، کاشفی سبزواری _تهران [٩۵۰] نقض (فارسی)، متن، ص: ۴۲۸ _تهران