الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد اول

فهرست کتاب

تصور اصحاب و یاران پیامبر اکرم ج از داستان شیطان و آدم÷

تصور اصحاب و یاران پیامبر اکرم ج از داستان شیطان و آدم÷

پیامبر اکرم ج براساس آیه‌های قرآن، داستان شیطان و آدم را برای یارانش بیان می‌کرد و حقیقت نبرد و کشمکش انسانها با دشمن سرسختشان، ابلیس، که سعی نمود پدرشان را گمراه نماید، را برای آنها توضیح داد؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ٢٧[الأعراف: ۲۷].

«ای آدمیزادگان! شیطان شما را نفریبد، همان گونه که پدر و مادرتان را (فریفت و) از بهشت بیرونشان کرد و لباسشان را از (تن) ایشان بیرون ساخت تا عوراتشان را به ایشان نمایان نماید. شیطان و همدستانش شما را می‌بینند در صورتی که شما آنها را نمی‌بینید. ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساخته‌ایم که ایمان نمی‌آورند».

همچنین خداوند می‌فرماید:

﴿قَالَ أَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ١٤ قَالَ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ١٥ قَالَ فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ١٦ ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡۖ وَلَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ١٧[الأعراف: ۱۴-۱۷].

«(شیطان) گفت: مرا تا روزی مهلت ده و زنده بدار که (انسان‌ها) برانگیخته می‌گردند. (خداوند) گفت: تو از زمرۀ مهلت یافتگانی. (شیطان) گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من به سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم. سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ به سراغ ایشان می‌روم و بیشتر آنان را سپاسگذار نخواهی یافت».

پندار و تصور مسلمانان صدر اسلام از شیطان چنان بود که گویا او را با چشمهای خود مشاهده می‌کنند که از جلو و پشت سر و از طرف راست و چپشان می‌آمد و وسوسۀ گناه در دلهایشان می‌انداخت و شهوتهای پنهان را تحریک می‌نمود؛ پس آنها همواره می‌کوشیدند تا از دشمن خود، آگاه باشند. بنابراین، برای انجام کارهای خیر بر یکدیگر سبقت می‌گرفتند تا راههای ورود شیطان را تنگ‌تر کنند و ببندند؛ پس شیطان در هیچ مرحله‌ای حتی در مواردی که گناه از صدای حرکت مورچه آهسته‌تر و مخفی تر بود، راه نفوذی در آنها نمی‌یافت. این اعتقاد، برگرفته از گفتار خداوند بود که می‌فرماید:

﴿فَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ مِنَ ٱلشَّيۡطَٰنِ ٱلرَّجِيمِ٩٨ إِنَّهُۥ لَيۡسَ لَهُۥ سُلۡطَٰنٌ عَلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ٩٩ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ١٠٠[النحل: ۹۸-۱۰۰].

«هنگامی که خواستی قرآنی بخوانی، از وسوسه‌های شیطان مطرود به خدا پناه ببر. بی‌گمان شیطان هیچ گونه تسلطی بر کسانی ندارد که ایمان دارند و بر پروردگارشان تکیه می‌نمایند؛ بلکه تنها تسلط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی می‌گیرند و به واسطه او شرک می‌ورزند».

داستان آدم با شیطان در چندین جا از قرآن کریم تکرار شده است. در بعضی سوره‌ها از جمله سوره اعراف با تمام تفصیلات و به صورت مشروح بیان شده است و در بعضی سوره‌ها همانند سورۀ حجر، اسراء، طه و ص بخشی از ابعاد آن بیان گردیده است و در سوره‌های دیگر، اشاره‌ای گذرا به آن شده است. اما موضع شیطان در برابر انسانهایی که در دنیا به خواسته‌اش تن داده‌اند و انکار او در قیامت از اطاعت آنها، فقط در سورۀ‌ ابراهیم بیان شده است [۳۶۰].

خداوند در سوره اعراف می‌فرماید:

﴿وَيَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ فَكُلَا مِنۡ حَيۡثُ شِئۡتُمَا وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٩ فَوَسۡوَسَ لَهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ لِيُبۡدِيَ لَهُمَا مَا وُۥرِيَ عَنۡهُمَا مِن سَوۡءَٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَىٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيۡنِ أَوۡ تَكُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِينَ٢٠ وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ٢١ فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖۚ فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَطَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِۖ وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ أَلَمۡ أَنۡهَكُمَا عَن تِلۡكُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمَا عَدُوّٞ مُّبِينٞ٢٢ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٢٣ قَالَ ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ٢٤ قَالَ فِيهَا تَحۡيَوۡنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنۡهَا تُخۡرَجُونَ٢٥ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ قَدۡ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ لِبَاسٗا يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ وَرِيشٗاۖ وَلِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ ذَٰلِكَ خَيۡرٞۚ ذَٰلِكَ مِنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ لَعَلَّهُمۡ يَذَّكَّرُونَ٢٦ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ٢٧[الأعراف: ۱۹-۲۷].

«ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و هر کجا که خواستید بخورید، ولی به این درخت نزدیک نشوید. (و از آن نخورید اگر چنین کنید) پس از زمره ستمکاران خواهید شد. سپس اهریمن، آنان را وسوسه کرد تا عورات نهان از دیده آنان را بدیشان بنما نماید و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت باز نداشته است مگر بدان خاطر که دو فرشته می‌شوید و یا اینکه از زمره جاویدانان خواهید شد و برای آنها بارها سوگند خورد که من خیرخواه شما هستم. پس آرام آرام آنان را با مکر و فریب کشید. هنگامی که از آن درخت چشیدند، عورات خویش بدیدند و شروع به جمع‌آوری برگهای بهشت کردند و آنها را بر خود افکندند. پروردگارشان فریادشان زد که آیا شما را از آن درخت نهی نکردم و به شما نگفتم که اهریمن، دشمن آشکارتان است؟ گفتند: پروردگارا! ما بر خویشتن ستم کرده‌ایم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیانکاران خواهیم بود. گفت: پایین روید، برخی دشمن برخی خواهید بود. در زمین تا روزگاری استقرار خواهید داشت و بهره‌مند خواهید شد. گفت: در زمین زندگی به سر می‌برید و در آن می‌میرید و از آن بیرون می‌آیید. ای آدمیزادگان، ما لباسی برای شما درست کرده‌ایم که عورات شما را می‌پوشاند و لباس زینتی را (برایتان ساخته‌ایم) که لباس تقوا و ترس از خدا بهترین لباس است. این از نشانه‌های خداست تا بندگان متذکر شوند. ای آدمیزادگان، شیطان شما را نفریبد همان گونه که پدر و مادرتان را از بهشت بیرونشان کرد و لباسشان را از تن بیرون ساخت تا عورتشان را بدیشان نماید. شیطان و همدستان شما را می‌بینند در صورتی که شما آنها را نمی‌بینید، ما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساختیم که ایمان نمی‌آورند».

دانش هر فرد از تاریخ می‌بایست شرایط عبرت گرفتن از حوادث را برای او فراهم سازد نه اینکه به عنوان ابزار سرگرم کننده از آن استفاده نماید. داستان آدم و شیطان نیز داستانی است که در میان تمام داستانهای قرآنی رهنمودهای ویژه و خاص خود را دارد و این داستان برای انسان از ابتدای خلقت تا آخرین لحظه‌های زندگیش و نقش آنها در زمین و برنامه حرکتش در زمین و مشکلاتی که در طی حرکت با آن مواجه می‌شوند و راههای پرهیز از موانع و چگونگی گذر کردن از آن را مشخص می‌نماید [۳۶۱].

آیه‌های ذکر شده در مورد داستان آدم و نبردش با شیطان به مسلمانان صدر اسلام، قضایای مهمی در زمینۀ ایدئولوژی و عقیده و اخلاق آموخت که برخی عبارت‌اند از:

[۳۶۰] دراسات قرآنیه، ص ۱۱۲. [۳۶۱] همان، ص ۱۱۴.