الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد اول

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

بررسی سیرۀ پیامبر اکرم ج برای مسلمانان، حائز اهمیت است؛ چراکه چندین هدف را تحقق می‌بخشد و یکی از مهم‌ترین آنها اقتدا به پیامبر اکرم ج است که این شناخت از طریق شخصیت، کارها، سخنان و تقریرات ایشان حاصل می‌گردد. با بررسی سیرۀ پیامبر اکرم ج، مسلمانان نسبت به ایشان بیش از پیش احساس محبت می‌کنند و این محبت، در وجودشان رشد می‌نماید. همچنین با بررسی زندگی پیامبر اکرم ج با زندگی یاران آن حضرت که در کنار او جهاد نمودند نیز آشنا می‌شود و این بررسی، او را به دوست داشتن آنان و حرکت در مسیر آنها و پیروی از راهشان فرا می‌خواند. سیرۀ پیامبر اکرم ج ، زندگی آن حضرت را با تمام جزئیات از ولادت تا وفات از جمله: کودکی، جوانی، زندگی، دعوت و جهاد و شکیبایی‌ها و پیروزی‌هایش بر دشمنان را برای مسلمانان، روشن می‌نماید و این مسئله اثبات می‌گردد که پیامبر اکرم ج علاوه بر مسئولیت خطیر رسالت، پدر، همسر، رهبر، نظامی، حاکم، سیاستمدار، مربی، دعوتگر و زاهد و قاضی نیز بوده است. بنابراین، مسلمانان تمامی خواسته‌های خویش را در سیرۀ پیامبر اکرم ج می‌یابند.

دعوتگر در سیرۀ پیامبر اکرم ج روش‌های دعوت و مراحل آن را می‌آموزد. با شیوۀ مناسب برای هر مرحله از مراحل دعوت، آشنا می‌شود و از این راهکارها در چگونگی ارتباط با مردم و دعوت آنها به اسلام استفاده می‌نماید و به کوشش بزرگی که رسول اکرم برای اعلای کلمه الله مبذول داشته است، پی می‌برد و می‌داند که در برابر مشکلات و موانع و دشواری‌ها چگونه عمل کند و موضع درستی که در برابر سختی‌ها و مشکلات باید اتخاذ شود، کدام است؟

مربی، در سیرۀ پیامبر اکرم ج درس‌هایی در مورد تربیت و چگونگی تأثیر گذاشتن بر مردم به طور عموم و بر صحابه به طور خاص می‌یابد و به این موضوع پی می‌برد که چگونه از آنها نسل تربیت یافته و بی‌نظیری به وجود آورد و امتی ساخت که امر به معروف نهی از منکر می‌کند و به خدا ایمان دارد و به وسیلۀ آنان دولتی تشکیل داد که عدالت را در شرق و غرب عالم، گسترش داد.

فرماندهان نظامی در سیرۀ پیامبر اکرم ج با نظمی دقیق و برنامه‌ای هدفدار در فنون فرماندهی لشکرها و قبایل و ملتها و امتها آشنا می‌شوند و نمونه‌های روشنی در برنامه‌ریزی و دقت در به کارگیری و اجرا نمودن طرح‌ها می‌یابند و به این موضوع پی می‌برند که پیامبر اکرم ج برای تبلور مبادی عدالت و احیای قواعد شورا و نظام مشورتی میان لشکر و فرماندهان و حاکم و مردم، سعی و تلاش بی‌وقفه می‌نموده است.

سیاستمداران نیز از سیرۀ پیامبر اکرم ج نحوۀ رفتارش را با سرسخت‌ترین دشمنان سیاسی‌اش می‌آموزند؛ دشمنانی مانند عبدالله بن ابی بن سلول که اظهار اسلام می‌کرد و در درون خود، کفر و دشمنی با پیامبر اکرم ج را پنهان می‌نمود و علیه او توطئه می‌کرد و اقدام به شایعه پراکنیهایی می‌کرد که موجب ناراحتی رسول اکرم می‌گردید و هدفش این بود تا پیامبر اکرم ج را مستأصل سازد و مردم را از او گریزان و متنفر کند، اما پیامبر اکرم ج چگونه با او رفتار کرد و چگونه او را با کینه‌هایش تحمل نمود تا اینکه سرانجام، حقیقت برای همه آشکار شد و مردم او را ترک گفتند. حتی نزدیک‌ترین افرادش او را رها کردند و همه مطیع دستور و فرامین پیامبر اکرم ج گشتند.

علما نیز از سیرۀ پیامبر اکرم ج آنچه را که به آنان در فهمیدن و فهماندن کتاب خدا کمک می‌نماید می‌آموزند؛ زیرا عمل پیامبر اکرم ج تفسیر قرآن کریم است و در سیره، می‌توان به اسباب نزول آیات پی برد بنابراین، آشنایی با زندگی پیامبر اکرم ج علما و دانشمندان را برای فهمیدن و فهماندن آیات قرآن و استدلال از آن و به سربردن با حوادث آن، یاری می‌کند و آنها احکام شرعی و اصول سیاست اسلامی را از آن، استخراج می‌نمایند و به معارف درستی در علوم مختلف اسلامی دست می‌یابند و در پرتو سیرۀ پیامبر اکرم ج است که علما، ناسخ و منسوخ و دیگر علوم را درک می‌نمایند و روح اسلام و اهداف والای آن را درمی‌یابند. همچنین انسان‌های متّقی و پرهیزگار با مفاهیم زهد و حقیقت و هدفش آشنا می‌شوند.

سیرۀ پیامبر اکرم ج برای تاجران نیز الگو و نمونه است؛ چراکه تاجران، از سیره، مقاصد تجارت و قوانین و راه‌های آن را می‌آموزند و آنهایی که گرفتار مشکلات هستند، بالاترین درجات صبر و پایداری را از سیرۀ پیامبر اکرم ج فرا می‌گیرند و در نتیجه اراده‌هایشان برای حرکت در راه دعوت به اسلام، تقویت می‌گردد و اعتمادشان به خداوند بیشتر می‌شود و به طور حتم به این نکته پی می‌برند که سرانجام، از آن پرهیزگاران است [۱].

آخرالامر اینکه امت، از سیره پیامبر اکرم ج آداب والا و اخلاق پسندیده و عقاید سالم و عبادت درست و روح بلند و پاکیزگی قلب و محبت جهاد در راه خدا و شوق شهادت را می‌آموزد. بدین جهت بود که علی بن الحسین فرمود: «ما غزوه‌های پیامبر را همانند سوره‌های قرآن یاد می‌گرفتیم» و از محمد بن عبدالله شنیدم که به نقل از عمویم زهری می‌گفت: در دانش غزوه‌ها، دانش دنیا و آخرت نهفته است و اسماعیل بن محمد بن سعد بن ابی وقاص گفت: «پدرم جنگ‌های پیامبر را به ما می‌آموخت و آن را برای ما تکرار می‌کرد» و می‌گفت: «اینها شاهکار پدرانتان است، آنها را از یاد نبرید» [۲].

بررسی سیره و رهنمود‌های پیامبر اکرم ج در تربیت امت و تشکیل حکومت، به علما و رهبران و فقها وحاکمان کمک می‌کند تا با شناسایی عوامل پیشرفت و سقوط، راه قدرت یافتن اسلام و مسلمانان را دریابند و با شناخت کامل سیرۀ پیامبر اکرم ج در تربیت افراد و پرورش انسان‌های مؤمن و احیای جامعه و برپایی دولت، آشنا شوند و مسلمانان حرکت پیامبر اکرم ج را در تمامی مراحل دعوت و توانایی او را در مواجه شدن با روش‌های مشرکان دربارۀ مبارزه با دعوت، می‌شناسند و برنامه‌ریزی دقیق اورا در هجرت به حبشه و تلاش ایشان برای قانع کردن اهل طائف با دعوت و عرضه کردن اهداف خود در موسم حج بر قبایل و دعوت تدریجی آن حضرت از انصار، برای پذیرفتن اسلام و سپس هجرت مبارک ایشان به مدینه را مشاهده می‌نمایند.

با تفکر و اندیشیدن در واقعه هجرت پیامبر اکرم ج و چگونگی برنامه‌ریزی و اجرای آن و مقدمات هجرت و آنچه بعد از آن، اتفاق افتاده است، به این نتیجه خواهیم رسید که منبع اصلی برنامه‌ریزی پیامبر اکرم ج وحی بوده است و برنامه‌ریزی در کارها، جزئی از سنت و بخشی از تکلیف الهی در همۀ اموری است که از مسلمانان، خواسته شده است. مسلمانان، از روش پیامبر اکرم ج ، تمام فنون فرماندهی جنگ و مهارت در ادارۀ هر مرحله و مهارت در انتقال از سطحی به سطحی دیگر را می‌آموزند و فرا می‌گیرند که پیامبر اکرم ج چگونه با قدرتهایی مانند یهودیان و منافقان و کفار و نصاری برخورد نمودند و چگونه بر همۀ این دشمنان به سبب توفیق الهی و پایبندی به شرایط پیروزی و اسبابی که خداوند در کتابش به آن راهنمایی نموده است، پیروز گردیده است.

مهم‌ترین و اصلی‌ترین عامل قدرت یافتن و دست یافتن به عزت و قدرت گذشته و حاکم قرار دادن شریعت پروردگار در زندگی مسلمانان وابسته به پیروی از رهنمودهای پیامبر است؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید:

﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيۡكُم مَّا حُمِّلۡتُمۡۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٥٤[النور: ۵۴].

«بگو از خدا و از پیغمبر اطاعت کنید. اگر سرپیچی کردید و رویگردان شدید، بر او (محمد) انجام چیزی واجب است که برعهدۀ وی نهاده شده است و بر شما هم انجام چیزی واجب است که برعهدۀ شما نهاده شده است. اما اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید یافت (در هر حال) بر پیغمبر جز ابلاغ روشن و تبلیغ آشکار نیست».

مضمون آیه بر این امور دلالت می‌کند که پیروی از پیامبر اکرم ج تنها راه اصلی عزت و قدرت یافتن امت اسلامی است؛ چنان‌که خداوند در این مورد می‌فرماید:

﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡ‍ٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ٥٥ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ٥٦[النور: ۵۵-۵۶].

«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنان را قطعاً جایگزین در زمین خواهد کرد. همان گونه که پیشینیان را جایگزین قبل از آنان کرده است. همچنین آئین ایشان را که برای آنان می‌پسندد، حتماً پابرجا و برقرار خواهد ساخت و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدل می‌سازد. آن گاه مرا می‌پرستند و چیزی را شریکم نمی‌گردانند. بعد از این کسانی که کافر شوند، آنان کاملاً فاسقان هستند و نماز را بخوانید و زکات را بپردازید و از پیغمبر اطاعت کنید تا اینکه به شما رحم شود».

پیامبر اکرم ج و یارانش قبل از تشکیل حکومت و دولت در مدینه، شرایط دستیابی به قدرت و حکومت را محقق نمودند؛ چراکه آنان مؤمنانی بودند که به انجام اعمال صالح و خوبیها و نیکی‌ها و به پیروی از دستورات و فرامین پروردگار در تمامی زمینه‌های زندگی پرداختند و با شرک و انواع مظاهر نهانی و پوشیده آن مبارزه نمودند و از اسباب مادی و معنوی پیروزی و دستیابی به حکومت در سطح فرد و جامعه، استفاده کردند و بعد از آن به گسترش دین خدا در میان ملت‌ها و امت‌ها پرداختند. عقب‌ماندگی مسلمانان از رهبری جهان از آنجا که رسالت خویش را به فراموشی سپرد‌ند و جایگاه آن را پایین آورده و منبع آن را با انبوه سهمگینی از اوهام مکدر نموده و سنتهای خداوند را نادیده گرفته‌اند و گمان می‌کنند که حکومت و قدرت با آرزوها و خیالات به دست می‌آید، نتیجه‌ای حتمی و بجاست.

علّت اصلی گرفتار شدن مسلمانان به ناتوانی ایمانی و پژمردگی روحی و حیرت فکری و آشفتگی روانی و تشتت ذهنی و انحطاط اخلاقی را می‌توان به سبب شکاف بزرگی دانست که بین امت و قرآن کریم و رهنمود نبوی و میان امت و رهنمودهای عصر خلفای راشدین و نکات برجسته و درخشان تاریخ اسلام، پدید آمده است.

یکی از نمونه‌های بارز و عینی این موضوع را می‌توان این مسئله ذکر کرد که بعضی از داعیان اسلام، از قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر اکرم ج و سیرۀ خلفای راشدین، اطلاع کافی ندارند و در سخنرانیهای خود واژه‌های جدید و مفاهیم سست و بی‌پایه‌ای بیان می‌کنند که نتیجۀ شکست روانی آنها در برابر تمدن غرب است و با وجود اینکه مقالات و کتابهایی در مورد فلسفۀ زندگی و جهان و انسان و روش‌های تغییر جامعه می‌نویسند، اما از سخنان و مقالاتشان چنین استنباط می‌گردد که آنان در فهم تمکین و دستیابی به قدرت و درک سنت‌های خداوند تغییر ملت‌ها و تشکیل حکومت از خلال قرآن کریم و روش پیامبر اکرم ج یا از خلال دعوت پیامبران به ملتهایشان و یا از رهگذر بررسی تاریخ اسلام، بهرۀ وافری ندارند تا بتوانند عوامل موفقیت نهضت کسانی را که در تربیت امت و تشکیل حکومت، راه پیامبر اکرم ج را در پیش گرفته‌اند، ارائه دهند. عواملی که باعث موفقیت نهضت کسانی همانند نورالدین محمود و صلاح‌الدین، یوسف بن تاشفین، محمود غزنوی و محمد فاتح و دیگر کسانی که در زمینۀ تربیت امت و تشکیل حکومت راه پیامبر اکرم ج را در پیش گرفته بودند، گردید و نه تنها اطلاعی از سیره و روش پیامبر ج ندارند؛ بلکه به نظریه‌ها و دیدگاه‌های برخی از سیاستمداران یا متفکران و فرهنگیان شرقی و غربی و کسانی که از وحی و تعالیم الهی بی‌اطلاع هستند، استدلال می‌نمایند.

بنده علاوه بر اینکه به استفاده از تجربه ملت‌ها و امت‌ها مخالف نیستم؛ بلکه معتقدم حکمت، گشمدۀ مؤمن است که هر کجا آن را بیابد، از دیگران به آن سزاوارتر است، اما با نظریه و دیدگاه کسانی مخالفم که روش ربانی و خدایی را نمی‌دانند یا تجاهل می‌کنند و تاریخ این امت را که سرشار از درسها و اندرزهاست، نادیده می‌گیرند و تلاش می‌کنند که با نظریه‌ها و دیدگاههای خود که از قرآن کریم و رهنمودهای پیامبر اکرم ج فرسنگ‌ها فاصله دارد، رهبری مسلمانان را به عهده بگیرند. ابن قیم در این مورد می‌گوید:

و الله ما خوفی من الذنوب فانـهـا لعلی
طریق العفو والغفران
لکنمـا اخشی انسلاخ القلب عن تحکیم
هذا الوحی والقرآن
ورضاً بآراء الرجال وخرصها
لاکان ذاك بمنه الرحمن

«سوگند به خدا من از گناهان نمی‌ترسم؛ زیرا گناهان، بخشیده می‌شوند، امّا از این می‌ترسم که دل‌ها به حاکم قرار دادن قرآن راضی نگردند و به آراء و نظریه‌های مردم و حدس و گمان آنها راضی شوند. به امید اینکه خداوند بر ما منت نهد و ما را از مبتلا شدن به چنین امری برهاند».

در تربیت امت و تشکیل دولت به شناخت روش پیامبر اکرم ج و سنت‌های خداوند در میان ملتها و دولت‌ها نیاز مبرم داریم و باید به چگونگی رفتار پیامبر اکرم ج با دولت‌ها و ملتها و مردم، بعد از اینکه حامل پیام الهی گردید، توجه نماییم تا با شناخت این نکات از رهنمودهای آن حضرت راه درست دعوت و حاکم قرار دادن اسلام بر سایر ادیان را بیابیم و اساس و شالودۀ حرکت خویش را بر پایه روشی سالم که اصول و فروع آن نشأت گرفته از کتاب و سنت است، بنا نهیم. خداوند می‌فرماید:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ لِّمَن كَانَ يَرۡجُواْ ٱللَّهَ وَٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرٗا٢١[الأحزاب: ۲۱].

«برای شما در (رفتار و گفتار) پیغمبر خدا، سرمشق و الگوی زیبائی است. برای کسانی که امید به خدا داشته و جویای قیامت باشند و خدای را بسیار یاد کنند».

روش پیامبر اکرم ج در تربیت امت و تشکیل دولت، فراگیر و نگرشی همه جانبه و متوازن بود و او در بیداری و احیای ملت‌ها و تأسیس دولت، همراه سنتهای موجود الهی در جوامع، حرکت می‌نمود بنابراین، ایشان در نهایت فرزانگی و هوشیاری با این سنتها رفتار نمود؛ پس پیامبر اکرم ج از هر یک از قوانین الهی مانند سنت دعوت تدریجی، تدافع، سنت گرفتار شدن به مشکلات و ناهمواریها، استفاده از اسباب و تغییر انسانها به شیوه‌ای مناسب استفاده نمود و علاوه بر آن در وجود یارانش منهج ربانی و سایر مفاهیم، ارزشها، عقاید صحیح را در مورد خدا، انسان، جهان، زندگی، بهشت، جهنم و قضا و قدر را استوار نمود و بر اثر این شیوۀ مناسب بود که اصحاب با تمام توان، تحت تأثیر روش تربیتی رسول خدا ج قرار می‌گرفتند و می‌کوشیدند تا به رهنمودهای ایشان پایبند باشند و اگر کسی در سفر بود، هنگام بازگشت از سفر از یارانش در مورد آنچه در این فاصله از پیامبر اکرم ج دیده و شنیده بودند و از رهنمودها و تعداد آیاتی که در غیاب او نازل شده بود، جویا می‌شد و خلاصه اینکه، یاران رسول اکرم ج گام به گام از او پیروی می‌کردند و این اطاعت کامل، منحصر به خود آنان نبود؛ بلکه آن را به فرزندان و اطرافیان خود، انتقال می‌دادند.

این کتاب علاوه بر بررسی سیرۀ پیامبر اکرم ج به بررسی احوال جهان قبل از بعثت و تمدنهای حاکم در آن زمان و حالات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی زمان بعثت می‌پردازد و از رخدادهای مهم قبل از تولد پیامبراکرم ج و از نزول وحی و مراحل دعوت، بحث می‌نماید و ساختار ایدئولوژیکی و اخلاقی و عبادی در دوران مکی را بیان می‌نماید و روشهای مشرکان را در مبارزه با دعوت بیان می‌دارد و از هجرت به حبشه و واقعه طائف و سفر اسراء و معراج و دعوت قبایل گوناگون سخن می‌گوید و به چگونگی وضعیت انسانهای نکونام و پذیرش دعوت از جانب مردم یثرب و به هجرت پیامبر اکرم ج می‌پردازد. این کتاب، ضمن بیان حوادث و رخدادها، درسهایی که از آن آموخته می‌شود و فوایدی که از آن گرفته می‌شود را با خواننده در میان می‌گذارد تا مسلمانان در دنیای معاصر از آن استفاده کنند. نویسنده نیز به بررسی زندگی پیامبر اکرم ج از زمان ورودش به مدینه تا لحظه وفاتش، می‌پردازد و روش پیامبر اکرم ج در تحکیم پایه‌های جامعه و تربیت آن و راهکارهای ایشان در تشکیل دولت را بیان می‌نماید و از مبارزۀ آن حضرت با دشمنان داخلی و خارجی سخن می‌گوید. علاوه بر آن، به بررسی سیاست پیامبر اکرم ج در جامعه و پیمان بستن با اهل کتاب که در عهدنامه، ثبت شده است و حرکتهای جهادی و راه‌حلهای اقتصادی و تلاش آن حضرت برای ارتقای مسلمانان به سوی مفاهیم والای این دین که برای نجات انسانها از تاریکیها آمده است، می‌‌پردازد و می‌کوشد تا شکل خلاصه‌نویسی سیره نبوی را که در اذهان بسیاری از فرزندان امت جای گرفته است، حل نماید. در سالهای گذشته هرچند پژوهش و بررسیهای ارزنده‌ای در زمینه سیره نبوی مانند کتاب الرحیق المختوم اثر صفی الدین مبارکفوری، فقه السیرة غزالی، فقه السیرة النبویة بوطی و السیرة النبویة اثر ابوالحسن ندوی انجام شده و مورد قبول امت قرار گرفته و به چاپ و انتشار آنها اقدام شده است، اما این بررسیها مختصر بوده و تمامی حوادث و رخدادهای سیره نبوی را بیان ننموده‌اند. و برخی از دانشگاهها به این کتابها اکتفا کرده و بعضی از دانشجویان گمان برده‌اند که هر کس این کتابها را به طور کامل مطالعه کند، تمام سیرۀ نبوی را فرا می‌گیرد، در حالی که چنین دیدگاهی، اشتباهی بزرگ و خطرناک در مورد سیره پیامبر اکرم ج است و این طرز تفکر، به برخی از ائمه مساجد و رهبران حرکت‌های اسلامی نیز سرایت نموده و اثر معکوس بر آنها نهاده است. بدین جهت، بسیاری از مردم، تصور ناقصی از سیره نبوی دارند و شیخ محمد غزالی در پایان کتابش (فقه السیره) خطر این تصور در مورد سیره نبوی را بیان داشته و می‌گوید: «با بررسی زندگی پیامبر اکرم ج از تولد تا وفات شاید در ذهن، این گمان به وجود آید که زندگی محمد را به طور کامل بررسی کرده‌ای، در حالی که این اشتباه بزرگی است؛ زیرا هرگز سیره را به صورت واقعی نخواهی فهمید مگر اینکه قرآن کریم و سنت را بررسی کنی و به اندازه‌ای که از قرآن و سنت درک می‌کنی، رابطه تو با پیامبر اسلام به همان اندازه خواهد بود» [۳].

بنابراین، در این کتاب به بیان بخش‌هایی از قرآن که با سیره پیامبر اکرم ج ارتباط دارد، پرداخته شده است مانند: غزوۀ بدر، احزاب، بنی‌نضیر، صلح حدیبیه و غزوه تبوک. همچنین در این کتاب، درسها، آموزه‌ها و سنت‌های الهی در شکست و پیروزی بیان شده و از چگونگی علاج بیماریهای نفسانی از خلال حوادث و وقایع، سخن به میان آمده است. سیره نبوی به هر نسلی، آنچه را که برای او در آن دوران زندگی، مفید است، می‌آموزد و برای هر زمان و مکانی شایسته است و باعث اصلاح می‌شود.

بهترین ایام زندگی خود را مشغول پژوهش در قرآن کریم و سیره نبوی نمودم. در طی دورۀ پژوهش، غربت و دوری از وطن را فراموش نمودم و با گنجینه‌ها و گوهرهای موجود در لابلای مراجع و مصادر مشغول شدم و به جمع‌آوری، مرتب و منظم نمودن آنها پرداختم تا مورد استفاده فرزندان امت اسلامی، قرار گیرد و به این نتیجه رسیدم که نویسندگان سیره نبوی در گذشته و حال در بیان درس‌ها و عبرت‌ها و فوائد و رخدادها، دیدگاه مشترکی ندارند؛ چراکه دیدگاههای مورخان گذشته همانند ابن هشام، ذهبی و ابن کثیر متفاوت است و علاوه بر آن، نویسندگان معاصر نیز همانند سباعی و غزالی نیز از این امر مستثنی نیستند؛ همچنین در تفسیر و شروح احادیث مانند فتح الباری و شروح نووی و کتاب‌های فقها به نتایجی رسیدم که کتابهای سیره نه در گذشته و نه در حال، از آن سخن گفته‌اند. خداوند به من توفیق داد که این درسها و عبرتها و فوائد را جمع‌آوری نمودم و آنها را به رشته تحریر در آوردم که به خواننده کمک می‌نماید تا با تمام سادگی، از این ثمرات، استفاده نماید، لذا این کتاب محصول نتایج و افکار عملی‌ای است که از صدها مرجع و منبع، جمع‌آوری شده است.

در راستای تحقق بخشیدن این هدف بزرگ، دانشمندان بسیاری از کشورهای لیبی، یمن، عراق، مصر، سودان، سعودی، امارات، قطر و شام با گفتگو و مناقشه و گردهم‌آیی، مرا یاری داده‌اند و به بعضی از مراجع و منابع کمیاب راهنمایی کرده و آنها را برایم تهیه نموده‌اند و دیدگاه بعضی از آنان این بود که: در نگارش سیره، باید به روشها و قوانینی که پیامبر خدا، در حرکت مبارکش به آنها عمل می‌کرده است، تأکید بیشتری شود؛ مانند رفتار پیامبر با مشرکان در فتح خیبر و مکه و دیدگاه عده‌ای دیگر این بود که سیرۀ تاریخی آن حضرت ج با سیره رفتاری وی که با حدیث و یا رفتاری از پیامبر اکرم ج بیان شده است، وفق داده شود. چنانکه روش قرآن کریم نیز چنین روشی است؛ زیرا این کار از نسل جدید، افرادی عالم، با فهمی عمیق و عاطفه‌ای جوشان خواهد ساخت، لذا باید گفت که سیره نبوی غذای روح است و به عقلها، فرهنگ و به دلها، حیات می‌بخشد و انسان را پاکیزه می‌نماید.

سیرۀ پیامبر اکرم ج نیز در تمام ابعاد روند دعوت اسلامی، دارای راه‌حلهای مفیدی است؛ زیرا پیامبر اکرم ج در حالی از جهان چشم فروبست و به ملأ اعلی پیوست که سوابق زیادی در دعوت و تعلیم و تربیت و جهاد و تمام شئون زندگی برای کسی که می‌خواست به او اقتدا نماید به جا گذاشت. همان‌طور که ژرف‌نگری در سیره پیامبر اکرم ج به خواننده کمک می‌نماید تا با سرمایه بزرگ اخلاقی که پیامبر اکرم ج را از تمام انسانها متمایز کرده بود، آشنا شود و با صفات پسندیدۀ پیامبر خدا که با آنها در دنیای انسانها زندگی نمود، آشنا شود و به مصداق گفتۀ حسان بن ثابت برسد که گفت:

واجمل منك لـم تر قط عینی
وافضل منك لـم تلد النساء

«هرگز چشمانم زیباتر از تو ندیده‌اند و هیچ زنی فرزندی بهتر از تو به دنیا نیاورده است».

خلقت مبرأً من کل عیب
کانك قد خلقت کمـا تشاء

«به دور از هرگونه عیب آفریده شده‌ای. گویا آن گونه که دلت می‌خواهد، آفریده شده‌ای».

من ادعا نمی‌کنم مطالبی که بیان نموده‌ام، پیشینیان نتوانسته‌اند آن را بیان نمایند؛ زیرا شأن و منزلت پیامبر خدا، بزرگ است و توضیح برخی از نشانه‌های سیرۀ او به قلبی رقیق‌تر و بینشی دقیق‌تر و هوشیاریی بزرگ‌تر و ایمانی ژرف‌تر نیاز دارد و ادعای این موضوع نیز که کار من از هر گونه اشتباه دور و کاری در حد کمال است، ادعایی بی‌مورد است؛ زیرا عصمت، از صفات پیامبران است و هر کس گمان کند که تمام دانشها را آموخته است، به راستی که خویشتن را نشناخته است؛ زیرا خداوند به پیامبرش می‌فرماید:

﴿وَيَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلرُّوحِۖ قُلِ ٱلرُّوحُ مِنۡ أَمۡرِ رَبِّي وَمَآ أُوتِيتُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِ إِلَّا قَلِيلٗا٨٥ وَلَئِن شِئۡنَا لَنَذۡهَبَنَّ بِٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِۦ عَلَيۡنَا وَكِيلًا٨٦[الإسراء: ۸۵-۸۶].

«تو را در مورد روح می‌پرسند، بگو روح از اوامر پروردگارم است و شما دانش اندکی داده شده‌اید».

بنابراین، علم و دانش دریایی است که ساحل ندارد و شاعر چه زیبا سروده است:

وقل لـمن یدعی فلی العلم فلسفة
حفظت شیئا وغابت عنك اشیاء

«به کسی که ادعا می‌کند که فیلسوف علم و دانش است، بگو چیزی را حفظ نموده‌ای ولی چیزهایی زیادی از تو پنهان مانده است».

ثعالبی می‌گوید: هر نویسنده‌ای که کتابی بنویسد، پس از گذشت یک شب با خود می‌گوید: کاش فلان مطلب را به آن می‌افزودم یا از آن کم می‌کردم. این پس از گذشت یک شب است، پس اگر چند سال بگذرد چگونه خواهد شد؟ و عماد اصفهانی گفته است: از نظر من کسی نیست که امروز کتابی می‌نویسد مگر اینکه فردا می‌گوید: اگر این را تغییر می‌دادم یا فلان مطلب را اضافه می‌کردم بهتر بود و اگر فلان مطلب مقدم می‌شد و یا مطلبی را ذکر نمی‌نمودم، زیباتر بود و این بزرگ‌ترین عبرت و دلیلی است بر اینکه تمام انسانها و کارهایشان ناقص‌اند.

در پایان امیدوارم که این کار، خالص برای خدا باشد و برای بندگان خدا مفید واقع شود و خداوند مرا در مقابل هر حرفی که نوشته‌ام، پاداش دهد و آن را در ترازوی اعمال نیکم قرار دهد و به برادرانی که مرا با تمام وجود، در تألیف این کتاب یاری نمودند، پاداش نیک بدهد. شاعر گفته است:

اسیر خلف رکاب القوم ذاعرج
مؤملا جبر ما لاقیت من عوج

«به دنبال کاروان، لنگ لنگان حرکت می‌کنم؛ به امید اینکه تأخیر خود را از آنان، جبران کنم».

فان لحقت بهم من بعد ماسبقوا
فکم لرب السمـاء فی الناس من فرج

«اگر به آنان که از من سبقت گرفته‌اند برسم، لطف خداوند است که شامل حالم شده و اوست که چنین توفیقی به بندگانش می‌دهد».

وان ظللت بقفر الارض منقطعا
ما علی اعرج في ذلك من حرج

«و اگر در بیابان باز بمانم، برای فرد لنگ اشکالی ندارد».

سبحانك اللهم وبحمدك أشهد أن لا إله إلا أنت أستغفرك وأتوب إلیك.

الفقیر إلی عفو ربه و مغفرته و رضوانه

علی محمد الصلابی

۱۴۲۲ ه‍ - ۲۰۰۱ م.

[۱] مدخل الدراسة السیرة، یحیی الیحیی، ص ۴. [۲] البدایة والنهایة، ج۲، ص۲۴۲. [۳] فقه السیرة، غزالی، ص ۴۷۶.