۳- نزول وحی در غار حرا
پیامبر اکرم ج در حالی که در غار حرا بود، جبرئیل نزد او آمد و گفت: بخوان. فرمود: من خواندن بلد نیستم. پس پیامبر اکرم ج را در برگرفت و برای بار سوم مرا سخت فشار داد و گفت:
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ١ خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِنۡ عَلَقٍ٢ ٱقۡرَأۡ وَرَبُّكَ ٱلۡأَكۡرَمُ٣ ٱلَّذِي عَلَّمَ بِٱلۡقَلَمِ٤﴾[العلق: ۱-۴].
«ای محمد! بخوان چیزی را که بر تو وحی شده است. بخوان به نام پروردگارت. آن که (همه چیز را) آفریده است. انسان را از خون بسته آفریده است. بخوان و پروردگارت بزرگوارتر و بخشندهتر است. همان خدائی که به وسیلۀ قلم آموخت».
اولین آیههای نازل شده بر پیامبر اکرم ج، آیههای سورۀ علق میباشد که در آن به آفرینش انسان از خون بستهای میپردازد و خداوند به انسان چیزهایی آموخته که نمیدانسته است، پس خداوند انسان را با دانش، مورد احترام و شرافت قرار داده است و این امتیازی بود که آدم به وسیلۀ آن بر فرشتگان برتری یافت. دانش، گاهی در ذهن و گاهی در زبان است و گاهی با نوشتن انجام میشود و با این آیهها رسالت محمد آغاز گردید و این حادثهای بزرگ بود؛ چنانکه سید قطب در فی ظلال مینویسد: این رخداد بزرگی بود و تلاش ما در جهت شناسایی بزرگی و عظمت این رخداد خارج از تصور ما باقی خواهد ماند؛ چراکه آن یک رخداد بزرگ و حقیقتی عظیم بود. دلالت آن نیز بزرگ و آثار و پیامدهای آن در تمام زندگی انسانها نیز بزرگ بود... و لحظهای که این رخداد اتفاق افتاد، بدون گزافهگویی بزرگترین لحظه در زمین و در طول تاریخ بوده است. حقیقت اتفاقی که در این لحظه رخ داد چیست؟ حقیقت آن این است که خداوند بزرگ و جبار و قهار و متکبر و پادشاه تمام جهان خواست بر موجود کوچکی به نام انسان و ساکن در گوشهای از هستی به نام زمین رحم نماید و خداوند این موجود را با انتخاب فردی از آنها برای اینکه محل فرود نور خداوندی و مکانی برای به ودیعت نهادن حکمتش و محل فرود سخنان وی باشد مورد اکرام و بزرگداشت قرار داده است [۲۱۸].
در آغاز وحی الهی از قلم و اهمیت آن و دانش تقدیر شده و از جایگاه آن در ساخت و پرورش ملتها و امتها تقدیر به عمل آمده است و به این اشاره شده که بارزترین ویژگی انسان، علم و معرفت است [۲۱۹].
در این رخداد بزرگ، جایگاه علم در اسلام روشن میشود؛ چراکه اولین سخنی که به پیامبر اکرم ج نازل میگردد، دستور به خواندن است:
﴿ٱقۡرَأۡ بِٱسۡمِ رَبِّكَ ٱلَّذِي خَلَقَ١﴾[العلق: ۱].
«بخوان به نام پروردگارت که آفریده است».
اسلام همواره به دانش تشویق مینماید و به آن دستور میدهد و مقام اهل علم را بالا میبرد و آنها را بر دیگران ممتاز میشمارد. خداوند میفرماید:
﴿وَإِذَا قِيلَ ٱنشُزُواْ فَٱنشُزُواْ يَرۡفَعِ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ دَرَجَٰتٖۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ﴾[المجادلة: ۱۱].
«وقتی به شما گفته میشود برخیزید! برخیزید. اگر چنین کنید، خداوند به کسانی از شما که ایمان دارند و از علم بهره بردهاند، درجات میبخشد».
و خداوند میفرماید:
﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ٩﴾[الزمر: ۹].
«(چنین شخص مشرکی بهتر است) یا کسی که در اوقات شب سجدهکنان و ایستاده به طاعت و عبادت مشغول میشود و از غذاب آخرت خود را دور میدارد؟ و امیدوار رحمت پروردگار خویش است. بگو: آیا کسانی که علم و دانش دارند و میدانند با کسانی که نمیدانند برابراند؟ تنها خردمندان پند و اندرز میگیرند».
منبع علم مفید، خداوند است. اوست که انسان را به وسیلۀ قلم، علم آموخت و به انسان چیزهایی آموخت که نمیدانست. هرگاه انسانها از این روش و شیوه دور شود و دانش او از برنامه و شیوه خداوند متعال جدا شود، علمش اسباب نابودی او میگردد [۲۲۰].
[۲۱۸] فی ظلال القرآن، ج ۶، ص ۳۹۳۶. [۲۱۹] السیرة النبویة، ابی شهبه، ج ۱، ص ۲۶۰. [۲۲۰] الوحی وتبلیغ الرسالة، یحیی الیحیی، ص ۳۴.