۷- محافظت خداوند از پیامبر در دوران قبل از بعثت
خداوند متعال، پیامبرش را از شرک و عبادت بتها حفاظت نمود. امام احمد در مسند از هشام بن عروه و او از پدرش روایت مینماید که گفت: همسایهای از همسایگان خدیجه به من گفت: از پیامبر اکرم ج شنیده که به خدیجه گفته است: «ای خدیجه! سوگند به خدا که لات و عزی را نمیپرستم». لات و عزی نام دو بت مورد پرستش آنها بود [۱۵۲]. همچنین پیامبر اکرم ج ، گوشت حیواناتی را که به نام بتها ذبح میشد، نمیخورد و زید بن عمرو بن نفیل در این کار با او موافق بود [۱۵۳].
خداوند، پیامبرش را در جوانی از کشمکش و گرایشهای نادرستی که معمولاً در دوران جوانی، انسان به آنها روی میآورد و شایسته انسان با وقار و رهبران آینده نیست، محافظت نمود [۱۵۴].
از علی بن ابی طالب س روایت است که فرمود: از پیامبر خدا شنیدم که میگفت: «قصد هیچ کار زشتی که اهل جاهلیت انجام میدادند، نکردم مگر دوبار چنین تصمیمی گرفتم و در هر دو بار خداوند مرا محافظت نمود. شبی به جوانی از قریش که با هم گوسفندانمان را به چرا برده بودیم، گفتم: مواظب گوسفندانم باش تا امشب در مکه شبنشینی کنم آن گونه که جوانان شبها بیدار میمانند. بعد از موافقت او به سمت مکه به راه افتادم تا به نزدیکترین خانه از خانههای مکه رسیدم. صدای موسیقی و ترانه و طبلها را شنیدم. گفتم چه خبر است؟ گفتند فلانی با فلان زن عروسی کرده است، (مردی از قریش بود که با زنی از قریش ازدواج کرده بود) به صدای موسیقی و ترانه علاقمند شدم، فوراً خوابی بر من مسلط شد تا اینکه گرمای خورشید روز بعد مرا بیدار کرد. دوستم گفت: چه کار کردی؟ او را از ماجرا آگاه ساختم. باز شبی دیگر به او همان سخن گذشته را گفتم. قبول کرد. به سمت مکه به راه افتادم و باز موسیقی و ... شنیدم، پرسیدم ماجرا چیست؟ آنچه قبلاً به من گفته شده بود گفتند. به آنچه شنیدم سرگرم شدم تا اینکه به خواب رفتم و دوباره گرمای خورشید مرا بیدار کرد؛ سپس نزد دوستم برگشتم. او گفت چه کار کردی؟ گفتم کاری انجام ندادم.
پیامبر اکرم ج فرمود: سوگند به خدا که بعد از آن قصد انجام هیچ کار بدی که اهل جاهلیت انجام میدادند ننمودم تا اینکه خداوند مرا با رسالت خویش اکرام نمود. [۱۵۵]
از حدیث فوق مطالب زیر استنباط میگردد:
۱- پیامبر اکرم ج دارای تمام ویژگیهای انسانی بود و گرایشهای گوناگون فطری که به اقتضای حکمت خداوند در سرشت انسان قرار دارد و هر جوانی آن را احساس مینماید، در وجود او نیز قرار داشت. بنابراین، شبنشینی و سرگرمی و لذت آن را احساس میکرد و دوست داشت تا مانند دیگران از این سرگرمیها بهرهمند شود.
۲- با وجود این، خداوند او را از تمام مظاهر انحراف و از هر آنچه با مقتضیات دعوتی که خداوند او را برای آن آماده کرده بود، مطابقت نداشت، محافظت نمود [۱۵۶].
[۱۵۲] وقفات تربویه، احمد فرید، ص ۵۱. [۱۵۳] همان. [۱۵۴] محمد رسول الله، محمّد عرجون، ج ۱، ص ۵۱. [۱۵۵] صحیح السیرة النبوی، ابراهیم العلی، ص ۵۷. [۱۵۶] فقه السیرة النبویة، بوطی، ص ۵۰، ۵۱.