تأثیر پیامبر اکرم ج در پرورش رهبران
خانه ارقم بن ابی ارقم بزرگترین مدرسۀ تعلیم و تربیت بود که تاکنون بشر شناخته است. از آن جهت بزرگترین مدرسه است که معلم آن، استاد تمام بشر و شاگردانش، داعیان و راهنمایان و فرماندهان مخلصی بودند که بشر را از قید بردگی آزاد نمودند و انسانها را از تاریکیها به سوی نور هدایت نمودند و آنان خود نیز به طور مستقیم تحت تعالیم پروردگار تربیت شدند به گونهای که نه کسی قبل از آنها آن طور تربیت شده بود و نه پس از آنها تربیت خواهد شد [۳۰۱].
در خانۀ ارقم، خداوند به پیامبرش توفیق داد تا تربیت نخستین گروه از شاگردانش را برعهده بگیرد. کسانی که خدا، آنها را از تاریکیهای جاهلیت به نور ایمان هدایت نمود و از بزرگمردان و قهرمانان جهان و سازندگان تاریخ انسانی قرار داد که به تبلیغ بزرگترین دعوتی که بشر آن را شناخته است، به پاخاستند. فارغ التحصیلان مدرسه ارقم از بزرگمردان جهان به شمار میروند؛ آنها کسانی هستند که دعوتشان براساس دولت و تمدن و جهاد شکل گرفت. هیچ گاه تاریخ، بعد از پیامبران و انبیاء فردی مانند ابوبکر صدیق و عثمان بن عفان و علی بن ابی طالب و سعد بن ابی وقاص و ... را سراغ ندارد. پیامبر اکرم ج این مربی بزرگ توانست در آن مرحله پنهانی دعوت و در خانۀ ارقم مردان استثنایی و بیمانندی را که پرچم توحید و جهاد و دعوت را به دوش گرفت و شبهجزیرۀ عربستان در برابرشان سر تسلیم فرود آورد و در نیم قرن به فتوحات بزرگی دست یافتند، تربیت نمود.
عملکرد رسول الله در سه سال اول دعوت، در انتخاب عناصر و تربیت و آماده ساختن آنان برای رهبری و به دوش گرفتن رسالت، بسیار عاقلانه و ماهرانه بود؛ چون برعهده گرفتن رسالتهای بزرگ و اهداف والای انسانی کار کسی جز مردان بزرگ روزگار و دعوتگران قهرمان ونستوه نیست. بر این اساس خانه ارقم از بزرگترین مدارس و دانشگاههای دنیا بود که رسول الله در آن مربی و برگزیدگان اصحاب (پیشگامان نخستین)، محصل و دانشآموز بودند. آنها مفهوم سرباز بودن و سمع و طاعت و مفهوم رهبری و آداب و اصول آن را به صورت عملی تمرین مینمودند و رهبر بزرگ، سربازان و پیروانش را به توکل بر خدا و قاطعیت، پشتکار، خودسازی توصیه میکرد و به تربیت و تعلیم آنان میپرداخت. این دیدار منظم، ارادهها و همتها را تقویت مینمود و شاگردان را به جانفدایی و ایثار تحریک میکرد [۳۰۲].
نقطه آغاز نخستین حرکت تربیتی ربانی بر این اساس بود که فرد با رسول الله ملاقات میکرد و به محض اینکه توسط پیامبر اکرم ج دعوت داده میشد، تحولی ناگهانی و عجیب در او پدید میآمد و از تاریکی جهل و جهالت به نور و روشنایی ایمان میرسید و از کفر جدا میگشت و برای تحمل سختیها و مشکلات در راه دین و عقیدۀ جدید آماده و مصمم میشد. کوتاه سخن اینکه شخصیت پیامبر اکرم ج به دلیل اینکه دارای جاذبهای قوی و متأثرکننده بود، اولین محرک در پذیرش اسلام بود و این امر به این دلیل بود که تربیت ایشان به طور مستقیم براساس تعالیم خدا بود و خداوند او را کاملترین انسان روی زمین و نماد عظمت و شکوه قرار داده بود. مردم حتی قبل از بعثت او را دوست میداشتند و او را میستودند و دوستداران او همواره گرد شمع وجودش پروانهوار حلقه میزدند و اکنون علاوه بر آن عظمت و شکوه، خود را پیامبر خدا که وحی الهی را فرا میگیرد معرفی نمود. مؤمنان تنها او را برای اینکه محمد است دوست نمیداشتند؛ بلکه نسیم عطرآگین وحی که از جانب خدا بر پیامبر اکرم ج نازل میشد، مؤمنان را شیفتۀ وی کرده بود و آنان در کنار پیامبر اکرم ج احساس میکردند که در کنار وحی بزرگ الهی قرار گرفتهاند؛ پس او در عین اینکه انسان کاملی بود، پیامبر خدا نیز بود و در عین اینکه پیامبر بود، انسان کاملی نیز بود و از طرفی دیگر محبت خدا با دوست داشتن پیامبر مرتبط بود. پس وجود رسول الله، نقطۀ تمرکز همۀ احساسات و محور حرکت تمام عواطف و رفتارها بود. این محبت که مسلمانان صدر اسلام را به حرکت در آورد، کلید تربیت اسلامی و محور تمرکز و انگیزۀ خیزش آنان بود [۳۰۳].
[۳۰۱] دولة الرسول من التکوین الی التمکین، ص ۲۱۹. [۳۰۲] همان، ص ۲۲۰. [۳۰۳] منهج التربیة الاسلامیه، محمد قطب، ص ۳۴ - ۳۵.