سوم: اولین خطبة پیامبر اکرم ج در مدینه
اولین خطبهای که پیامبر اکرم ج در مدینه ایراد فرمود این گونه بود که او در میان آنها ایستاد و بعد از حمد و ستایش خداوند فرمود: «اما بعد، ای مردم! برای آینده خود چیزی پیش بفرستید... به خداوند سوگند هر یک از شما در حالی میمیرد که گوسفندان خود را بدون چوپان رها میکند. سپس (در قیامت) خداوند در حالی که هیچ سخنگو و هیچ پردهای میان او بندهاش قرار ندارد، میگوید: مگر پیامبر من نزد تو نیامد تا پیام مرا به تو برساند؟ آیا به تو ثروت و دارایی ندادم و نعمت نبخشیدم؟ پس تو برای خودت چه چیزی پیش فرستادهای؟ آن گاه بنده به چپ و راست نگاه میکند و هیچ چیزی نمیبیند؛ سپس پیش روی خود مینگرد و جز دوزخ چیزی نمیبیند. پس هر کس میتواند حتی با دادن یک نیمه خرما هم که شده است، چهرهاش را از آتش، دور بدارد و اگر کسی همین مقدار را در اختیار ندارد، با سخن خوب خود را از آتش دور بدارد؛ زیرا شخص با انجام یک کار نیک از ده برابر تا هفتصد برابر پاداش میبیند. «والسلام علیکم و علی رسول الله و رحمه الله و برکاته».
سپس بار دیگر پیامبر اکرم ج به ایراد خطبه پرداخت و فرمود: «ستایش از آن خداست. او را سپاس میگویم و از او در مقابل شر نفس خود و از بدیهای عمل خویش کمک میطلبم و به خداوند پناه میبرم. هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراهکنندهای برای او نخواهد بود و هر کس را که خداوند گمراه کند، هیچ هدایت کنندهای برای او نیست و گواهی میدهم که هیچ معبودی جز خدا، نیست که شریکی ندارد و یگانه است. بهترین سخن، کتاب خداست و هر کس که خداوند این کلام را در دل او زیبا جلوهگر ساخته و او را از عالم کفر به آیین اسلام در آورده است و او نیز از آنجا که این کتاب را بر سخن مردم برگزیده، رستگار شده است و قرآن بهترین و رساترین سخن است.
دوست بدارید کسی را که خداوند او را دوست داشته است و خدا را نیز با تمام وجود دوست داشته باشید و هرگز از کلام خدا و ذکر او خسته و ملول نشوید و دلهایتان تیره واز آن رویگردان نشود؛ چراکه کلامی که خداوند آن را بر میگزیند و برتری میدهد، نیکوترین و درستترین سخن است؛ پس خداوند را پرستش کنید و چیزی را شریک او قرار ندهید و آن گونه که شایسته است از او پروا کنید و در آن سخنان نیکویی که به زبان میآورید، با خداوند (در میدان عمل) راستگو باشید و به فیض رحمت خداوند در میان خود با همدیگر دوستی و محبت ورزید و (بدانید که) خداوند خشم میکند که پیمان او شکسته شود. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته» [۱۱۲۸].
[۱۱۲۸] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۲، ص ۱۶۶ – ۱۶۷ – سنن بیهقی، ج ۲، ص ۵۲۴ – ۵۲۵.