الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد اول

فهرست کتاب

تأملاتی در برخی از آیه‌های سورۀ عنکبوت

تأملاتی در برخی از آیه‌های سورۀ عنکبوت

سورۀ عنکبوت از آخرین سوره‌هایی است که در دوران مکی نازل شده است. بیشتر مضامین این سوره در مورد سنت الهی در دعوتها است که همان گرفتار شدن به مشکلات و آزمونها می‌باشد؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿الٓمٓ١ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمۡ لَا يُفۡتَنُونَ٢ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡكَٰذِبِينَ٣ أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ أَن يَسۡبِقُونَاۚ سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ٤[العنکبوت: ۱-۴].

«آیا مردم گمان برده‌اند همین که گفتند: ما ایمان آورده‌ایم، رها کرده می‌شوند، در حالی که مورد آزمایش قرار داده نشده‌اند. همانا ما آنهایی را که قبل از ایشان بوده‌اند آزموده‌ایم. پس خدا باید راست‌گویان را از دروغگویان بشناسد. آیا کسانی که مرتکب اعمال بد می‌شوند، گمان کرده‌اند که بر ما پیشی می‌گیرند؟ چه بد قضاوت می‌کنند».

در سوره عنکبوت سه چیز توجه انسان را به خود جلب می‌نماید که عبارتند از:

۱- سخن از منافقان به میان آمده است و نفاق وقتی صورت می‌گیرد که مسلمانها در جامعه مغلوب باشند. آن گاه بعضی از مردم به خاطر ترس از اینکه منافع آنها از دست می‌رود به ظاهر اسلام می‌آورند، ولی در باطن کفر را پنهان می‌دارند در حالی که جامعۀ مکه، جامعه‌ای جاهلی بود و مشرکان بر آن سیطره و قدرت داشتند و حاکمیت از آن آنها بود؛ پس سخن از منافقان در این سوره چه مناسبتی دارد که خداوند فرموده است:

﴿وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ١١[العنکبوت: ۱۱].

«تا خداوند، مؤمنان را بشناسد و همچنین منافقان را بشناسد».

با وجود اینکه این سوره مکی است، امّا باید گفت مؤمنان چنان امیدوار بودند که پیروزی خود را بسیار نزدیک می‌دیدند یا اینکه این آیه ، مدنی است که در سورۀ مکی گنجانده شده است؛ چراکه هنوز وقت نفاق فرا نرسیده بود آن گونه که برخی از مفسران گفته‌اند، از این رو این آیه را مدنی قرار داده‌اند [۹۱۹].

۲- خداوند دستور داد که با اهل کتاب به بهترین شیوه مجادله کنید گویا آنها را برای مرحلۀ بعدی که قرار بود مسلمانان با اهل کتاب در محیطی مشترک زندگی بکنند، آماده می‌کرد. پس آنها نباید سختی و تندروی را آغاز نمایند، لذا خداوند آنها را راهنمایی و گوشزد می‌نماید و می‌فرماید:

﴿وَلَا تُجَٰدِلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡۖ وَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱلَّذِيٓ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَأُنزِلَ إِلَيۡكُمۡ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمۡ وَٰحِدٞ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ٤٦[العنکبوت: ۴۶].

«با اهل کتاب جز به روش احسن مجادله نکنید. مگر با کسانی از آنان که ظلم کرده‌اند و بگوئید ما ایمان آورده‌ایم به آنچه به سوی ما نازل شد و به آنچه به سوی شما نازل گردیده است و خدای ما و خدای شما یکی است و ما مسلمانیم».

۳- آماده کردن افراد برای هجرت در سرزمین پهناور خدا؛ چراکه بعد از بیعت عقبۀ اول، مدینه آمادگی پذیرش مهاجران مؤمن را داشت. از این رو سوره عنکبوت نازل شد و در آن اشارات واضحی در مورد هجرت به چشم می‌خورد وتصریح شده بود که خداوند ضامن روزی بندگانش در هر جا و هر زمان می‌باشد [۹۲۰].

چنانکه می‌فرماید:

﴿يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ أَرۡضِي وَٰسِعَةٞ فَإِيَّٰيَ فَٱعۡبُدُونِ٥٦[العنکبوت: ۵۶].

«ای بندگان من! آنانی که ایمان آورده‌اید، (بدانید که) زمین من گسترده و وسیع است؛ پس فقط مرا بپرستید».

این آیه کریمه نازل شد تا مؤمنانی را که در مکه بودند، برای هجرت تشویق نماید؛ چون باقی ماندن در سرزمین کافران که عرصه را بر مؤمنان تنگ کرده بودند، درست نبود از این رو باید عبادت خدا را در زمین خدا و در کنار بندگان صالحش جستجو می‌کردند؛ یعنی، اگر شما برای اظهار ایمان خود در مضیقه قرار دارید، پس به مدینه هجرت کنید؛ چون شرایط حاکم در مدینه برای اظهار توحید آماده و زمینه، مساعد است [۹۲۱]؛ سپس خداوند خاطر نشان ساخت که رزق و روزی، مختص سرزمین خاصی نیست؛ بلکه رزق الهی به بندگانش در هر جا و در هر شرایطی که باشند، می‌رسد؛ چنانکه مهاجران از روزی بیشتر و خوشایندتری برخوردار گردیدند [۹۲۲]. بنابراین، خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ يَرۡزُقُهَا وَإِيَّاكُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٦٠[العنکبوت: ۶۰].

«چه بسیارند جنبندگانی که نمی‌توانند روزی خود را (با خود) حمل کنند. خدا روزی‌رسان آنها و شما است و او بس شنوا و آگاه است».

همچنین می‌فرماید:

﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ٥٧[العنکبوت: ۵۷].

«تلخی و سختی مرگ را هر نفسی خواهد چشید».

یعنی شما با مردن به مکانی انتقال داده می‌شوید که در آن جا سزا و جزا داده می‌شوید و هر کس که سرانجامی چنین دارد، چاره‌ای ندارد جز اینکه برای آن روز توشه‌ای بردارد وبا تلاش و کوشش خود را برای مهیا شدن چنین روزی آماده نماید [۹۲۳]و این نوعی تشویق برای هجرت بود؛ چراکه وقتی انسان به مردن یقین داشته باشد جدایی و ترک گفتن وطن برای او آسان خواهد بود [۹۲۴].

ابن کثیر دربارۀ این آیه می‌گوید: یعنی هر کجا شما باشید، مرگ شما را فراخواهد گرفت؛ پس در طاعت الهی به سر ببرید و در جایی باشید که خدا شما را دستور داده است. این برایتان بهتر است و مرگ حتماً خواهد آمد و راه گریزی از آن وجود ندارد و بعداز مردن، بازگشت به سوی خدا خواهد بود و هر کس فرمانبردار باشد، به او بهترین پاداش را می‌دهد و پاداش او را به تمام و کمال خواهد داد بنابراین، خداوند می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ غُرَفٗا تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ نِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ٥٨ ٱلَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَىٰ رَبِّهِمۡ يَتَوَكَّلُونَ٥٩[العنکبوت: ۵۸-۵۹].

«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده باشند، ایشان را در کاخهای عظیم بهشت جای می‌دهیم. کاخهایی که در زیر آنها رودبارها روان است. جاودانه‌ در آن به سر می‌برند، پاداش آنان که برای خدا کار می‌کنند، چه پاداش خوبی است آنان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل کردند».

یعنی بر دینشان بردباری ورزیدند؛ به سوی خدا هجرت کردند و به مصاف دشمنان رفتند و از خانواده و خویشاوندان برای رضای خدا و به امید پاداش الهی و تصدیق وعده خدا جدا شدند و آنها در همۀ این کارها بر کسی جز خدا توکل نکردند [۹۲۵].

[۹۱۹] در این مورد به عملکرد محمد فواد عبدالباقی در المعجم المفهرس که آیه را با علامت (م) علامتگذاری کرده است، بنگرید و این علامت آیه‌های مدنی است و قرطبی، اختلاف علما را در مورد این آیه بیان کرده است، ج ۱۳، ص ۳۲۳. [۹۲۰] معالم قرآنیه فی الصراع مع الیهود، مصطفی مسلم، ص ۶۲ – ۶۳. [۹۲۱] تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۵۰۷۳. [۹۲۲] تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۳۶۰. [۹۲۳] تفسیر کشاف، زمخشری، ج ۳، ص ۳۱۰ – تفسیر ابی مسعود، ج ۷، ص ۴۵ – تفسیر فتح القدیر، ج ۴، ص ۲۱۰. [۹۲۴] الاساس فی التفسیر، سعید حوی، ج ۸، ص ۴۲۲۳. [۹۲۵] الهجرة فی القرآن کریم، ص ۳۲۵.