فصل اول ساختن مسجد بزرگ مدینه، اولین ستون حمایت از دولت اسلامی
اولین اقدام پیامبر اکرم ج در مدینه، ساختن مسجد بود تا شعائر اسلام که تاکنون با آن مبارزه میشد، آشکار گردد و تا اینکه در آن نماز بر پا شود، نمازی که انسان را با پروردگار جهانیان پیوند میدهد و دل را از آلودگیهای زمین و چرکهای زندگی دنیا پاک میگرداند [۱۱۱۹].
بخاری با سند خود روایت کرده است که پیامبر اکرم ج سوار بر شترش وارد مدینه شد. مردم همچنان با او میرفتند تا اینکه شتر نزد مسجد پیامبر اکرم ج در مدینه به زمین خوابید و در آن روز مردانی از مسلمانها در آنجا نماز میخواندند و آن محل خرمنگاهی برای خشک کردن خرما بود که متعلق به سهل و سهیل دو کودک یتیم که تحت سرپرستی اسعد بن زراره به سر میبردند، بود. وقتی شتر خوابید فرمود: اگر خدا بخواهد اینجا فرود خواهیم آمد. سپس پیامبر اکرم ج آن دو پسر بچه را فراخواند و در مورد قیمت خرمنگاه با آنها سخن گفت تا در آن مسجدی بسازد. آنها گفتند: ما در قبال این زمین از تو چیزی نمیخواهیم؛ بلکه آن را به تو میبخشیم، اما پیامبر اکرم ج نپذیرفت که زمین را از آنها به صورت هبه بگیرد تا اینکه زمین را از آنها خرید [۱۱۲۰]و در روایت انس بن مالک آمده است که آن جا قبرهای مشرکان و ویرانههایی و شماری درخت خرما بود، پیامبر اکرم ج دستور داد گورهای مشرکان شکافته شوند و ویرانهها را تخریب کنند و درختان خرما را قطع نمایند و چوبهای آنها را در سمت قبله مسجد روی هم چیدند و پایههای آن را با سنگ بالا بردند. آنها در حالی که سنگ میآوردند، شعر میسرودند و پیامبر اکرم ج نیز به همراه آنها چنین میگفت: «اللهم لاخیر الا خیر الاخره فاغفر الانصار و الـمهاجره» [۱۱۲۱].«خداوندا، خوبیای جز خوبی آخرت نیست؛ پس انصار و مهاجران را بیامرز».
پیامبر اکرم ج به همراه یارانش کار را شروع کرد و اولین کلنگ را در کندن پی آن که سه ذراع عمق داشت به زمین زد؛ سپس مسلمانها این پی را با سنگ ساختند و دیوارها را که از قامت یک مرد بالاتر نبود، با گل و خشت بالا بردند [۱۱۲۲].
در قسمت شمالی آن نیز سایبانی ساختند که ستونهای آن از تنههای درخت خرما بود و سقف آن با شاخههای درخت خرما پوشانده شده بود و آن قطعه را صفه نامیدند، اما بخشهای دیگر مسجد بدون پوشش باقی ماند [۱۱۲۳].
این مسجد دارای سه در ورودی و خروجی بود: دری در آخر از سمت جنوب و دری در سمت شرق که پیامبر اکرم ج از آن وارد میشد و برابر درخانه عایشه قرار داشت و یک در از جهت غرب داشت که به آن «باب الرحمه» یا «باب عاتکه» گفته میشد [۱۱۲۴].
[۱۱۱۹] فقه السیرة، غزالی، ص ۱۹۱ – فقه السیرة، بوطی، ص ۱۵۱. [۱۱۲۰] البخاری، کتاب بدء الخلق، باب هجره النبی و اصحابه، ج ۵، ص ۷۸. [۱۱۲۱] مسلم، کتاب المساجد و مواضع الصلاه، باب مسجد النبی، شماره ۱۵۲۴. [۱۱۲۲] البدایة والنهایة، ج ۳، ص ۳۳ – التاریخ الاسلامی و العسکری، علی معطی، ص ۱۵۶. [۱۱۲۳] البدایة والنهایة، ج ۳، ص ۳۰۳ – محمد رسول الله، محمدرضا، ص ۱۴۳. [۱۱۲۴] التاریخ السیاسی والعسکری لدولة المدینة، علی معفی، ص ۱۵۷.