درسها، فوائد و عبرتهای آموزندة حلف الفضول
۱- عدالت، ارزشی است که سرچشمۀ آن نسب نیست و پیامبر اکرم ج به مشارکت خود در تحکیم اصل عدالت قبل از بعثت، افتخار مینماید، پس ارزشهای مثبت اگرچه از سوی اهل جاهلیت انجام گرفته باشند، شایستۀ تقدیراند [۱۶۷].
۲- حلف الفضول علاوه بر اینکه درخشی در تاریکی دوران جاهلیت بود، این نکته را نیز به اثبات رساند که شیوع فساد در نظام و جامعهای به معنی خالی بودن آن از سایر ارزشها و خوبیها نیست. مکه جامعهای جاهلی بود که بتپرستی و ستم و اخلاق زشت و ظلم و زنا و رباخواری آن را فرا گرفته بود، امّا با وجود این در مکه جوانمردان و غیرتمندانی بودند که ظلم را نمیپسندیدند و اجازه ظلم را نیز به کسی نمیدادند و این درس بزرگی است برای دعوتگرانی که در جامعۀ آنها بر حسب دستورات اسلام حکم نمیشود یا اینکه برخی با اسلام مبارزه میکنند [۱۶۸].
۳- ظلم به هر نحو و شکلی پذیرفتنی نیست. برای قیام علیه ستمگران فقط این شرط نیست که به دعوتگران راه خدا ستم روا دارند؛ بلکه باید با ستمگران حتی اگر بر پایینترین طبقۀ مردم ستم کنند، مبارزه گردد [۱۶۹]. اسلام با ظلم مبارزه مینماید و از مظلوم بدون اینکه به رنگ و دین و وطن و ملیت وی توجه داشته باشد، حمایت مینماید [۱۷۰].
۴- جواز بستن پیمان و تعهد همکاری: چنانکه در قرآن کریم نیز به آن فرمان داده شده است:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحِلُّواْ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ وَلَا ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ وَلَا ٱلۡهَدۡيَ وَلَا ٱلۡقَلَٰٓئِدَ وَلَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّهِمۡ وَرِضۡوَٰنٗاۚ وَإِذَا حَلَلۡتُمۡ فَٱصۡطَادُواْۚ وَلَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ شَنََٔانُ قَوۡمٍ أَن صَدُّوكُمۡ عَنِ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ أَن تَعۡتَدُواْۘ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰۖ وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ٢﴾[المائدة: ۲].
«ای مؤمنان! شعائر خدا را برای خود حلال ندانید و نه ماه حرام را و نه قربانیهای بینشان و نه قربانیهای نشانداری را و نه کسانی را که آهنگ آمدن به خانۀ خدا را دارند و به دنبال لطف و خشنودی خدایند. هر وقت که از احرام بدر آمدید و از سرزمین حرم خارج شدید، شکار کنید. و (مواظب باشید که) شما را دشمنی با قومی که مانع آمدن شما به مسجدالحرام شدهاند، وادار نکند به اینکه از حد تجاوز بکنید و با یکدیگر بر نیکوکاری و تقوا همکاری داشته باشید و بر گناه و تجاوز همدیگر همکاری نکنید و از خدا بترسید، همانا خداوند دارای مجازات شدیدی است».
پس برای مسلمانان جایز است که در چنین حالتی با یکدیگر پیمان ببندند؛ چون این تأکید به امری است که از نظر شرعی مطلوب است به شرط اینکه مانند قضیه مسجد ضرار نباشد که پیمان بر ضد مسلمانان و برای وارد ساختن ظلم و ستم باشد، اما پیمان بستن مسلمانان با غیر مسلمانان برای دفع ظلم یا ایستادن در مقابل ظالم، جایز است به شرط اینکه در آن مصلحت کنونی و منافع آینده مسلمانان در نظر گرفته شده باشند [۱۷۱].
چنانکه رسول الله فرمود: دوست ندارم به جای این پیمان، شتران سرخ موی فراوان به من داده میشد» [۱۷۲]. و همچنین فرمود: «اگر در اسلام به آن فرا خوانده شوم، اجابت خواهم کرد».
پس آنچه عدالت را تحقق میبخشد و یا از ظلمی جلوگیری میکند، نمیتوان با چیزی دیگر معاوضه نمود. بنابراین فرمود: در مقابل شتران سرخ مو حاضر نیست این پیمان را بشکند.
۵- مسلمان باید در جامعۀ خود عنصری مثبت و کارآمد باشد نه اینکه نسبت به مسائل گوناگون جامعۀ خود نقشی نداشته باشد. پیامبر اکرم ج در جامعۀ خود چنان بود که الگوی دیگران قرار گرفته بود و در میان آنها ضرب المثل بود تا اینکه به امین ملقب گردید و زنان و مردان او را به خاطر اخلاق خوبی که خداوند به وی بخشیده بود، دوست داشتند و این اخلاق خوب همچنان رشد میکرد و میبالید تا اینکه قومش به او دلبسته شدند و این تصویری زنده از ارزش اخلاق و احترام و بزرگداشت فرد متخلق به اخلاق نیک حتی در جامعۀ منحرف میباشد [۱۷۳].
[۱۶۷] السیرة النبویة الصحیحة، عمری، ج ۱، ص ۱۱۲. [۱۶۸] فقه السیرة، غضبان، ص ۱۱۰. [۱۶۹] همان. [۱۷۰] السیرة النبویة، ابی فارس، ص ۱۲۱. [۱۷۱] الاساس فی السنة و فقها، السیرة النبویة، ج ۱، ص ۱۷۱ - ۱۷۲. [۱۷۲] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۱، ص ۱۳۴. [۱۷۳] فقه السیرة، غضبان، ص ۱۱۰ - ۱۱۱.