الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد اول

فهرست کتاب

مشارکت در بازسازی کعبه

مشارکت در بازسازی کعبه

در سن سی و پنج سالگی پیامبر اکرم ج قریش تصمیم به بازسازی کعبه، که بر اثر آتش‌سوزی و سیل، دیوارهایش آسیب دیده بود، گرفتند. کعبه همچنان براساس بنای ابراهیم بود و از سنگ‌هایی که هر یک به اندازۀ قامت یک انسان بودند، ساخته شده بود. قریش خواستند آن را منهدم کنند، ولی همه می‌ترسیدند که شروع به تخریب آن بکنند. ولید بن مغیره گفت: من انهدام آن را آغاز می‌کنم. کلنگ را برداشت و بالا رفت و گفت: بار خدایا منحرف نشده‌ایم و جز کار خیر، هدفی نداریم. سپس از ناحیه دو رکن (حجر الاسود و یمانی) آن را منهدم کرد. مردم آن شب منتظر ماندند و گفتند: اگر ولید به بلایی گرفتار شود، چیزی از کعبه را خراب نخواهیم کرد و به حالت قبلی بر می‌گردانیم و اگر به بلایی گرفتار نشد، پس خداوند از آنچه انجام داده‌ایم راضی است. صبح فردا، ولید دوباره شروع به انهدام خانۀ کعبه نمود و مردم نیز با او همکاری کردند تا اینکه به سنگی سبز بسان کوهان شتر که به هم پیوسته بود رسیدند. کار تخریب تقسیم شده بود. هر گوشه‌ای را به قبیله‌ای اختصاص دادند؛ سرداران و بزرگان قریش در نقل و آوردن سنگها و بلند کردن آن مشارکت نمودند. محمد و عمویش، عباس، نیز مشارکت داشتند و سنگ می‌آوردند. عباس به پیامبر اکرم ج گفت: جامه‌ات را برگردنت بینداز تا از سنگ‌هایی که بر شانه می‌گذاری آسیب نبینی. ناگهان بیهوش به زمین افتاد و چشمانش به زمین خیره شد. سپس به هوش آمد وگفت: جامه‌ام، جامه‌ام و جامه‌اش به کمرش بسته بود [۱۸۴].

بعد از بازسازی کعبه نوبت نصب حجرالاسود رسید و از آنجا که نصب حجرالاسود توسط هر قبیله‌ای صورت می‌گرفت، برای آن قبیله امتیاز خاصی محسوب می‌گردید، لذا اختلاف قبایل مختلف با یکدیگر آغاز گردید و اگر ابو امیه بن مغیره نبود، نزدیک بود با یکدیگر وارد جنگ شوند. ابو امیه گفت: ای قریش! نخستین کسی که وارد مسجد می‌شود دربارۀ اختلافی که در میان شما پیش آمده است، داور قرار دهید. آنها پذیرفتند و منتظر ماندند تا چه کسی وارد مسجد خواهد شد. با ورود پیامبر اکرم ج همه گفتند: محمد امین است و داوری او را قبول داریم. رسول الله پارچه‌ای خواست و حجرالاسود را با دست‌های خود در آن گذاشت. سپس به سرداران قوم گفت: هر کدام گوشه‌ای از پارچه را بگیرند و بلند کنند، آن گاه آن را با دستان خود در محلش قرار داد.

ارتفاع کعبه هجده ذراع شد و دروازه‌اش را چنان از زمین بلند کردند که با نردبان باید بالا می‌رفتند و بدین صورت از ورود سیل به داخل کعبه جلوگیری کردند و بر شش ستون چوبی سقف کعبه را زدند و چون متعهد شده بودند که با مال حلال کعبه را بازسازی کنند، لذا نتوانستند آن را به طور کامل بازسازی کنند و بخشی از حجر اسماعیل را متروک گذاشتند و فقط گرد آن دیوار کوچکی بنا کردند که نشانی از آن بماند [۱۸۵].

[۱۸۴] البخاری، کتاب الحج، شماره ۱۵۸۳. [۱۸۵] وقفات تربویه، ص ۵۷ - رسالة الانبیاء، عمر احمد عمر، ج ۳، ص ۲۹ – ۳۰.