درسها و اندرزها
الف- آن حضرت وارد مباحث حاشیهای در مورد اینکه ایشان از پدر و پدر بزرگش برتر است و غیره نگردید؛ چرا که اگر به این قضیه میپرداخت، ازهدف خود باز میماند و نمیتوانست به عتبه پیام خویش را برساند.
ب – مشغول درگیری با پیشنهادهای فریبنده نگردید و به خاطر اتهامهایی که به او روا میداشت، خشمگین و ناراحت نگردید؛ بلکه مؤدبانه به عتبه گفت: ای ابا ولید! غیر از حرفهایی که گفتی، سختی دیگر نداری؟
ج – پاسخ پیامبر خدا، قاطع و صریح بود و انتخاب آیههای فوق برای تلاوت، بیانگر حکمت ایشان است؛ چون در این آیهها قضایای مهم و اساسی بیان شده است از جمله اینکه قرآن از جانب خدا فرو فرستاد شده است؛ بیان موضع کافران و رویگردانی آنان؛ وظیفۀ پیامبر اکرم ج و اینکه او یک انسان است؛ بیان این موضوع که آفریننده یکی است که آفرینندۀ آسمانها و زمین است؛ همچنین از تکذیب امتهای گذشته و عذابی که به آنها رسیده است، سخن به میان آمده است و نهایتاً قریش به صاعقهای مانند: صاعقۀ عاد و ثمود تهدید شدهاند [۵۹۳].
ح – خطر گرفتارشدن داعی در دام مال، مقام و زن: چه بسا داعیانی که در راه کسب مال و ثروت سقوط کردهاند. همواره به شیوههای مختلف مبالغ هنگفتی به داعیان راه خدا پیشنهاد میشود تا دست از دعوت خود بردارند و کسانی که در برابر فریبندگی مال و ثروت پایداری نشان بدهند، حقا که رسول خدا را سرمشق خودش قرار داده است و به او اقتدا نمودهاند. داعی ربانی کسی است که در حرکت، گفتارها و کارهایش، فریفتۀ این امور نگردد و هدف والایی را که مرگ و زندگیاش به خاطر آن است، فراموش ننماید؛ چنانکه قرآن میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرۡتُ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٦٣﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳].
«بگو نماز، عبادت، زیستن ومردن من از آن خداست که پروردگار جهانیان است. خدا را هیچ شریکی نیست و به همین دستور داده شدهام و من اولین مسلمان هستم».
اما در مورد زنان، رسول خدا فرموده است: «زیان بارترین فتنه برای مردان در امت من، زنان میباشند» [۵۹۴].
منظور از این زنان، زنانی هستند که مانع شوهر از دعوت و جهاد گردند و یا زنان فاسدی که توسط دشمنان، دامهایی برای مسلمانان به ویژه داعیان بشوند. زن در هر یک از مواضع مذکور ظاهر شود، فتنه و خطر بزرگی برای دین محسوب میشود.
بنابراین، قریش زنان خود را به پیامبر اکرم ارائه میدهند که اگر فعلاً توانایی ازدواج با یکی از آنها را ندارد، ده تا از زنان زیبای قریش را به عنوان همسر انتخاب نماید. آری خطر زنانی که از مسیر مستقیم و هدایت منحرف گردیدهاند، از خطر شمشیرهای برهنه بیشتر است [۵۹۵]. پس باید داعیان اسلام به سرور انسانیت، اقتدا نمایند و همواره این سخن یوسف را به خاطر داشته باشند که فرمود:
﴿قَالَ رَبِّ ٱلسِّجۡنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدۡعُونَنِيٓ إِلَيۡهِۖ وَإِلَّا تَصۡرِفۡ عَنِّي كَيۡدَهُنَّ أَصۡبُ إِلَيۡهِنَّ وَأَكُن مِّنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ٣٣ فَٱسۡتَجَابَ لَهُۥ رَبُّهُۥ فَصَرَفَ عَنۡهُ كَيۡدَهُنَّۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٣٤﴾[یوسف: ۳۳-۳۴].
«پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا بدان فرامیخوانند و اگر نیرنگ ایشان را از من باز نداری بدانان روی میآورم و مرتکب گناه میشوم و آن وقت از زمره نادانان میگردم. پروردگارش دعای او را اجابت کرد و کید و مکرشان را از او بازداشت. تنها خداست که شنوای آگاه میباشد».
خ – عتبه از عکسالعمل رسول خدا، شدیداً متأثر شد و این تأثیر تا حدی بود که یاران عتبه قبل از اینکه او سخنی بگوید، سوگند خوردند که عتبه تحت تأثیر قرار گرفته است و آنان با فرستادن عتبه نهتنها به مقصود خویش نرسیدند؛ بلکه عتبه از آنان خواست تا پیامبر اکرم ج را در راستای تبلیغ اهداف و مقاصدش، آزاد بگذارند [۵۹۶].
س: یاران رسول خدا، به آنچه بین پیامبر اکرم ج و عتبه رخ داد، گوش فرا دادند و شاهد رد کردن و نپذیرفتن پیشنهادهای عتبه از جانب پیامبر اکرم ج بودند. پس این درسی تربیتی بود که با آن انس گرفته بودند و از آن پایداری و تمسک به عقیده و ارزشهای معنوی را آموختند.
ش: آنها از پیامبر خدا در این قضیه بردباری و سعه صدر را آموختند، آن حضرت در مقابل هرزهگویی و یاوهگوییهای عتبه بن ربیعه هیچ عکسالعملی از خود نشان نداد.
چنانکه عتبه گفت: در قریش جادوگری پدید آمده است یا اینکه هیچ کس از تو بیشتر باعث بدبختی قومت نشده است. رسول خدا سخنان وی را شنید اما به این بخش از سخنانش توجهی نکرد تا پرداختن به این امور، او را از دعوت دادن سردار بنی عبد شمس باز ندارد وهر سخنی که پیامبر اکرم ج بر زبان میآورد، اصل و مبدأئی بود که باید از آن پیروی کرد و هر حرکتش، آئینی بود قابل پیروی و چشم پوشی ایشان، اخلاقی بود که باید به آن تأسی جست [۵۹۷].
برخی از کتابهای سیره نوشتهاند که رهبران مکه بعد از آن با پیامبر وارد گفتگو شدند و چیزهای فریبندهای به ایشان پیشنهاد کردند که معمولاً انسانهای دنیا طلب و کسانی که به ثروت و متاع دنیا چشم دوختهاند، شیفتۀ این پیشنهادها میگردند، اما رسول خدا، بدون هیچ انعطافی، در برابر باطل موضعی قاطع اتخاذ کرد [۵۹۸]؛ زیرا عقیده باید روشن و واضح و نیز قاطع باشد و سازش و کوتاه آمدن در آن راهی ندارد بنابراین، پیامبر اکرم ج سخن آنها را نپذیرفت و در جوابشان فرمود: «آنچه شما در مورد من میپندارید، اشتباه است؛ چرا که در قبال چیزی که برایتان آوردهام، مال و یا کسب مقام و شرافتی نیستم و یا قصد پادشاهی و فرمانروایی بر شما را ندارم؛ بلکه خدا مرا به عنوان رسول و پیامآور خود به سوی شما فرستاده است و بر من کتابی نازل فرموده و مرا فرمان داده است تا به شما مژده و بیم دهم. بنابراین، من تنها پیام پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرز میدهم. اگر آنچه من آوردهام بپذیرید، در دنیا و آخرت خوشبخت خواهید شد و اگر نپذیرید، منتظر دستور خدا میمانم و صبر پیشه میسازم تا خدا میان من و شما داوری نماید» [۵۹۹].
آری با این موضع ایمانی ثابت، نقشههای آنان نقش بر آب شد و دسیسههایشان به خودشان بازگشت و موضوع عقیده، بیآلایش و پاک ماند [۶۰۰].
[۵۹۳] معین السیرة، شامی، ص ۷۵. [۵۹۴] صحیح الجامع الصغیر، ج ۵، ص ۱۳۸. [۵۹۵] فقه السیرة النبویة، غضبان، ص ۱۶۹. [۵۹۶] فی السیرة النبویة قراءه لجوانب الحذر، ص ۸۷. [۵۹۷] التربیة القیادیة، ج ۱، ص ۳۰۴. [۵۹۸] الوفود فی العهد المکی، علی اسطل، ص ۳۷. [۵۹۹] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۱، ص ۱۹۷ - التربیة القیادیة، ج ۱، ص ۳۰۵. [۶۰۰] تاریخ صدر الاسلام، عبدالرحمان شجاع، ص ۳۹.