مهاجران پیشتاز
وقتی پیشگامان خیر ودستههای نور از اهالی یثرب با پیامبر اکرم ج بر اسلام و دفاع از آن بیعت کردند، مشرکان مکه به خشم آمدند و بر اذیت و آزار مسلمانان شدت بخشیدند. در این هنگام پیامبر اکرم ج مسلمانها را اجازه داد تا به مدینه هجرت نمایند و منظور از هجرت، اقامۀ دولت اسلامی برای برعهده گرفتن دعوت بود تا در راه آن جهاد نماید و هیچ فتنهای باقی نماند و دین، فقط از آن خدا باشد [۹۲۶].
دستور هجرت به مدینه از جانب خدا نازل شده بود، چنانکه عایشهلمیگوید: «وقتی این هفتاد نفر از نزد پیامبر اکرم ج رفتند، او خوشحال بود که خداوند برایش حامیان و قومی مقرر کرد که اهل جنگ و لشکر بودند و او را یاری میکردند».
مسلمانها بعد از بیعت عقبۀ دوم مورد اذیّت و آزار بیشتری از جانب مشرکان قرارگرفتند؛ چون مشرکان میدانستند که آنها هجرت میکنند. بنابراین، اصحاب و یاران پیامبر خدا از وضعیت موجود به تنگ آمدند و نزد ایشان شکایت بردند و از ایشان اجازۀ هجرت خواستند. پیامبر فرمود: «من سرزمینی را که بدانجا هجرت میکنید، در خواب دیدم. سرزمینی بود بایر و شورهزار در میان دو منطقه سنگلاخ واگر سرزمین «سراه» دارای نخل خرما میبود میگفتم همان است». سپس چند روزی درنگ نمود و بعد شادمان به نزد یارانش آمد و گفت: «سرزمینی که بدانجا باید هجرت میکنید به من گفته شد و آن یثرب است؛ پس هر کس میخواهد به آن جا برود، در پی تدارک مهاجرت باشد». از آن پس مردم با هماهنگی و به صورت پنهانی از مکه بیرون میآمدند و رهسپار یثرب میشدند و اولین کسی از اصحاب پیامبر اکرم ج که به مدینه آمد ابوسلمه بن عبدالاسد بود؛ پس از او عامر بن ربیعه به همراه همسرش لیلی بنت ابی خیثمه آمد. بنابراین لیلی اولین زن شوهرداری بود که به مدینه آمد. پس از آن یاران پیامبر اکرم ج یکی پس از دیگری آمدند. آنها نزد انصار اقامت گزیدند و انصار هم آنان را در منازل خود جای دادند و آنان را یاری و با آنها همدردی نمود. سالم، مولای ابوحذیفه، در محلۀ قبا قبل از اینکه پیامبر تشریف بیاورد، امام مهاجران بود. با شروع هجرت مسلمانها به مدینه، قریش بر آنها خشم گرفتند و به مبارزه با جوانانشان پرداختند و با آنان با خشونت رفتار مینمودند. گروهی از انصار در بیعت دیگری با پیامبر اکرم ج بیعت نمودند و سپس به مدینه بازگشتند. هنگامی که اولین دستۀ مهاجران به قبا رسید، آنها نزد پیامبر اکرم ج به مکه رفتند تا همراه مسلمانان مکی به مدینه برگردند؛ پس آنها هم مهاجر بودند و هم انصار. این گروه عبارت بودند از: ذکوان بن عبد قیس؛ عقبه بن وهب بن کلده؛ عباس بن عباده ابن نضله و زیاد بن لبید. بیشتر مسلمانها به مدینه مهاجرت نمودند و در مکه کسی جز پیامبر و ابوبکر و علی و افرادی که در فتنه دشمنان گرفتار شده بودند یا بیمار بودند و یا توانایی بیرون رفتن را نداشتند باقی نمانده بود [۹۲۷].
[۹۲۶] الهجرة النبویة المبارکه، ص ۳۳ – ۳۴. [۹۲۷] طبقات ابن سعد، ج ۱، ص ۳۲۵.