دستور خداوند درباره ابلاغ رسالت
محمد به یقین رسید که پیامبر خدای مهربان و بزرگوار گردیده است و جبرئیل برای بار دوم نازل گردید و این فرمودۀ الهی را به او ابلاغ نمود:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ١ قُمۡ فَأَنذِرۡ٢ وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ٣ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ٤﴾[المدثر: ۱-۴].
این آیهها که یکی پس از دیگری نازل میشدند، در حقیقت اعلامی بودند به پیامبر اکرم ج که زمان استراحت و خواب و آرامش گذشته است و اینک کار بزرگی بر عهدۀ تو است که آمادگی و بیداری میطلبد. وقت آن رسیده است که رسالت را با تمام سنگینی و خطیر بودن آن به دوش بگیری و درصدد تبلیغ و تبشیر و انذار مردم برآیی و با وحی نیز انس بگیری و علاوه بر آن میبایست در برابر خستگی وحی قوی باشی؛ زیرا وحی منبع رسالت و یاور دعوت تو است [۲۵۳].
این آیهها علاوه بر اینکه اولین دستور تبلیغ و دعوت به شمار میروند، در آن نیز خلاصۀ رسالت محمد ج بیان شده است که عبارتاند از: یکتاپرستی، ایمان داشتن به روز قیامت، پاکیزه کردن وجود و دور کردن فساد از جماعت و جلب فایده [۲۵۴].
این آیهها پیامبر اکرم ج را تحریک مینمود تا برای به دوش گرفتن و تبلیغ پیامهای پروردگارش بپاخیزد و با دعوت خویش به جلو حرکت کند و به موانع توجهی ننماید. آیۀ ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ١﴾[المدثر: ۱]. علاوه بر اینکه ندائی مملو از لطف و مهربانی بود، در حقیقت اعلامی بود برای تحریک اراده و دوری گزیدن از اوقات خواب و استراحت و به دنبال این ندا دستور قطعی به برخواستن داده شد: «قُمْ» (برخیز) و با ارادهای قاطع و جدی جهت محقق نمودن وظیفه ابلاغ پیام الهی حرکت کن و بپا خیز. و اینکه فرمود: «أَنْذِرْ» (بیم ده) بیانگر آن است که این دعوت نیازمند شکیبائی و جهاد است و سپس برای تقویت ارادۀ پیامبر اکرم ج فرمود: ﴿وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ٣﴾[المدثر: ۳]. یعنی در برابر موانع و مشکلات راه، هرچند که بزرگ باشند، توجه نکن و امور مردم را بزرگ مپندار و احساس ضعف ننما و جز پروردگارت هیچ کسی را تعظیم مکن که تو را زمانی که در کمر پدر و شکم مادر بودی، حفاظت نمود و بر سفره فضل خویش پرورش داد و با احسان وجود خویش، مورد عنایتت قرار داد بعد از آنکه تو را از نظر جسمی و اخلاقی برای برعهده گرفتن امانت بزرگترین رسالت خویش آماده نمود و به پیامبری برگزید.
﴿وَرَبَّكَ فَكَبِّرۡ٣﴾[المدثر: ۳]. پس هر تعظیم و تکبیر و بزرگداشتی تنها برای خداوند بجاست و هیچ کسی و هیچ چیزی از آفریدههایش با او در آن مشارکت ندارد [۲۵۵].
و فرمودۀ خداوند: ﴿وَثِيَابَكَ فَطَهِّرۡ٤﴾[المدثر: ۴]. گویا به پیامبر اکرم ج گفته شده است، گرچه تو فطرتاً پاک و پاکیزه هستی و با خوبیهای اخلاقی که خداوند تو را به آن آراسته نموده است و در اوج و کمال انسانیت میباشی و با رسالتی که خداوند به تو بخشیده است، تو را برای این روز آماده نموده است، لذا بیشتر نیاز به پاکیزه داشتن خودداری؛ پس به خوبیها در زندگی و رفتار خود با انسانها و سایر موجودات بیفزا؛ چراکه تو امروز پیامبر خدا برای جهانیان هستی و کمال رسالت و پیغام خداوندی در کمال اخلاق اجتماعی متبلور خواهد شد و صبر و بردباری و بخشش و نیکوکاری نکات برجسته اخلاق اجتماعیاند و باید در تبلیغ دعوت به سوی خدا کوشا باشی و هیچ اذیت و آزاری و بلاهای کمرشکن تو را از رفتن به سوی هدف باز ندارد [۲۵۶].
و در این گفته خداوند که ﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ٥﴾[المدثر: ۵]. گویا به پیامبر اکرم ج گفته شده است آنچه فطرتاً و طبعا ترک نمودهای، باید قصد و نیت تو در ترک گفتن آن، عمل به وظیفه و به جا آوردن عبادت باشد تا برای امت الگو قرار گیری و در پرتو رهنمود رسالت تو بیانگر پاکی امت تو باشد [۲۵۷].
[۲۵۳] فقه السیرة، غزالی، ص ۹۰. [۲۵۴] دولة الرسول من التکوین الی التمکین، کامل سلامه، ص ۱۸۱. [۲۵۵] محمد رسول الله، صادق عرجون، ج ۱، ص ۵۸۹ – ۵۹۱. [۲۵۶] همان، ص ۵۹۲. [۲۵۷] همان، ص ۵۹۳.