حقیقت تنزیه خداوندأ
در جواب میگوییم: آنچه را که شما تنزیه مینامید در حقیقت تعطیل و تنقیص خداوندأو پیامبرش جاست نه تنزیه آنان، و آنچه را که شما تنزیه میگویید آن قول نفی کنندگان صفات خداوند تعالی، و متضمن متصف بودن خداوند به سلب صفات کمال میباشد؛ که در صورت سلب آن صفات کمال در حقیقت خداوند متعال را به جمادات و معدومات تشبیه کرده اید؛ و اینکه شما میگویید: به خداوند تعالی، حیات، علم، قدرت، کلام، مشیئت، حب، بغض، رضا و سخط قائم نیست، و میگویید خداوند نه میبیند، و نه خودکاری انجام میدهد، و نه میتواند که خودش تصرفی کند، در حقیقت آن ذات متعال را به جمادات و منقوصات تشبیه کرده اید، که این تعطیل و تنقیص است؛ و تنزیه این است که او از نقایص منافی با کمال تنزیه شود، و از مرگ، خواب، چرت عجز و ناتوانی، جهل و نادانی، و حاجت و نیازمندی تنزیه شود، چنانچه خود خداوند تعالی در کتاب خود، از اینکه در آن صفات مانندی داشته باشد خود را تنزیه کرده است. همچنان در مورد تنزیه پیامبران، شما از آنان صفات کمال و بلندی درجاتی که به سبب توبه و استغفار و انتقال از حالت کمال به حالت کاملتر برای آنان حاصل میشود، را سلب نموده اید، و آنچه را که خداوند در این مورد خبر داده است تکذیب و تحریف کرده اید، و گمان کردهاید که انتقال انسان از جهل به علم و دانایی، از گمراهی به هدایت، ازغی و به رشد، نقص است،. و ندانستهاید که کسی که خیر و شر را میچشد و هردو را میشناسد، دوستی او به خیر و کراهت او از شر بزرگتر میباشد نسبت به کسی که تنها خیر را میشناسد [۲۱۸]
چنانچه عمرسگفته است آن کس که جاهلیت را ندیده قدر قوانین اسلام را نمیداند، اما منزه دانستن ائمه از عیب و نقص و آنان را به صفات الهی متصف کردن از فصیحت و رسواییهایی است که انسان شرم دارد آن را ذکر کند.
اما تنزیه شرع گذشت و بیان که اهل سنت مسائل پستی را مورد اتفاق خود قرار ندارند [۲۱٩]
و اما قول او که: «نماز را بدون صلوات بر ائمه باطل میداند».
در جواب گفته میشود که از بدیهیات و ضروریات است که رسول خدا جامر به صلوات بر علی و بر ائمه انثی عشر نکرد نه در نماز و نه درخطبهی نماز جمعه.
صحابه و تابعین این کار را هرگز در نماز نکردند. پس کسی که صلوات بر اثنی عشر را در نماز واجب کرد و یا نماز را بدون آن باطل میداند دین را تغییر داده است. اگر گفته شود مقصود این است که بر آل محمد صلوات بفرستید. گوییم در این صورت بنی هاشم و امهات المؤمنین داخل در آن هستند ولی منحصر به ایشان نیست [۲۲۰].
ولی امامیه بنی عباس و سایر سادات اهل سنت را بجای صلوات مذمت میکنند، و بسیار تعجب است از این شیعه که مدعی تعظیم آل محمد میباشند در حالی که درآوردن لشکر مغول به بغداد سعی و کوشش نمودند تا آنکه هزارها نفر از علویین و اولاد علی و عباسیین را کشتند و یک میلیون و هشتصد هزار نفر از مسلمین را به قتل رسانیدند و زنان و اولاد ایشان را اسیر نمودند [۲۲۱].
در حدیث صحیح آمده که گفتند یا رسول الله چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللهم صل على محمد وعلى آل محمد وأزواجه وذريته»الخ. و به اتفاق مسلمین اولاد عباس از ذوى القربی میباشند و همچنین اولاد حارث بن عبدالمطلب. ایشان از آل محمدند که صدقه را بر ایشان حرام دانستهاند. و نزد مالکی و حنبلی آل محمد امت و پیروان اویند [۲۲۲]. و نزد طایفهای از صوفیه اتقیای از امت میباشند، به اضافه بسیاری از فقهاء درود بر محمد جو آل او را در نماز واجب نمیدانند، و آن کس که واجب میداند آن را منحصر به بعضی از آل ننموده است. و نیز اینکه در نماز صلوات بر خلیفهای از خلفاء مبطل نماز باشد، قول باطلی است. پس اگر برای کسی و یا علیه شخص معینی در نماز دعا شود نماز در نزد اکثر علماء باطل نیست، زیرا رسول خدا جدر قنوت نماز برای قومی دعا و بر عدهای با ذکر نامهای آنان لعن نمود.
[۲۱۸] زیرا آن کسی که صفات خدا را که انبیاء و ائمهی خود نسبت میدهد در حقیقت به شرک روآورده و خدا را مانند مخلوق فرض کرده است، خدایی که در افعال و صفات خود شریک ندارد فقط او مستحق خواندن و شفا دادن خلق و مؤثر در امور و فقط او جواب دهنده و شفا دهنده است نه غیر او بلکه شیعیان برای خدای تعالی شرکایی در تکوین و تشریع قائل شدهاند و برای جهان یک خدا را کافی نمیدانند بلکه امرای هستی نوشتهاند کتاب امرای هستی از آیت الله العظمیسید ابوالفضل نبوی قمیاست که به نظر وی جهان پانزده امیر دارد و همچنین برای ائمه خود صفاتی غلو آمیز قائل شدهاند که ائمه آنها را کفر میدانند از قبیل آنکه امام معدن وحی است و علم او مانند خدا محیط به ما کان و ما یکون است و از ملائکه و انبیاء بالاتر است. .... و... و... [۲۱٩] شیعیان دین واحد را رها کرده و به مذاهب مجعوله خود چسبیدهاند و یک دین را صد مذهب کردهاند و مسائلی مانند عزاداریها و جشنها برای اموات و همچنین نذر و نیاز و وقف برای قبرها و صاحبان قبرها و ریختن پول و طلا در ضریحها را جزء امر دینی قرار دادهاند. صاحبان قبرها که مانند دیگران بشر بوده و از دنیا بکلی بیخبرند بنص صریح قرآن. و علم کتل و حجله و گنبد و ضریح و احکام و آداب زیارت آنقدر تراشیدهاند که تا کسی میان شیعه نباشد نمیداند چه مسائل پستی آوردهاند با آنکه خدای تعالی در بیش از صد آیه قرآن از چنین امری و از خواندن غیر خدا و پناه و تضرع و زاری برای غیر خدا نهی نموده است. [۲۲۰] خدا درباره همه مؤمنین در قرآن سورهی بقره آیهی ۱۵٧ فرموده: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَرَحۡمَةٞۖ﴾[البقرة: ۱۵٧] و در سورهی احزاب آیهی ۴۳ فرموده: ﴿هُوَ ٱلَّذِي يُصَلِّي عَلَيۡكُمۡ﴾و در سورهی توبه آیهی ۱۰۳ به رسول خود فرموده: ﴿وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ﴾بنابراین هرگاه ما بر آل محمد صلوات بفرستیم بر همهی مؤمنین و پاکان امت از جمله علی و حسنین و سایر ائمه نیز صلوات فرستادهایم. [۲۲۱] و وزیر مغول خواجه نصیر الدین طوسی رییس شیعه بود و همچنین در هرات افغانستان هزاران نفر از علویین بدست لشکر شاه عباس شیعی به قتل رسیدند و همچنین در جاهای دیگر که در تواریخ ذکر شده است. [۲۲۲] و بنظر صحیح این قول بهتر است یعنی منظور از آل محمد جپاکان امت و پیروان اویند زیرا خدای تعالی در قرآن در سورهی بقره آیهی ۵۰ فرموده ﴿وَأَغۡرَقۡنَآ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ﴾یعنی: ما آل فرعون را غرق نمودیم، و معلوم است که مقصود از آل فرعون اهل بیت او نیست بلکه لشکریان و پیروان اویند پس آل محمد جنیز باید پیروان حقیقی پیامبر و پاکان امت باشند و حضرت علی بن الحسین زین العابدینسبر اصحاب رسول خدا جو تابعین ایشان صلوات فرستاده و از آن جمله میفرماید. اللهم صل علی التابعین من یومنا هذا إلى یوم الدین. و در دعای بیست و یکم فرموده: اللهم صل على محمد وآله واجعلنى لهم قرینا واجعلنى لهم نصیرا، و در دعای بیست و چهارم صحیفه فرموده: اللهم صل علی محمد وآله وذریته. و همچنین چنانکه در کتاب مستدرک الوسائل جلد اول صفحهی آمده، حضرت باقر/در دعای خود میفرمود: اللهم صل علی محمد وعلی آل محمد من اتبعه منهم باحسان. و نیز در وسائل الشیعه در ابواب ذکر باب ۴۲، حدیث یازدهم از حضرت صادق روایت نموده که شیعیان تمامشان آل محمد میباشند: «نحن وشیعتنا قد دخلنا فیه (ای فی آل).