اصل گمراهی انکار کنندگان صفات خداوند
اصل گمراهی ایشان در این است که لفظ تشبیه مجمل است، زیرا بین دو چیز قدر مشترکی وجود دارد که هر دوی آن در ذهن شریکند؛ ولی لازم نیست که در ذهن مثل هم باشند بلکه غالبا اشیاء در قدر مشترک برتری از یکدیگر دارند. مثلا اگر در مخلوقات گفته شود این حی و آن حی است و این عالم و آن عالم، لازم نیست در حیات و علم از هر جهت مثل هم باشند، و یا حیات این، عین حیات آن، و علم این، عین علم آن باشد؛ و لازم نیست که در موجود خارج از ذهن مشترک باشند.
جهم رئیس جهمیه، خدا را به اسمیکه خلق را مینامند نمینامید مگر نام قادر و خالق، زیرا او جبری بوده و بنده را قادر نمیدانست. و بسا گفته باشند که خدای تعالی شیء مانند اشیاء نیست و قصدشان این است که حقیقت تشبیه از خدای تعالی منفی است.
و تحقیق در معنی تشبیه و تمثیل این است که کتاب خدا در چند جا
آن را نفی فرموده در سوره شوری آیه ۱۱ میفرماید:
﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ﴾یعنی: «چیزی مانند او نیست.»
و در سورهی مریم آیهی ۶۵ فرموده: ﴿هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا٦٥﴾یعنی: «آیا همنامیبرای او میدانی»یعنی نمییابی که استفهام در
آیه استفهام انکاری است.
و در سورهی اخلاص آیهی ۴ میفرماید: ﴿وَلَمۡ يَكُن لَّهُۥ كُفُوًا أَحَدُۢ٤﴾«برای او همتایی نبوده.»
و در سورهی بقره آیهی ۲۲ فرموده: ﴿فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا﴾
یعنی: برای او مانند و یا ند فرار ندهید.
و در سورهی نحل آیهی ٧۴ فرموده:
﴿فَلَا تَضۡرِبُواْ لِلَّهِ ٱلۡأَمۡثَالَۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ وَأَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٧٤﴾[النحل: ٧۴].
یعنی: «پس برای خدا مثلها نزنید زیرا خدا میداند و شما نمیدانید»
که دلالت دارد خدا را نباید تشبیه به خلق نمود.