نادرست بودن استدلال و دروغ بودن حدیث مذکور
در جواب گوییم: این حدیث صحیح نیست بلکه به اتفاق نقادان و حدیث شناسان دروغ است. و در کتاب ابن شیرویه احادیث مجعول نیز بسیار است و او مانند بسیاری از مردم، احادیث خود را از کتب متفرقه جمع نموده و در آن کتب صدق و کذب هردو وجود دارد.
دوم: آنچه در قرأن آمده: ﴿أَلَسۡتُ بِرَبِّكُمۡۖ﴾در توحید است. و ذکر نبی و امیری در آن نیست این آیه لفظ پیمان توحید است که غریزهی خدا شناسی در بشر وجود دارد. آیا نمیبینی که بعد میگوید: ﴿أَوۡ تَقُولُوٓاْ إِنَّمَآ أَشۡرَكَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةٗ مِّنۢ بَعۡدِهِمۡۖ﴾[الأعراف: ۱٧۳] که دلالت دارد فقط بر پیمان توحید یعنی: پیمان عقلی و فطری توحیدی برای این است که بنی آدم توحید فطرتشان باشد و شرک بر طبق فطرتشان نباشد و عذر نیاورند که چون پدران ما مشرک شدند ما ذریت ایشان بودیم و به راه آنان رفتیم. پس این آیه دلالت بر پیمان توحید دارد و در آن نبوت نیست چه برسد به پایینتر از نبوت.
سوم: احادیثی که در این مورد در مسانید و سنن و کتب تفسیر و غیر اینها آمده در هیچکدام چنین مطلب و چنین حدیثی وجود ندارد. و اگر چنین چیز اصلی داشت لااقل بعضی آن را ذکر مینمودند و چنین نبود که همه آن را ذکر نکردهاند.
چهارم: پیمان گرفته شده بر تمام ذریت بنی آدم حتی از انبیاء میباشد و در اینصورت لازم میآید که علی امیر بر تمام انبیاء باشد و از انبیاء بر امارت علی پیمان گرفته شده باشد حتی از نوح و ابراهیم و عیسی و موسی پیمان گرفته شده که علی امیر شماست و چنین کلامیکلام دیوانگان است. زیرا هنوز علی خلق نشده بود که انبیاء همه وفات کردند چگونه علی امیر بر انبیایی بوده که تماما قبل از او وفات کردهاند؟! آیا چگونه علی امیر است بر کسانی که قبل از وجود و به دنیا آمدن او و بعد از وفات او خواهند آمد؟! نهایت چیزی که میتوان گفت آنست که او بر اهل زمانش امیر بوده است. اما امارت او بر آنان که قبلا خلق شده و یا بعدا خلق میشوند از دروغهای کسی است که عقلی ندارد و از آنچه میگوید شرمیندارد جای شگفت است که این رافضی خر خرتر از خردمندان یهود که خداوند در وصفشان فرموده است ﴿مَثَلُ ٱلَّذِينَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ يَحۡمِلُوهَا كَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ يَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ﴾[الجمعة: ۵] و این آیه تنها دربارهی یهودیان نیست بلکه شامل کسانی که خود را مسلمان نامیده و کتاب آسمانی خود قرآن را رها کرده. و پشت سر میاندازند نیز میشود، و گناهشان عظیمتر است. این ادعاها که نمودی مانند قول محی الدین بن عربی الطایی و امثال اوست که گوید: انبیاء علم به الله را استفاده کردهاند از مشکاة خاتم الأولیاء یعنی خودش که بعد از قرنها از رفتن ابنیاء خلق شده است. پس غلو صوفیان در ولایت مانند غلو رافضیان است در امامت. سپس رافضی گفته این صریح در این باب است، آیا چنین چیزی نزد کسی حجت است و آیا احدی آن را قبول میکند و آیا چنین چیزی را به قدر یک مشت علف میپذیرند. والله حسبك وحسبنا على ما تقول.