دلیل نهم حلی از حدیث ساختگی و بطلان آن
گوید: «حدیث نهم چیزی است که همه روایت کردهاند اینکه رسول خدا جصحابه را امر نمود به اینکه بر علی سلام کنند و گفت «او سید المسلمین و امام المتقین و سردار دست و پا [۳۵٩]سفیدان است و فرمود این ولی هر مؤمن پس از من میباشد پس در اینصورت علی امام است».
جواب: ما مطالبه میکنیم به اسناد این حدیث و بیان صحت آن، زیرا که در کتاب صحیح و مسند معتبری وجود ندارد. بلکه افرادی آن را روایت کردهاند که متهم به دروغ میباشند. و کسی که کمترین معرفت به حدیث دارد میداند که اینها ساخته شده است و نسبت دادن آن به پیغمبر گرامی جایز نیست و ما کسی را سید المرسلین و امام المتقین و سردار دست و پا سفیدان، نمیدانیم جز رسول خدا جرا.
زیرا بهترین مسلمین و متقین و دست و پا سفیدان، مسلمین قرن اول میباشند که رسول خدا جامام و سردارشان بود بلکه او قائد و سردار ایشان در قیامت است.
ولی رافضه اصحاب رسول خدا جرا کفار و فساق و مرتد میدانند. پس چگونه علی سردار ایشان است، و رسول خدا جفرمود: «روز قیامت عدهای میآیند که دست و پایشان از آثار وضوء سفید است و من هم جلو دار شما بر حوض کوثر» و این حدیث میرساند که هرکس وضوء گرفت و صورت و دو دست و دو قدمش را شست او از دست و پا سفیدان است و آنان تمام امت محمدند جز شیعیان رافضی زیرا اگر تحقیق کنی مییابی که ایشان قدمهای خود را در وضوء نم شویند پس از دست و پا سفیدان نیستند، پس نه پیغمبر جو نه علیسسردار شماست و همانا که در این حدیث فرمود: محجلین و حجله سفیدی در دست و پا میباشد. و رسول خدا جفرمود: «ویل للاعقاب وبطون الأقدام من النار»یعنی: وای بر پاشنهها و کف قدمها از آتش بنابراین در وضوء باید پاشنههای پا و کف قدمها را شست، اسب اگر سفیدی و روشنی در دست و پای او نباشد محجل نیست. پس آنکه تا کعبین نمیشوید او از محجلین نیست. و یکی از قرائن کذب حدیثی که ابن مطهر آورده این است که رسول خدا جشیخین را بر علی برتری میداد، آنچنان برتری که عام و خاص حتی مشرکین نیز میدانستند، و در صحیحین است که چون عمر را بر تخت گذاشتند مردم اطراف آن برای او دعا میکردند و ثناء میگفتند و برای او پیش از آنکه برداشته شود صلوات میفرستادند، راوی گوید مرا حسرت فرا نگرفت مگر به واسطه آنکه دستی از پشت سر به شانهام خورد نگاه کردم دیدم علی است که طلب رحمت بر عمر مینمود، و میگفت احدی را بجای نگذاشتی که محبوبتر باشد نزد من، که خدا را ملاقات کند بمانند عمل تو، و به خدا قسم امیدوارم که خدا تو را با دو رفیقت قرار دهد و این برای اینست که بسیار میشنیدم که رسول خدا جمیفرمود: «با ابوبکر و عمر آمدم و رفتم و خارج شدم با ایشان»، و برتری آن دو بر او و امثال او بر احدی مخفی نبود، و لذا شیعیان قرن اول با اینکه در حب علی افراط داشتند باز شیخین را بر او مقدم میداشتند و فقط علی را بر عثمان مقدم میداشتند. چنانکه عبدالرزاق صنعانی گفته است: همین کافی است که علی گفته و من مخالفت علی را در گفته او روا نمیدانم که گفته است: بهترین این امت پس از پیغمبرشان ابوبکر و عمر است و اگر بخواهم سومی را نام میبرم. چون روز احد ابوسفیان امیر مشرکین غلبه کرد، فریاد برآورد آیا محمد در این قوم است؟ پیغمبرجفرمود: «او را جواب ندهید»، پس گفت آیا ابن ابی قحافه میان این قوم هست؟ پیغمبر جفرمود: «او را جواب ندهید»، پش گفت آیا ابن الخطاب میان قوم هست؟ پیغمبر جفرمود: «جوابش را ندهید» پس ابوسفیان به اصحاب خود گفت: این سه نفر را کفایت کردم، یعنی. شما آنان را کشتید، و عمر نتوانست خود داری کند، گفت: دروغ گفتی ای دشمن خدا، آنان که نام بردی زنده هستند» پس ملاحظه کن حتی رئیس مشرکین سؤال نمیکرد مگر از این سه نفر، و این دلیل بر این است که حتی در نظر مشرکین عظمت داشتند به خلاف دیگران که چنین عظمتی نزد مشرکین نداشتند. و همچنین جملهی: «هو ولي كل مؤمن بعدي»دروغ بر رسول خدا جاست. بلکه خود رسول جولی هر مؤمنی است چه در زمان حیاتش و چه بعد از وفاتش و هر مؤمنی نیز ولی آن حضرت در حیات و ممات میباشد، پس ولایتی که ضد عداوت است به زمانی غیر زمان دیگر اختصاص ندارد. اما ولایت به معنی امارت همانا گفته میشود: هو والی کل مؤمن (آنهم در زمان حیات طرفین). پس جملهی علی ولی کل مؤمن بعدی، جملهای نیست که بتوان آن را به رسول خدا جنسبت داد و نمیتوان گفت پیامبر خدا جآن را فرموده است، زیرا اگر مراد موالات و دوستی است، پس احتیاج به کلمهی بعدی ندارد و اگر مراد امارت است باید گفته شود: (وال على كل مؤمن). و اما قول رسول خدا جبرای علی که «انت مني وأنا منك»پس این صحیح است، و در حدیث است که رسول خدا جبه زید فرمود: انت اخونا ومولانا،و به جعفر فرمود: «در خلقت و در اخلاق مانند منی، و در صحیحین آمده که پیغمبر جبه اشعریین که گاه در جنگ پیشتاز و آنچه داشتند در یکجا جمع کرده و به تساوی قسمت میکردند، فرمود: هم منی وأنا منهم یعنی: ایشان از من و من از ایشانم، پس دانستیم که این جمله مدح است ولی هیچ دلالتی بر امامت ندارد. و همچنین رسول خدا جدربارهی جلیبیب فرموده: هذا مني وأنا منه.
[۳۵٩] منظور از دست و پا سفیدان نمازگزاران میباشند که برابر کثرت وضوء برای نماز خداوند این اعضا را در روز قیامت چون نور درخشان میگرداند تا نمازگزاران را از غیر آنان ظاهر سازد.