رد بر دلیل مذکور و اینکه ساقط الاعتبار است
در جواب گوییم: اول: دلیل صحت این حدیث را از شما میخواهیم زیرا هر حدیثی که احمد روایت کرده صحیح نیست، به اضافه این حدیث را احمد روایت نکرده نه در مسند و نه در فضائل و ابدا چنین روایتی ندارد. و همانا قطیعی آن را زیاد کرده و از کدیمیو او از عمرو بن جمیع نقل کرده است. و این کدیمیو عمرو بن جمیع هردو متهم به جعل حدیث و معروف به کذاب میباشند. پس این حدیث از درجهی اعتبار به کلی ساقط است.
دوم: در حدیث صحیح آمده که غیر علی نیز صدیق نامیده شده، و در صحیح آمده که پیغمبر جبر کوه احد بالا رفت و با او ابوبکر و عمر و عثمان بودن، پس کوه به لرزه درآمد رسول خدا جفرمود: «ثابت باش که بر بالای تو نیست مگر پیغمبر و صدیق و دو شهید» و نیز در حدیث صحیح آمده که رسول خدا جفرمود: «همواره مرد راست میگوید و راستی میجوید تا اینکه نزد خدا صدیق نوشته شود».
و نیز حق تعالی حضرت مریم را صدیقه نامیده است. پس چگونه میتوان گفت صدیق منحصر به سه نفر است. پس قول او که صدیق و صدیقین سه نفر بودهاند اگر مقصود آنست که غیر از آن سه صدیقی نبوده است، این سخن مخالف با کتاب و سنت و اجماع مسلمین است، و اگر مقصود او آنست که در صدیقیت فقط آن سه نفر کامل بودهاند. این نیز خطا میباشد زیرا چگونه مصدقین و تصدیق کنندگان به موسی و عیسی افضل از مصدقین به محمد میباشند، در حالیکه خدا به نسبت به مصدقین محمد فرموده: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾. و خدای تعالی مؤمن آل فرعون و صاحب آل یاسین را صدیق ننامیده و لیکن ایشان را مصدقین به رسل معرفی کرده و مصدقین به محمد از ایشان افضل میباشند و البته حق تعالی انبیاء را صدیق نامیده مانند آنکه در سورهی مریم آیهی ۴۱ فرموده: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا٤١﴾[مريم: ۴۱] و در آیهی ۵۶ فرموده: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا٥٦﴾[مريم: ۵۶] و نیز در سورهی یوسف آیهی ۴۶ حضرت یوسف معرفی شده و آمده است که ﴿يُوسُفُ أَيُّهَا ٱلصِّدِّيقُ﴾سوم: خدای تعالی در سورهی حدید آیهی ۱٩ میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصِّدِّيقُونَۖ وَٱلشُّهَدَآءُ عِندَ رَبِّهِمۡ لَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ وَنُورُهُمۡۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ﴾[الحديد: ۱٩] و این اقتضاء دارد که هرکس واقعا مؤمن به خدا و انبیاء باشد صدیق است، در اینصورت چگونه میتوان گفت فقط سه نفر حقیقتاً ایمان داشته و صدیق بوده و بقیه مصداق ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ﴾[البقرة: ۳٩] بودهاند؟!.
چهارم: لازم نیست که هرکس صدیق شد مستحق امامت باشد و اگر هرکس صدیق نامیده شد امام باشد سزاوارترین شخص به این نام که برای او نیز ثابت شده ابوبکر است که هم صدیق بوده و هم امام.