جواب دلیل بیست و یکم به چند وجه
جواب: اول: از شما مطالبه میشود مدرک صحت ابن حدیث را بیان کنید و مجرد نقل ثعلبی و مانند او دلالت بر صحت آن ندارد. و این حدیث باطل است به دلایل و قرائن دیگر از آن جمله آنچه در خود این حدیث است. و این حدیث از ساخته شدههای راه گذری است که محدثین شکی در جعل آن ندارد. و تو هم که از مسند معتبر و کتاب معتمدی نقل نکردهای، و کتاب خصائص علی از نسائی با اینکه در آن صحیح و ضعیف است و لیکن مانند این خرافات که تو آوردهای در آن نیست. و همچنین ابونعیم در کتاب خصائص و همچنین در جامع ترمذی احادیثی ضعیف در مناقب و صفات علی ذکر کردهاند و لیکن حاشا چنین افترائی در آن باشد و به اتفاق اهل حدیث این حدیثی ساختگی است.
دوم: علی همانا با فاطمه در مدینه ازدواج کرد و حسنین در سال سوم و چهارم هجرت متولد شدند و سورهی انسان ﴿هَلۡ أَتَىٰ﴾. به اتفاق مفسرین مکی است و در مکه حسن و حسینی نبوده تا مریض شوند و نذر کنند پس کذب این حدیث روشن است.
سوم: در صحیحین ثابت است که پیغمبر جنهی کرده از نذر و فرموده خیر نیاورد و فقط انسان به واسطهی آن از بخل خارج میشود. و خدا نذر را مدح نکرده و فقط وفا به نذر را مدح نموده چنانکه از ظهار نهی شده اما چون ظهار کرد باید کفاره بدهد و از دادن کفاره مدح شده است. (و چنانکه ملاحظه میشود نذرهای قرآن نذر با شرط نیست بلکه بدون شرط است).
چهارم: سیاق این حدیث و الفاظ آن از ساختهی دروغگویانی است که جاهل بودهاند مانند آنکه گوید «عموم عرب ایشان را عیادت کردند» در حالیکه عموم عرب در مدینه نبودند و عربهای کافر نیز به عیادت حسنین نمیرفتند و یا مانند آنکه عموم عرب به علی گفتند چه خوبست که برای فرزندانت نذر کنی در حالیکه علی دین خود را از پیغمبر جمیگرفت نه از عرب، و اگر منظور آنست که ایشان علی را به اطاعت امر میکردند، جواب آنست که خود رسول خدا جاولی بود که او را به این اطاعت امر کند و اگر اطاعت نبوده پس علی چنان نبوده که آن را بجا آورد.
پنجم: برای فاطمه کنیزی بنام فضه نبوده و اصلا در مدینه کنیزی بنام فضه شناخته نشده و همانا این فضه مانند ابن عقب است که میگویند معلم حسنین بوده و به ایشان علم حوادث آینده را تعلیم میداده، در حالیکه نام ابن عقب و چنین موضوعی از دروغهایی است که جهال دروغگو ساختهاند. و فضه و ابن عقب هردو از نامهای ساختگی است. و اما آنچه در صحیحین از علی روایت شده اینست که فاطمهل. از پیغمبر خادمهای خواست، پس رسول خدا جتسبیحاتی که عبارت است از تکبیر و تحمید و تسبیح به او آموخت و فرمود این برای تو بهتر از خادم است.
ششم: سه روز اطفال را بدون غذا در معرض هلاک گذاشتن خلاف شرع است. آیا مگر شما علی را تابع شرع نمیدانید. رسول خدا جفرمود: ابتداء خود را حفظ کن سپس عیالت را. و مانند این مثل که گوید «اول خویش بعد درویش».
هفتم: حفظ سلامت واجب است چه برای علی و چه برای اهل بیت او.
هشتم: ممکن بود همدردی کند یک قرص به سائل بدهند و بقیه را خود و بچهها تناول کنند، آیا یک نفر یتیم پنج قرص نان را برای چه میخواهد یک نیم قرص او را کافی است [۳۳۸].
دهم: قول یتیم که پدرم روز عقبه شهید شد نیز دروغ است و دلالت به دروغ بودن این حدیثی که شما ذکر کردید میکند زیرا شب عقبه عدهای از مدینه آمدند در عقبهی منی با رسول خدا جبیعت کردند و جنگی نبود تا کسی شهید گردد، پس عذاب خدا بر آنکه این موهومات را جعل نموده است و بعلاوه در مدینه هرگز اسیر نبود گدایی کند بلکه مسلمین اسیران خود را سرپرستی و اداره میکردند و این دروغ مفتضح چیست که با آن استدلال میکنی؟!!.
[۳۳۸] نهم: خدا فرموده: ﴿وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا٢٩﴾یعنی: دستت را به کلی باز مکن که مورد ملامت و حسرت خواهی بود. پس تمام نانها را به یک یتیمییا به یک اسیر دادن و برای خود هیچ چیز باقی نگذاشتن بر خلاف دستور خدا میباشد.