دلیل دهم حلی بر احقیت علیسدر امامت
گوید برهان دهم: «قول خدای تعالی در سورهی بقره آیهی ۳٧: ﴿فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ﴾[البقرة: ۳٧] یعنی: «آدم از پروردگار کلماتی گرفت پس خدا توبهی او را قبول کرد». ابن مغازلی به اسناد خود از ابن عباس روایت کرده که گفت رسول خدا جاز این کلمات سوال شد؟ فرمود: از خدا سؤال کرد بحق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین که توبهی مرا بپذیر پس خدا توبه او را پذیرفت، و در این خبر علی با پیغمبرجمساوی شده در توسل به او [۳۳۱]».
[۳۳۱] بدان که در زمان ما رسم است که مردم خدا را به مخلوقی قسم میدهند و میگویند: «خدایا بحق فلان نبی و یا فلان ولی ما را ببخش و یا چنین و چنان کن» کسی که خدا را چنین قسمیمیدهد آیا مقصودش چیست؟ اگر مقصود اینست که فلان نبی و با فلان ولی بر خدا منتی و حقی دارد پس بطلان آن واضح است زیرا هیچکس بر خدا منتی ندارد بلکه این خداست که بر بشر منت دارد و خداست که نعمت و توفیق هدایت داده است چنانکه در سورهی حجرات آیهی ۱٧ فرموده: ﴿بَلِ ٱللَّهُ يَمُنُّ عَلَيۡكُمۡ أَنۡ هَدَىٰكُمۡ لِلۡإِيمَٰنِ﴾[الحجرات: ۱٧] و به پیامبر اسلام فرموده: ﴿وَوَجَدَكَ ضَآلّٗا فَهَدَىٰ٧﴾[الضحى: ٧] و اگر مراد از این قسم شرافت فلان ولی است یعنی: مثلا وقتی شخص آلودهای به خدا میگوید «خدایا چون فلان ولی زحمت کشیده و خود را در اثر سعی و کوشش و کسب فضائل بهشتی نموده پس مرا که فسق و فجور و کسب رذائل نموده ام و سزاوار دوزخ میباشم نیز داخل بهشت نما، پس این نیز سخن باطلی است، زیرا کسی که کسب رذائل نموده، و عمر خود را به گناهان گذرانده، اهل دوزخ است و نمیتوان گفت فلان ولی رنج و زحمت کشیده و کسب سعادت نموده و به بهشت میرود پس خدا باید فلان آلوده را به بهشت برد، شخص نااهلی که چنین انتظاری دارد حکمت خدا را در قوانین او نشناخته بلکه از عقل و خرد به کلی بدور است. و خدا فقط از عدهی معدودی ایمان و تقوی نخواسته بلکه از تمام انسانها ایمان و عمل صالح خواسته و همه افراد بشر را خواسته تا به مقام تقوی و تزکیه خود را برسانند و به بهشت روند و قانون خدا چنین نیست که با وجود تقوای عدهای بقیه بیتقوا باشند؟ سعادتمند شوند و هیچگاه نزد خدا متقی با آلوده در ردیف هم نخواهند بود چنانکه در سورهی ص آیهی ۲۸ فرموده: ﴿أَمۡ نَجۡعَلُ......ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ٢٨﴾[ص: ۲۸] و بهشت را در مقابل عمل صالح میدهد چنانکه در سورهی زخرف آیهی ٧۲ فرموده: ﴿وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٧٢﴾[الزخرف: ٧۲] و در سورهی مریم آیهی ۶۳ فرموده: ﴿تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ﴾[مريم: ۶۳] پس کسی که برای خود کسب فضائل نموده، فضائل او مربوط به خود اوست، و حتی رسول خدا جنیز نمیتواند مجرمین را از عذاب نجات دهد چنانکه خدا به او فرموده: ﴿أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ١٩﴾[الزمر: ۱٩] بنابراین کسی که بدون عمل صالح خود را از اهل بهشت میداند و دلیل او کسب فضائل و رنج و زحمت و بهشتی بودن فلان ولی است و چنین سخن باطلی را برای خدا هم ذکر میکند چنین کسی بسیار گستاخ و مغرور است، بعلاوه دلیل بر اینکه مردم بر خدا به مخلوقی قسم یاد کنند وجود ندارد و اگر چنین چیزی صحیح بود باید قرآن و سنت رسول به آن امر نموده باشد در حالی که چنین امر و دستور در شرع نیامده و لذا بسیاری از ائمه و بزرگان اسلام از چنین قسمتی نهی نمودهاند. پس هرکس باید خود بدر گاه خدا به تضرع و توبه پرداخته و ایمان و عمل صالح را پیشهی خود نماید تا به سعادت برسد و این تنها راه نجات و رستگاری است. بهر حال در خبری که علامه حلی آورده اشکالات فراوانی است: