رد بر دلیلی حلی راجع به ثبوت امامت علی از آیهی قرآنی
در جواب گفته میشود: رد اینکه رسول خدا جعلی و فاطمه و فرزندانشان را در مباهله آورده کسی انکار ندارد در صحیح مسلم از سعد بن ابی وقاص نقل شده که: چون این آیه نازل شد رسول خدا جایشان را خواند و گفت: «اللهم هؤلاء أهلي»و لیکن چنین چیزی دلالت بر امامت و افضلیت ندارد و قول تو که «وأنفسنا» قرار داده علی را نفس رسول و وحدت حقیقی محال است و گفتی باقی نمیماند مگر مساوات، این صحیح نیست بلکه محال است.
و احدی مساوی با رسول خدا جنیست و لفظ أنفسنا و أنفسکم در لغت عرب اقتضای مساوات را ندارد. چنانکه خدای تعالی لفظ أنفس را در چند جای قرآن آورده و هیچ کجا مساوات را نمیرساند از آن جمله در سورهی نور آیهی ۱۲ در قصهی افک فرموده: ﴿لَّوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ ظَنَّ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بِأَنفُسِهِمۡ خَيۡرٗا﴾[النور: ۱۲] و این آیه موجب آن نیست که ما تمام مؤمنین و مؤمنات را باهم مساوی بدانیم. و همچنین در سورهی بقره آیهی ۵۴ در داستان بنی اسرائیل فرموده: ﴿فَتُوبُوٓاْ إِلَىٰ بَارِئِكُمۡ فَٱقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ عِندَ بَارِئِكُمۡ﴾[البقرة: ۵۴] که مقصود آنست که بعضی از شما بعض دیگر را بکشد و چنین کلمهای ایجاب نمیکند که آنان باهم مساوی بودند و دلالت ندارد که آن کسی که گوساله پرستی نموده با آنکه چنین عملی را انجام نداده باهم مساویند. و در سورهی حجرات آیهی ۱۱ فرموده ﴿وَلَا تَلۡمِزُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ﴾یعنی: بعضی از شما از بعض دیگر عیبجویی نکند که همه مؤمنین و مؤمنات را از این عمل نهی نموده با اینکه ایشان باهم مساوی نیستند و در فضیلت و احکام با یکدیگر فرق دارند و ظالم و مظلوم و امام و مأموم متساوی نیستند. و همچنین در سورهی بقره آیهی ۸۵ فرموده: ﴿ثُمَّ أَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تَقۡتُلُونَ أَنفُسَكُمۡ﴾یعنی: «بعضی بعض دیگر را میکشد». پس در آنچه گفته شد واجب نیست که افراد با یکدیگر مساوی باشند، بلکه چنین چیزی ممتنع است. همچنین است در آیهی مورد بحث. پس این لفظ دلالت بر مجانست و مشابهت دارد. و تجانس و مشابهت به اشتراک در ایمان است و مؤمنین با یکدیگر برادرند. و در سورهی توبه آیهی ۱۲۸ حق تعالی به اعراب فرموده ﴿لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ﴾[التوبة: ۱۲۸] یعنی «برای شما رسولی از خودتان آمده که بر او سخت است آنچه شما را به زحمت افکند»و در سورهی آل عمران آیهی ۱۶۴ فرموده: ﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ﴾[آل عمران: ۱۶۴] یعنی: «خدا منت بر مؤمنین گذاشت که رسولی از خودشان میانشان مبعوث نمود»که در این آیات از پیامبر جبعنوان کسی از نفس مؤمنین یاد شده است حال آیا رسول خدا جبا مؤمنین در هر جهت مساوی است. و یا مؤمنین و مؤمنات که بعنوان نفس یکدیگر از آنان یاد شده باهم مساویند؟!!. البته خیر، و همچنین آیات دیگری که ذکر آن موجب تطویل میشود. و همین طور است آیه مباهله که فرموده: ﴿نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَكُمۡ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمۡ﴾[آل عمران: ۶۱] یعنی: مردان ما و مردان شما کسانی که از نظر دین و نسب از جنس ما هستند و مراد مردان هم دین ما و مردان هم دین شما و نزدیکان ما و شما میباشد و خلاصه آنکه فرموده دعوت کنیم خودیها را از ما و شما که مراد تجانس در قرابت میباشد. و رسم مباهله این است که طرفین خویشان خود را که به آنان دلبستگی دارند در مباهله بیاورند نه کسان دور را، اگر چه افضل باشند. و آیهی مباهله در سال دهم هجرت بوده است. و از خانوادهی رسول جکسی از اعمام او باقی نمانده بود جز عباس، و عباس سابقه و اختصاص علی را نداشت و از سابقین اولین نبود و برای او به مثل علی اختصاصی نبود و بین پسر عموهای او مثل علی موجود نبود، و جعفر نیز قبلا به شهادت رسیده بود. پس اینکه علی برای مباهله تعیین شد برای آنکه در اقارب رسول جکسی که جای علی باشد وجود نداشت و مقصود این نبود که علی با رسول الله جمساوی است. و نیز دلیل آن نیست که علی افضل صحابه بود بلکه برای او در مباهله فضیلتی میباشد و در این مباهله بین او و حسن و حسین و فاطمه اشتراک بود، و چنین چیزی از خصائص امامت نیست، و خصائص امامت برای زنان ثابت نشده و اقتضاء ندارد. آن کسی که به مباهله برده شده از جمیع صحابه افضل باشد.!
و اما قول او که «اگر دیگران برای استجابت دعاء افضل از ایشان بودند با خود میبرد.»
سخن نامربوطی است زیرا مقصود اجابت دعاء نبود، و از برای اجابت دعاء خود وجود پیغمبر جکافی بود. و مقصود این نبود که هرکس دعای او اجابت میشود برای مباهله ببرد بلکه از طرف خدا مأمور بود طبق رسم مباهله کسان دور را و اگر چه افضل باشند نیاورد. زیرا طبع انسان خوفش بر نزدیکان خود بیشتر از اجانب است. و همچنین وقت گروگان گیری هر طایفه زن و فرزند را گرو میگیرند و گرو میدهند که بیشتر مورد اهمیت باشد، اما لازم نیست این زن و فرزند افضل نزد خدا باشند. و این مردان دنیا پرست هستند که در مواقع خطر و گرفتاری عزیزان و خویشان خود را از خطر دور نگاه میدارند و فقط از پیروان و مریدان خود در گرفتاریها استفاده میکنند. اما انبیاء و صالحین چنین صفت نکوهیدهای را ندارند.
بس رها کن خیالبافی و آوردن الفاظ مجمله را. و گمان مبر کسی با رسول خدا جمساوی باشد. و اگر باقی دختران رسول خدا جزنده بود و یا فرزند او ابراهیم زنده بود البته آنها را نیز با خود میآورد. و همچنین اگر عمویش حمزه زنده بود. (در مورد مباهله قبلا نیز توضیحی داده شد مراجعه شود).