مقدمهی مترجم
الحمدلله الذي هدانا لهذا وما كنا لنهتدي لولا أن هدانا الله.
و بعد: بدان که نویسنده بر حسب پیشنهاد بعضی از برادران خیر خواه دینی و استدعای مکرر ایشان که رد تقاضای ایشان را روا ندانستم، به ترجمهی کتاب «المنتقی» (که مختصر کتاب «منهاج السنة» میباشد) اقدام نموده، در حالیکه پیر و ناتوان و افسرده میباشم، چون مسلمین را مبتلا و پراکنده و بدبین به یکدیگر میبینم، و دین اسلام که یک دین بوده تبدیل به صدها مذهب و آلوده به خرافات و بدعتها شده و دکانداران مذهبی مانع رفع اختلاف و سد راه تحقیق و ارشاد مشتریان میباشند. و به اضافهی بیانصافی و جهل گویندگان و تعصب بسیاری از نویسندگان برای حفظ خرافات مذهبی، بهر وسیله شده مردم را کر و کور نگه داشته و مانع از بیداری و رشد آنان شدهاند که موجب یأس خیر خواهان گردیده و لذا از گفتن و نوشتن حقایق دریغ نموده و یا واهمه دارند، و یا با وجود کثرت موانع خود را مکلف نمیدانند. کار بسیاری از مسلمین به جایی کشیده که در اصول عقاید مدرکی ندارند و حتی در اصول دین مقلد گذشتگانند و جز تعصبات تزریق شده و تقلیدهای عوامانه و احساسات جاهلانه چیزی ندارند. در چنین محیطی عالم آگاه خیر خواه کمتر نشو و نما میکند.بهر حال قصد ما از نوشتن و ترجمهی این مختصر برطرف کردن اختلاف از میان مسلمین و دعوت فریقین به اتحاد و یگانگى است.کار تعصب و عداوت بجایی رسیده که در این شهر ما یعنی تهران اگر کسی یهودی و یا نصرانی و بلکه اگر بیدین باشد، با او مخالفت و نزاعی ندارند، ولی اگر اهل سنت باشد و یا بر خلاف مذهبی (یعنی تشیع) سخنی بگوید غوغا برپا میکنند و اگر متهم شود که او سنی است بدون مزاحمت نمیتواند زندگی کند. در این شهر اکثر شان عوام و از حقایق قرآن بیخبرند و خیال میکنند آنچه علماء و منبریها گفته و یا نوشتهاند حق و مطابق واقع است، و متأسفانه از واقع اطلاعی ندارند. مثلاً بهترین کتاب مذهبی ایشان کتاب کافی کلینی است که جمیع علمای مذهبی مقلد این کتابند و این کتاب مملو از خرافات و غلو و مطالب ضد قرآنی و ضد عقلی است.
کلینی کاسب کم سوادی بوده در بغداد و آن زمان نه دانشگاهی بوده و نه حوزهی علمیه که مطالب و روایات او را بررسی کنند و لذا در کتاب خود ساختگیهای بسیاری را نقل نموده است. مثلاً در «باب ما جاء في الاثنى عشر» از جزء اول اصول کافی که خواسته به روایات، خود امامت امامان دوازده گانه را اثبات کند، پنج حدیث آورده که میگوید ائمۀ ۱۳ نفرند، یعنی ۱۲، را از ۱۳ تمیز نداده است. و با این وصف تمام علماء،و حتی مراجع شیعه که خود را اعلم میدانند مقلد مطالب این کتابند و طلاب و مقلدین هم یا حوصلهی تحقیق ندارند و یا اگر بخواهند تحقیقی کنند غالباً تحقیق ایشان منحصر به خواندن و مطالعهی کتب مذهب خود شان است.
بالاخره، دین چیزی نیست که انسان سرسری بگیرد و مانند اکثر اهل مذاهب از عالم نمایان تقلید کند و بدون حجت معقول روز رستاخیز خدا را ملاقات کند بلکه باید دلیلهای دیگران را نیز مطالعه نماید و از کتب آنان آگاه شود و به گفتار آنکه میگوید کتب دیگران را مخوان، حرام است! گوش فرا ندهد. او که میگوید مطالعهی کتب مخالف حرام است از دکان خود میترسد که مبادا مشتریانش کم شود، زیرا اگر مسلمان است و قرآن را قبول دارد قرآن کریم در سورهی زمر آیهی ۱٧ و ۱۸ فرموده: ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾[الزمر: ۱٧-۱۸]
یعنی: «به آن بندگانم بشارت بده که هر قولی را میشنوند پس بهترین آن را پیروی میکنند، ایشانند که خدا هدایتشان کرده و ایشان خردمندانند».
ما کتاب اصول کافی را بررسی و تحقیق نمودیم و به گواهی کتبرجال امامیه معلوم شد که اولًا اکثر راویان آن بسیار دروغگویان و سازندگان اخبار دشمنان اسلام و دینند. و ثانیاً اکثر مطالب آن ضد کتاب خد ا بوده و قرائن جعل در آن بسیار است. و ما در این باره کتابی روشنگر نوشته و برای خود موجبات آزار و اذیت زیادی را از جانب مخالفان فراهم آوردیم. و ایشان از ترس رسوایی خود مانع چاپ و نشر آن شدند. ما بیداری و هشیاری ایشان را خواستیم، ولی در مقابل جز فحش، تهمت، افتراء و آزار چیزی ندیدیم. و بعضی از دانشمندان ایشان که فهمیدند مطالب ما صحیح و خدا پسندانه و خیر خواهانه است به ما گفتند مطالب شما صحیح است ولی نشر آنها به زیانتان میانجامد و به صلاح شما یست.
آری، در این شهر اگر خدا و رسول او را منکر شوی زیانی نمیبینی ولی چنانچه به یکی از مطالب خرافی دکانداران ایراد کنی و یا فلان معجزهی دروغین و یا بدعتهای مذهبی را نپذیری مورد صدمات و عداوت هزاران نفر خواهی بود. صدها کلیسا و خانقاه و امثال آن به ترویج خرافات و موهومات مشغولند، ولی یک مسجد ساده که فقط حقایق قرآن در آنجا گفته شود نیست. مسجدی بود که در آن حقایق قرآن گفته میشد و بالای در آن نوشتند: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨﴾[الجن: ۱۸] که آیهی قرآن است و میگوید مساجد خدا راست و غیر خدا رانخوانید، یعنی یا موسی و یا عیسی و یا محمد و یا حسین نگویید، و در مقام تضرع و دعا تنها خدا را بخوانید، دکانداران مذهبی غوغا برپا کرده و عوام را تحریک نموده و آن مسجد را خراب کردند، زیرا اینان بزرگان مذهبی خود را مانند خدای تعالی حاضر و ناظر و قاضی الحاجات میدانند و به این شرک و کفر افتخار میکنند. و حتی اهل سنت که اکثریت مسلمین را تشکیل میدهند یک مسجد ساده بدون زر و زیور که در آن نماز برپا کنند در تهران ندارند، با وجود آنکه کلیساها، خانقاههای در تهران وجود دارد. ما امیدواریم به واسطهی این ترجمه، طالبین هدایت راه یگانه پرستی را در یابند و به اسلام اصیل آشنا شوند.
این ترجمه، برگردان کتاب «المنتقى» به فارسی میباشد. و «المنتقی» گزیده و فشردهی کتاب «منهاج السنه» و یا «منهاج الاعتدال» است که مصنف اصلی آن عالم مجاهدی بوده بنام شیخ الاسلام تقی الدین احمد بن تیمیه دمشقی؛ و او آیتی بوده از آیات الهی، و صدها تالیفات مفیدهی دینی دارد، و عمری با بیدینی و خرافات مبارزه کرده و مدتها در زندان بوده تا اینکه در سال ٧۲۸ قمری داعی حق را لبیک گفته و به رحمت الهی پیوسته و از شر دشمنان آسوده شده است. و «المنتقى» که مختصر آن تالیف یکی از شاگردان وی بنام «الحافظ ابوعبدالله محمدبن عثمان الذهبی» است، حافظ ذهبی این کتاب را به عربی نگاشته و ما با توجه به اصل کتاب آن را به فارسی ساده و روان برای ایرانیان و پارسی زبانان ترجمه کردیم، و تا توانستیم به اختصار کوشیدیم و لب سخن را آوردیم، و هرجا احتیاج به توضیح داشته با گذاشتن نشانهای در پاورقی توضیح دادیم. و با توجه به اینکه اصل کتاب بنام «منهاج السنة النبوية فى نقض كلام الشيعة والقدرية» میباشد، ما نیز آن را مراعات و این ترجمه را نام گذاشتیم به «رهنمود سنّت در ردّ اهل بدعت». از خدا میخواهیم که آن را از ما قبول و وسائل نشر آن را فراهم نماید، و ما را از شر دشمنان بسیاری که داریم حفظ نماید.
ا، ع، ب
به تاریخ ۱۴۰۴ قمری