رهنمود سنت در رد اهل بدعت

فهرست کتاب

رد بر استدلال مذکور و نادرست بودن آن بر امامت علیس

رد بر استدلال مذکور و نادرست بودن آن بر امامت علیس

گوییم: (قبلا این حدیث ذکر شد و به اندازه‌ی کافی توضیح داده شد) و این حدیث در صحیحین آمده و در غزوه‌ی تبوک چنین فرموده است. و رسول خدا جهر سفری که از مدینه غایب می‌‌شد مردی را در مدینه جای خود می‌گذاشت و چون غزوه‌ی تبوک پیش آمد به احدی اذن تخلف نداد و در مدینه کسانی جز ناتوانان و یا منافقین نبودند. و این جانشینی مانند جانشینی‌های همیشگی نبود و لذا علی مورد طعن منافقین شد که رسول خدا جتو را دوست ندارد و با اطفال و زنان تو را گذاشته است، و لذا علی افسرده شد و بیرون آمد خدمت پیغمبر جو گفت آیا مرا با زنان و اطفال می‌گذاری؟ رسول خدا جبرای دلجویی و دلخوشی او فرمود: من تو را جای خود گذاشتم بخاطر امانتی است که تو داری و جانشینی تو از جهت بغض من نسبت به تو نبوده است، و موسی نیز هارون را به جانشینی گذاشت، پس علی خوشحال گردید، ولی جانشینی علی مانند هارون نبود زیرا هارون جانشین موسی بود بر قوم او و نیز هارون پیغمبر و در غیاب موسی وظیفه‌ی ارشاد قوم موسی را بر عهده داشت و موسی برای مناجات رفته بود، ولی جانشینی علی چنین نبود، و مسلمین همه همراه پیغمبرشان بیرون رفتند و جانشینی علی بر زنان و اطفال بود و لازم نیست در تشبیه علی به هارون از هر جهت مانند یکدیگر باشند زیرا تشبیه چیزی به چیزی در آن جهتی است که سیاق عبارت دلالت دارد و در هرچیزی مساوی نیستند آیا ندیدی که در بدر رسول خدا ابوبکر را به ابراهیم تشبیه نمود و عمر را به نوح تشبیه کرد. و مراد این نبود که در هر جهت اینان مانند آنان باشند، لیکن از سیاق کلام تشبیه این دو در شدت و نرمی‌‌بود، و همچنین تشبیه علی به هارون در جانشینی او بر خانواده‌ی و اهل بیت رسول جدر مدت رفت و برگشت بود، و بعلاوه جانشینی در مدینه بجای رسول خدا جمخصوص علی نبود، آن حضرت در سفرهای دیگر نیز دیگران را جانشین نمود، پس گوینده‌ای که می‌گوید به منزله‌ی هارون در هر چیز بوده باطل گفته است. و بعلاوه اگر از هر جهت مانند هارون بود، رسول خدا جدر حج سال نهم ابوبکر را بر او امیر نمیگردانید، که علی پشت ابوبکر نماز می‌خواند و مطیع امر او بود ولی علی فقط مأمور ابلاغ پیمان و نقض پیمان بود که طبق رسم عرب که بستن پیمان و نقض پیمان مخصوص شخص مطاع و یا مردی از اهل بیت او بود.

و قول تو که گفتی پس فوت که غیاب طولانی می‌شود سزاوارتر است که خلیفه‌ی او باشد صحیح نیست. زیرا پیغمبر جعده‌ی دیگر را غیر از علی نیز در سفرهای دیگر خلیفه کرده بود و تمام آن‌ها صلاحیت خلافت پس از فوت رسول جرا نداشتند، و خلافت پس از مرگ برای تمام آنان ممکن نبود.