انواع اراده
و محققین میگویند: اراده در قرآن دو نوع است، اراده تکوینی و ارادهی شرعی دینی، ارادهی شرعی متضمن محبت و رضای الهی است، ولی ارادهی تکوینی که همان قدر باشد شامل جمیع حوادث است.
ارادهی تکوینی مانند ارادهی نمو درختان و نباتات و ایجاد سبب و مسبب که هرچه خدا خواهد میشود و آنچه نخواهد نمیشود و در سورهی انعام آیهی ۱۲۵ خداوند میفرماید:
﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِۖ وَمَن يُرِدۡ أَن يُضِلَّهُۥ يَجۡعَلۡ صَدۡرَهُۥ ضَيِّقًا حَرَجٗا﴾[الأنعام: ۱۲۵].
یعنی: «هرکس را که خدا هدایت او را برای اسلام اراده کند، سینه او را برای اسلام باز کند، و گمراهی آنکه را که اراده کند سینهی او را تنگ کند»(البته خدا کسی را هدایت میکند که طالب هدایت باشد و کسی را به گمراهی وا میگذارد که از هدایت اعراض کند.)
و در سورهی هود آیهی ۳۴ فرموده ﴿وَلَا يَنفَعُكُمۡ نُصۡحِيٓ إِنۡ أَرَدتُّ أَنۡ أَنصَحَ لَكُمۡ إِن كَانَ ٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغۡوِيَكُمۡۚ﴾[هود: ۳۴] (که حضرت نوح به قومش میگوید) نصیحت من که بخواهم شما را نصیحت کنم به شما نفعی ندهد در صورتیکه خدا گمراهی شما را اراده نموده باشد. [۱۰۴]
این ارادهها ارادهی تکوینی است.
و اما ارادهی تشریعی مانند آنکه حق تعالی در سورهی نساء آیهی ۲۶ فرموده: ﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمۡ وَيَهۡدِيَكُمۡ سُنَنَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ﴾[النساء: ۲۶] یعنی: «اراده خدا آن است که (احکام و قوانین) را برایتان بیان کند و شما را به سنتهای پیشینیان هدایت کند.»
و در سورهی مائده آیهی ۶ میفرماید: ﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾[المائدة: ۶] یعنی «خدا ارادهی حرج و سختی بر شما را ندارد و لیکن (هدف از گذاشتن مقررات آن است که) میخواهد و ارادهی دارد شما را پاک نماید.»که در این آیات پس از بیان پارهای از احکام و مصالح بندگان میفرماید ارادهی ما از گذاشتن این قوانین، سعادت و خیر بندگان است. و همچنین در سورهی احزاب آیهی ۳۴، پس از بیان پارهای از احکام و تکالیف برای اهل بیت پیامبر ج، خطاب به ایشان میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا٣٣﴾[الأحزاب: ۳۳] یعنی: «ارادهی خدا (از بیان این احکام) آن است که پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را تطهیر نماید». [۱۰۵]
حلی گوید: «اینکه خدا فاعل کار زشت بشر باشد مستلزم چیزهای زشتی خواهد بود، از آن جمله لازم میآید که خدا از هر ظالمیظالمتر باشد زیرا او کفار و فساق را برکفر و فسقی عقاب میکند که خود بر آنان مقدر نموده و قدرت بر ایمان و اطاعت در آنها خلق نکرده، چنانچه ظلم است اگر کسی را بر بلندی و کوتاهی قامت که خود در آنان ایجاد نموده است عقاب کند.»
[۱۰۴] زیرا قانون الهی چنین است که هر کسی طالب گمراهی باشد و از هدایت رو گردان شود، توفیق از او سلب و به گمراهی رها شود، و چون قانون خدا چنین است، لذا گمراه کردن را به خود نسبت داده است. [۱۰۵] ارادهی شرعی آن است که خدا از خود بشر خواسته که با ارادهی خود فلان کار را بکند ﴿يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ﴾که درآیهی وضوی آمده که خدا میخواهد بشر به اختیار خود تکالیف دینی را انجام داده و پاک شود، و اگر کسی از این تکالیف اعراض کرد خدا اراده نکرده و نخواسته، و چنین کسی بر خلاف ارادهی جدا عمل نموده است. پس اراده شرعی غیر از ارادهی تکوینی میباشد.